تداعی حادثه منا در کتاب «کابوس در بیداری»
به گزارش نوید شاهد به نقل از فارس، حادثه دلخراشی که مهرماه ۱۳۹۴ در سرزمین منا رخ داد، منجر به شهادت بیش از ۷ هزار تن از حاجیان در حریم امن الهی، برای ما ایرانیها خاطرات تلخ کشتار حجاج را در جمعه نهم مرداد سال ۱۳۶۶ زنده کرد. در هر دو حادثه، حجاج ایرانی و غیر ایرانی به شهادت رسیدند. در بحبوحه اخبار منا برخی از رسانهها به یادآوری این کشتار نیز پرداختند؛ اما مانند بسیاری از حوادث و اتفاقات دهه ۶۰ تنها چند عکس، خاطره و مصاحبه از این واقعه به جا مانده بود که همانها منتشر شد.
روایت جمعه سیاه مرداد ۱۳۶۶، بخش مهمی از تاریخ پس از انقلاب است. زیرا این واقعه تاثیر مستقیمی بر چگونگی پایان جنگ تحمیلی گذاشت؛ پس از این واقعه بر آتش جنگ نفتکشها در خلیج فارس افزوده شد. ایران برای عملیات تلافی جویانه به ناوها و کشتیهای هم پیمانان عربستان حمله کرد.
آمریکاییها نیز به حمایت از هم پیمانان سعودی به کشتیها، پایانههای نفتی و ناوچههای ایران حمله کرد. در نهایت این حملات دوجانبه با حمله ناجوانمردانه ناو وینسنس به هواپیمای مسافربری ایرانی پایان یافت.
واقعه کشتار حجاج، چنان برای ایرانی ها تلخ و سنگین بود که امام خمینی (ره) فرمود: «اگر از صدام بگذریم، از آل سعود نمیگذریم.»
در برشی از کتاب میخوانیم: از ترس گلوله خم شده بودم. غافل از این که گلولهها از بالا به روی مردم شلیک میشد، ناگهان فشنگی از کنار سرم گذشت و به برادری که با من میدوید اصابت کرد و در جا جان سپرد.
دست و پایم را گم کرده بودم، عده زیادی از حجاج محاصره شده بودند، فرصت فکر کردن نبود.
به جمعی پیوستم که آن طرف خیابان بودند. همه بیمناک و نگران پشت ماشینهایی سنگر گرفتیم که پارک شده بود تا از گلولهها در امان باشیم.
تیرباری بالای سر ما را نشانه گرفته بود و ساختمانها و سردر مغازهها را سوراخ میکرد، طوری که تکههای سیمان بر سر ما میریخت.
میان ما که حدود ۴۰ نفر بودیم، گاز خفهکننده انداختند و گاز اشکآور هم که در فضا بود. چشمهایمان میسوخت؛ اما گازهای خفه کننده نفس را میگرفت، سر و گردن را میسوزاند و همه را دچار سرفه عجیبی کرد.
۱۵ دقیقه روی زمین افتاده بودیم. کم کم هوا تاریک میشد. خودمان را بلند کردیم و مثل نابینایان دست هم را گرفتیم و راه میرفتیم. عدهای قصد عبور از کوچه باریکی را داشتند که منتهی به کوه میشد. ضربه چوب به سر چند نفر خورد.
خلاصه کوه را بالا رفتیم. در خانهای به روی ما باز شد و مسلمانان ساکن کوهها، برادر مجروحی را بردند و سر او را پانسمان کردند. مدتی بالای کوه ماندیم. فقط صدای آژیر آمبولانس و رفت وآمد ماشینها میآمد….
کتاب کابوس در بیداری شامل سه بخش است:
ـ خاطرات فرمانده پلیس ضدشورش عربستان در مصاحبه با شبکههای تلوزیون آلمان
ـ مصاحبههایی با مسئولان وقت و شاهدان عینی واقعه توسط مولفان.
ـ خاطرات شاهدان عینی که در روزنامه جمهوری اسلامی منتشر شد.
«کابوس در بیداری» روایت است مستند از حج خونین سال ۶۶ که با تکیه بر اسناد و خاطرات شاهدان عینی توسط جواد موگویی(نویسنده کتاب آخرین نخست وزیر) و هانیه سادات حسینیزاده تدوین شده است.