اصلاً در حالوهوای ازدواج نبودم، اما کردم

به گزارش نوید شاهد استان قزوین، شهید «علیکرم چگینی»، پنجم شهریور ماه سال ۱۳۴۶ در روستای نادرآباد از توابع شهر قزوین به دنیا آمد، پدرش حسن، راننده بود و مادرش فاطمه نام داشت، تا پایان دوره ابتدایی درس خواند، سال ۱۳۶۳ ازدواج کرد و صاحب یک پسر و یک دختر شد. این شهید بزرگوار به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت، بیست و یکم تیر ماه سال ۱۳۶۷ در فکه بر اثر عوارض ناشی از مصدومیت شیمیایی به شهادت رسید و مزار او در گلزار شهدای شهر زادگاهش واقع است.
زهرا چگینی همسر شهید علیکرم چگینی از خاطراتش روایت میکند: من دانشآموز درسخوان مدرسه بودم و فقط دوست داشتم به درس و مدرسه فکر کنم و اصلاً در حالوهوای ازدواج و این حرفا نبودم، اما رسم خانوادهها، ساز دیگری میزد و زمانه به راه دیگری میرفت، دخترها را تا دو آفتاب میدیدند، قد میکشیدند زود شوهر میدادند، من هم نمیتوانستم اعتراض کنم باید به خواستنشان تن میدادم.
وقتی برای اولین بار پس از چندین مرتبه آمد و رفت موضوع را با من مطرح کردند شوکه شدم و نمیدانستم چه جوابی بدهم بگویم بله و یا مخالفت کنم فقط ترجیحبند حرفهایم این بود میخواهم درس بخوانم. البته خانواده علی هم با ادامه تحصیلم مخالفتی نداشتند.
هیچوقت یادم نمیرود شب عید قربان بود و پدرم هم حاجی، گوسفندی خریده بود که قربانی کنند و در حیاط خانه بسته بود. خانه مان بزرگ و دلگشا بود من و بقیه بچهها سرگرم تماشای گوسفند و بازی بودیم که زنگ خانه را زدند و خانواده علی وارد شدند. آمده بودند برای صحبتهای اولیه که در ادامه بحث ازدواج را پیش کشیدند. آن شب خانواده علی پاسخ مثبت پدر و خانوادهام را گرفتند و نشان گذاشته و رفتند.
سال ۱۳۶۲ بود، هنوز دانشآموز کلاس دوم راهنمایی بودم که نامزد شدیم و نهم شهریور ماه سال ۱۳۶۳، یعنی یک سال بعد از نامزدی من و علی ازدواج کردیم و از آنجا که خانواده من بسیار متعصب بودند عروسی مردانه در تالار وحدت خیابان نادری و عروسی زنان در خانه خودمان برگزار شد.
منبع: کتاب چشم در چشم
