پرواز تا بی نهایت

پرواز تا بی نهایت

تصاویر/ جشنواره ملی «پرواز تا بی‌نهایت» در اصفهان برگزار شد

آئین اختتامیه نخستین جشنواره ملی فرهنگی ترویجی شاهد با عنوان «پرواز تا بی‌نهایت» ویژه دانش آموزان، فرهنگیان مدارس شاهد، دانش آموزان طرح پراکنده شاهد و ایثارگران فرهنگی پنجشنبه هفتم اردیبهشت 1402 در دانشگاه اصفهان برگزار شد.
مجموعه عکس نوشته های عاشقانه؛

مشق عاشقی(7) پرواز را تکرار می کنم

در آستانه سي‌ هشتمین سالگرد آغاز دفاع مقدس، مجموعه عکس نوشته با عنوان «مشق عاشقی» بصورت مجازی در وبسایت نوید شاهد گیلان منتشر مي‌شود.
یادنامه امیر شهید سرلشکر خلبان عباس بابایی

شهادتش در نزد خداوند ثبت شده بود

اکبر عربیان از سربازان مومن و فداکار پایگاه هوایی اصفهان بود که در مدت کوتاه خدمت خود، به خاطر سجایای اخلاقی جناب سرهنگ بابایی از مریدان و دوستان نزدیک ایشان به شمار می آمد. با شروع جنگ او داوطلبانه به جبهه رفت و چند ماه بعد به شهادت رسید.
یادنامه امیر شهید عباس بابایی

شهید بابایی در تعزیه امام حسین (ع)

هر سال پدرم، حاج اسماعیل بابایی، با برگزاری مراسم تعزیه خوانی در روزهای محرم، یاد و خاطره اباعبدالله الحسین، علیه السلام، و یاران آن حضرت را زنده نگاه می داشت.
یادنامه امیر شهید سرلشکر خلبان عباس بابایی

مخالف پارتی بازی بود

در سال 1361 فرزندم جهت گذراندن دوره خدمت سربازی در حال اعزام به اصفهان بود. ترس از این داشتم که فرزندم به جبهه اعزام شود
یادنامه شهید سرلشکر خلبان عباس بابایی

ساده زیستی شهید بابایی به روایت مادرش

من تعداد هفت فرزند دارم و عباس در میان فرزندانم «برترین» آنها بود. او خیلی مهربان و کم توقع بود. با توجه به اینکه رسم بود تا هر سال شب عید برای بچه ها لباس نو تهیه شود؛ اما عباس هرگز تن به این کار نمی داد.
یادنامه شهید سرلشکر خلبان عباس بابایی

نامدار ناشناس

من و عباس در یک محل زندگی می کردیم و تقریبا در همه پایه ها با هم همکلاس بودیم، عباس چون از پشتگار بسیار بالایی برخوردار بود، همیشه در زمره شاگردان ممتاز کلاس به حساب می آمد.

برگی از یادنامه شهید خلبان عباس بابایی؛ وقت را بیهوده تلف نکنید

شهید عباس بابایی می گوید: این آیه را برایشان بخوان و معنی کن تا آن را بفهمند و وقتی از اینجا خارج می شوند چیزی از قرآن یاد گرفته باشند و اینگونه با حرف زدنهای بیخود وقت خود را بیهوده تلف نکرده باشند.

داستان خلبان شدن شهید عباس بابایی

شهید بابایی در سال 1349 برای گذراندن دوره خلبانی به آمریکا رفت. طبق مقررات دانشکده می بایست هر دانشجوی تازه وارد به مدت دو ماه با یکی از دانشجویان آمریکایی هم اتاق می شد.
یادنامه ی شهید عباس بابایی

کارگری می کرد و دستمزدش را به من می داد

پانزده ساله بودم، که عباس پدرم را واداشت تا مرا به خانه بخت بفرستد. گرچه در ابتدا تمایلی به ازدواج نداشتم؛ ولی عباس پیوسته مرا تشویق می کرد و می گفت: «من این آقا را می شناسم، مرد با تقوا و با فضیلتی است.
یادنامه شهید عباس بابایی

شهید عباس بابایی در لباس کاپیتانی

چند روزی بود که به همراه عباس از پایگاه «لک لند» واقع در شهر «سن آنتونیو تکزاس» فارغ التحصیل شده و برای پرواز با هواپیمای اموزشی T-41 به پایگاه «ریس» در شمال تکزاس آمده بودیم.

جایگاه و منزلت بسیج از نگاه شهید عباس بابایی

یک روز عده ای از برادران بسیجی با دو فرزند هواپیمای c-130 به پایگاه آمده و در سالن مشغول استراحت بودند. من به قصد دیدن یکی از اقوامم می خواستم به داخل سالن بروم که شهید بابایی را با لباس بسیجی و یک سینی پر از چای در دست دیدم.
یادنامه امیر شهید سرلشکر خلبان عباس بابایی

ای کاش همه مثل او فکر می کردیم!

عباس همیشه علاقه داشت تا گمنام بماند. او از تشویق، شهرت و مقام سخت گریزان بود. شاید اگر کسی با او برخورد می کرد، خیلی زود به این ویژگی اش پی می برد.

شهید عباس بابایی: مساله اصلی جنگ است

به همراه تیمسار بابایی در قرارگاه امام حسین (ع) هویزه بودیم، روزی یکی از ناخداهای نیروی دریایی به قرارگاه آمده بود. بابایی با لباس بسیجی و سرتراشیده در کناری سر به زیر انداخته بود و ناخدا او را زیرچشمی نگاه می کرد.
یادنامه امیر شهید سرلشکر خلبان عباس بابایی

من هنوز روزه هستم

در سال 1353 همراه همسرم (آقای سعیدنیا)، که از پرسنل نیروی هوایی است، در منازل سازمانی پایگاه دزفول زندگی می کردیم. حدود دو سال می شد که عباس از آمریکا برگشته بود و به منظور گذراندن دوره تکمیلی خلبانی هواپیمای «F-5» به پایگاه دزفول منتقل شده بود.
یادنامه امیر شهید سرلشکر خلبان عباس بابایی

زیباترین لحظه هایش کمک به والدینش بود

در سال 1341 من و شوهرم هر دو سرایدار مدرسه ای بودیم که عباس آخرین سال دوره ابتدایی را در آن مدرسه می گذراند. چند روزی بود که همسرم از بیماری کمردرد رنج می برد؛ به همین خاطر آنگونه که باید، توانایی انجام کار در مدرسه را نداشت.
طراحی و تولید: ایران سامانه