نوید شاهد سمنان: قربانعلی رمضانی دهم اردیبهشت 1340، در روستای سوادکوه از توابع شهرستان بابل دیده به جهان گشود. پدرش رضا و مادرش فضه خاتون نام داشت. تا سوم متوسطه درس خواند. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. دهم اردیبهشت 1361، در خرمشهر بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای روستای خطیرکوه تابعه شهرستان سمنان قرار دارد.
در سال 1349 فرزندی از سلاله پاک رسول الله علیه و آله در شهرری دیده به جهان گشود که نام زیبنده مجید را برای او برگزیدند در سنین نوجوانی حضور فعال در مجالس دعا و عزاداری داشت و علاقه به ورزشهای رزمی تا آنجا که بدنی بسیار ورزیده و چابک بود.
بیاد خدا باشید و هرگز غم و اندوه را به خود راه ندهید. چون مرگ برای همگان وجود دارد. همانطور که خدا در قرآن کریم می فرماید: هر کجا باشید مرگ شما را در خواهد یافت اگر چه در کاخ های محکم باشید
بعد از پیروزی انقلاب یکی از اعضای فعال سپاه گردید و اوایل جنگ ایران و عراق بود که همراه برادران سپاه به تکاب کردستان اعزام شد و با ضد انقلابیون درگیری سختی پیدا کرد وی چندین بار در مبارزه با ضد انقلابیون در جبهه های پیرانشهر و کردستان شرکت داشت.
قبل از اعزام به جبهه داراي اخلاقي شايسته و درخور تحسين بود تا اينكه راهي جبهه هاي حق عليه باطل شد و بعد از مدتي كه براي مرخصي از جبهه برگشت تأثيري كه حال و هواي جبهه در او گذاشته بود ما را نيز دگرگون كرد. خواندن نماز شب و مناجات خالق بي همتا جزء برنامه های همیشگی اش بود و هيچ امري براي او مهم تر از ارتباط با خدا نبود.
همیشه به خواهران و برادرانشان توصیه می کرد تا آنجایی که ممکن است حجاب و پوشش مناسب داشته باشند. نماز را اول وقت بخوانند و سعی کنند به جماعت برگزار نمایند. ایشان با دوستانش بسیار صمیمی بود و با آنان با روی باز و مهربانی کم نظیری بر خورد می نمود و معتقد بود انسان باید در انتخاب دوست خیلی دقت داشته باشد و دوستانی انتخاب کند که انسان را روز به روز به خدا نزدیکتر کنند.
تقریباً دو هفته قبل از شهادت که به مرخصی آمده بود بنا بود که برای زیارت حضرت ثامن الائمه به مشهد برود از آنجایی که نیاز او را طلب می کرد و وقتی که به او گفتیم که بیا برویم به مشهد گفت امام حسین از مشهد واجب تر است.
شهيد دکتر غلامعباس رنجبر در سال 26 در داراب به دنیا آمد تحصیلات خود را تا مقطع دکتری در رشته ژنتیک گذراند با آغاز جنگ تحمیلی به جبهه رفت و سرانجام در سال 1361 در مریوان به شهادت رسید.
شهید یوسف عبدی در سال 41 در جهرم به دنیا آمد مادرش می گوید زمانی که به دنیا آمد نابینا بود ولی بعد از مدتی شفا گرفت. او در سال 59 به جبهه رفت و سرانجام در سال 67 به شهادت رسید.
و به عنوان سنگر ساز بی سنگر به جبهه های حق علیه باطل شتافت . با اینکه جثه کوچکی داشت ولی دل بزرگی داشت. و در شب عملیات به عنوان داوطلب از بین همه رانندگان بلدوزر جهت زدن سنگر برای بسیجیان جان بر کف با قلبی پر از ایمان عاشقانه در عملیات شرکت کرد
هیچ گاه کسی را از خود نیازارد و همیشه به دیگران کمک می کرد. و به دیگران احترام می گذاشت. هرگز با تندی با کسی برخورد نمی کرد. و از وقار و آرامش خاصی برخوردار بود
شهید حجت الله روحانی سه روز قبل از شهادتش در نامه ای به خانواده اش می نویسد: این آخرین نامه ای است که برایتان می نویسم و می دانم در عملیات حتماً شهید می شوم چون از خداوند خواسته ام مرا در دانشگاه الهی قبول کند.