شهید حسن آبشناسان

شهید حسن آبشناسان
به مناسبت سالروز شهادت «حسن آبشناسان» منتشر شد

«شیر صحرا» به دنبال جنگ مردانه با صدام بود

«حسن آبشناسان» از فرماندهان جنگ‌های نامنظم که به «شیر صحرا» مشهور بود، نامه‌ای به صدام نوشت و تقاضای هماورد کرد تا در دشت عباس، مردانه بجنگد نه این که مناطق مسکونی را بمباران کند.

عکس نوشت| شهید "حسن آبشناس جامی"

نوید شاهد - شهید آبشناس جامی دانش آموز رشته برق بود که از طریق بسیج رهسپار جبهه های جنگ شد. سرانجام در سردشت توسط نیروهای عراقی به شهادت رسید. در ادامه عکس نوشتی از این شهیدوالامقام را می بینید.

داستان واره اي از زندگي امير سرلشگر شهيد حسن آبشناسان

«شاهين كوهستان» داستان واره اي درباره شهيد حسن آبشناسان به همت انتشارات عقيدتي سياسي ارتش در راستاي معرفي اين شهيد والامقام منتشر شده است.

«روشن تر از آبي» داستان زندگي، رزم و شهادت سرهنگ حسن آبشناسان

«روشن تر از آبي » داستان زندگي، رزم و شهادت سرهنگ حسن آبشناسان است. اين كتاب به كوشش فرزام شيرزادي گردآوري و تدوين شد و در سال 1381 توسط انتشارات نشر شاهد به چاپ رسيد.

شهيد آبشناسان به روايت همسر

« نيمه پنهان ماه 12» روايت زندگي و خاطرات شهيد آبشناسان است كه از زبان همسرش بيان شده است. اين كتاب به كوشش مرجان فولادوند گردآوري و تدوين شد و در سال 1386 توسط انتشارات روايت فتح در77 صفحه به چاپ رسيد.

مرور خاطرات امير سرلشكر شهيد حسن آبشناسان در «مردان دشت نور»

«مردان دشت نور» مجموعه خاطرات فرماندهان رشيد نيروي زميني ارتش، امير سرلشكر «شهيد حسن آبشناسان»، «شهيد حسن اقارب پرست»، «شهيد مسعود منفرد نياكي» است.

زندگی نامه امیر سر لشکر شهید آبشناسان

«شير صحرا» زندگينامه امير سرلشكر شهيد حسن آبشناسان است. وي از جمله انسان هاي گمنام و ناشناخته اي بود كه سختي هاي جنگ و درس هاي آن، همانند صيقل به درخشندگي و شفافيت گوهر وجودي او افزود.

آخرين ديدار

آخرين باري كه آمد تب داشت، منتظرش نبوديم، بنا نبود بيايد مرخصي،رفته بوديم منزل پدرم. روي پله ها بودم كه ديدم حسن آمد، لباس كرم رنگ ارتشي پوشيده بود، از خوشحالي به هوا پريدم و صورتش را بوسيدم، ته ريش داشت ،داغ بود ولي از خوشحالي نفهميدم،گفتم: چطور اومدي؟ با چي اومدي؟ گفت: پريدم پشت وانت و يك راست آمدم خانه.

سرلشكر آبشناسان رودرروي ژنرال عبدالحميد از اسكاتلند تا دشت عباس

او در دشت عباس چنان درسي به صدام داد كه در تاريخ جنگ تحميلي بي سابقه است. حسن سال 1315 در امامزاده يحيي، نزديك نازي آباد به دنيا آمد. چون تولدش چند روز قبل از شهادت امام حسن (ع) بود، مادرش اسمش را گذاشت حسن.

جدال با قادر عبدالحميد در دشت عباس

صدام كه سال ۱۳۵۴ براي نخستين بار نام «سرهنگ آبشناسان» را شنيده بود، خوب مي دانست كه شكست آبشناسان به كابوسي خوفناك شبيه است و باز هم همين صدام، ژنرال «قادر عبدالحميد» را براي دست به سر كردن شير صحراـ لقبي كه در جبهه به آبشناسان داده بودند ـ به دشت عباس فرستاد.

خلع سلاح عشاير

سال ،۱۳۴۲ حسن آبشناسان كه آن موقع سروان بود، مأموريت داشت تا عشاير استان فارس را خلع سلاح كند. در يكي از بيابان هاي فارس، تفنگچي هاي ايل با گروه سروان آبشناسان رو در رو شدند. سه چهار گلوله شليك شد. چند اسب افسار گسيخته، گريختند.

مجنون شهادت

وقتي قرارگاه كميل تشكيل شد (تيمسار صياد شيرازي)، تيمسار عبادت،تيمسار آبشناسان و خيلي ها در آن حضور داشتند) من در كنار شهيد آبشناسان بودم و با هم به شناسايي مي رفتيم.

بكشيد تا زنده بمانيد

سال 1364 در لولان (روستاي دراو) مجروح شدم به بيمارستان اروميه و از آنجا به تهران منتقل شدم. بعد از بيست روز استراحت مجدداً به منطقه برگشتم.

ابراهيم و آتش

40 كيلومتر پيشروي كرديم. اما سرهنگ بي توجه به اضطراب ما و موقعيت دشمن تا آنجا جلو رفت . طي يك كمين در محور دشت عباس، سه خودروي عراقي را منهدم كرديم و حدود 15 نفر از آنها را اسير كرديم و برگشتيم عقب .

هميشه در خط

«من از سالها پيش افتخار خدمت در محضر ايشان را داشتم و زماني كه ايشان فرماندهي جنگ نامنظم و يگان رنجر مركز پياده شيراز را داشتند در خدمت ايشان بودم .

درسي كه به عنوان يك سرباز آموختم

اين افتخار را داشتم مدتي همكار نزديك ايشان باشم. موارد زير درسي بود كه بعنوان يك سرباز از ايشان ياد گرفتم.

ما زنده به آنيم كه آرام نگيريم

براي يك افسر عملياتي كه دوره هاي ويژه اي را ديده اينكه بخواهد در خط اول خودش حركت، شناسايي ، نظارت كند ودستور دهد و عمليات را از جلو هدايت كند براي آنهايي كه نيروهاي كلاسيك و منظم را ديده بودند بسيار غريب به نظر مي آمد.

فرمانده متبكر و طراح

شهيد آبشناسان شيفته اخلاق و منش شهيد بروجردي بود و شهيد بروجردي نيز به ايشان ارادت داشت . اين دو شهيد از شهداي شاخص دوران دفاع مقدس بودند.

عاشق كار وخدمت

يك شب ساعت 11/30 سرزده جهت جلسه اي با جناب سرهنگ جواديان به قرارگاه حمزه رفتيم كه درآنجا با شهيد آبشناسان رو به رو شديم.

پدر كردستان

در كشور اسلامي ما قهرماناني زندگي مي كردند كه چه در حيات دنياييشان وچه درزمان زندگي بعد از شهادتشان هميشه قهرمان بودند وبايد قهرماني اينان وارزش معنويشان هميشه باقي بماند كه اين وظيفه ما بازماندگان است.
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه