مادر شهید "شهرام طهماسبیپور" از فرزندش میگوید؛ از نوجوانی که در راهپیماییهای انقلاب عکس امام را بالا میبرد، از روزی که به بهانه نماز جمعه از خانه بیرون زد و دیگر برنگشت، و از آرزوی شهیدش برای مفقودالاثر ماندن پیکرش که میگفت: "دوست دارم قبرم مانند قبر حضرت زهرا(س) ناشناس باشد".
«مینا مرادحاصلی»، مادر شهید فریدون روغنی، میگوید: «پسرم همیشه با غیرت و ایمان به خدا زندگی میکرد. حتی وقتی فرصتی برای خرید خانه داشت، گفت: خانه من جبهه است و سه روز بعد به شهادت رسید.»
شش ماه بستری در بیمارستان، چشم مصنوعی، آسیبهای عصبی و سالها رنج؛ اینها تنها بخشی از زندگی جانبازی است که هنوز پس از چهار دهه با دردهای جنگ زندگی میکند.
از کوچههای محقر خانیآباد تا آسمانِ بیکرانِ شهادت؛ اینها فصلهای زندگی کوتاه و پربار دانشآموز بسیجیست که با قامتِ بلندِ ایثار، بر تارکِ تاریخِ این سرزمین درخشید. پدرش به یاد میآورد: "همیشه ستارهها را نگاه میکرد و از اسرار آفرینش میپرسید. حالا خودش شده ستارهای درخشان در آسمان ایران..."
همزمان با ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا(س)، پیکر مطهر شهید گمنام دفاع مقدس، یکشنبه ۲ آذر ماه در مرکز علمی کاربردی مشکاتِ ولایت البرز تشییع و مورد استقبال قرار میگیرد.