مرور خاطرات امير سرلشكر شهيد حسن آبشناسان در «مردان دشت نور»
موضوع: خاطرات امير سرلشكر شهيد حسن آبشناسان
نويسنده: ابوالفضل نورائي
ناشر: نشر اجا(انتشارات سازمان عقيدتي سياسي ارتش)
تاريخ نشر:1386
شمارگان:15000 نسخه
«مردان دشت نور» مجموعه خاطرات فرماندهان رشيد نيروي زميني ارتش، امير سرلشكر «شهيد حسن آبشناسان»، «شهيد حسن اقارب پرست»، «شهيد مسعود منفرد نياكي» است.
اين كتاب در 47صفحه به شمارگان 15000 نسخه در سال 1386 به چاپ رسيد.
كتاب «مردان دشت نور» به كوشش ابوالفضل نورائي و به همت انتشارات سازمان عقيدتي سياسي ارتش منتشر شده است.
بخشي از كتاب را مي خوانيم:
هميشه در خط به روايت «سرهنگ مجيد صارمي»: «من از سال ها پيش، افتخارخدمت در محضر ايشان را داشتم و زماني كه ايشان فرماندهي جنگ هاي نامنظم و يگان رنجر مركز پياده شيراز را داشتند در خدمت ايشان بودم. سال 1364 به من ماموريت دادند كه گردان قدس را تحويل داده، به لشكر 23 نوهد منتقل شوم. بلافاصله به منطقه لولان اعزام شده و خود را به شهيد آبشناسان معرفي كردم. ايشان كه از قبل مرا مي شناختند، با من بسيار مودبانه و با مهرباني برخورد كردند و با هم به گردان 172 رفتيم، ايشان مرا به جاي سروان ابراهيم مدني كه به شدت مجروح شده بود، معرفي كردند. ساعتي بعد به بازديد مناطق تحت نفوذ گردان سركشي كرديم. يادم مي آيد نزديك ظهر شد و من از ايشان خواستم كه با هم ناهار بخوريم.
فرمودند «اول نماز بخوانيم بعد ناهار؛ بلافاصله به امامت ايشان در جلوي گردان دوم، نماز جماعت برپا شد و نمازي عاشقانه خوانديم. پس از نماز، فرمودند: «بهتر است ناهار را در كنار سربازان همان گردان بخوريم تا سربازان روحيه بگيرند. ما نيز چنين كرديم.