سروده ای از محمدرضا یاسری
دوشنبه, ۲۷ دی ۱۳۹۵ ساعت ۱۶:۴۰
ایمن مشو ز خصم و فریبش مخور به رزم
ماری که زخم خورده مپندار خفته است
ایمن مشو ز خصم و فریبش مخور به رزم
ماری که زخم خورده مپندار خفته است
چون کبک خوشخرام، در این کهنه مرغزار
غافل مشو، که روبه مکار خفته است
چون بره ساده دل نتوان رفت و سر بزیر
آنجا که گرگ خیره ی خونخوار، خفته است
در پشت سنگر است، نه در کنج بستر است
دشمن، گمان مدار، که بیکار خفته است
یک لحظه هم صلاح نباشد که بی سلاح
در جنگلی رویم، که کفتار، خفته است
منبع: زمان گل سرخ/ (مجموعه شعر دفاع مقدس)/ محمدرضا یاسری (چمن تهرانی)/1390
نظر شما