خاطرات شهید - صفحه 6

آخرین اخبار:
خاطرات شهید
خاطرات خودنوشت حاج قاسم از دوران انقلاب(3):

«اولین باری که حاج قاسم نام امام خمینی را شنید»

در خاطرات شهید «حاج قاسم سلیمانی» آمده است: سؤال کردند: «تا حالا اصلا نام خمینی رو شنیده ای؟» گفتم: «نه.» سید از زیر پیراهنش عکسی را درآورد. عکس را برابر چشمانم قرار دادند. عکس یک مرد روحانی میان سال که عینک بر چشم، مشغول مطالعه بود و زیر آن نوشته بود «آیت الله العظمی سیدروح الله خمینی».

دفترچه خاطرات و دستنوشته شهید "سیدعلی رمضانی حسینی"

نوید شاهد- دفترچه خاطرات و دستنوشته شهید "سیدعلی رمضانی حسینی" را منتشر می کند. او روز یکم فروردین ماه 1342 در روستای کوشک از توابع شهرستان بیرجند متولد و روز سی ام خرداد ماه 1363 در منطقه کامیاران به فیض شهادت نایل شد.
پیرامون شهید «حاج قاسم سلیمانی»؛

ادا کردن قرض پدر/ مناعت طبع را از پدرم یاد گرفتم

در خاطرات شهید «حاج قاسم سلیمانی» آمده است: به خاطر مناعت طبعی که پدرم یادم داده بود با وجود گرسنگی زیاد و خستگی زیاد گفتم:« نه، ببخشید، من سیرم.» حاج محمد با محبت خاصی گفت:« پسرم، بخور.» غذا را تا ته خوردم. حاج محمد گفت:« از امروز تو می تونی این جا کار کنی و همین جا هم بخوابی و غذا هم بخوری. روزی پنج تومان هم بهت می دهم.» برق از چشمانم پرید و از امامزاده سید خوشنام، پیر خوشنام تشکر کردم که مشکلم را حل کرد.
خاطراتی پیرامون شهید «حاج علی ژاله»؛

ساخت سنگر در شرایط بحرانی !

همرزم شهید «حاج علی ژاله» می گوید: حاج علي را ديدم كه به پشت، روي زمين خوابيده و در حالي كه الوار سنگينی را روي سينه گذاشته بود، آن را حركت مي‌داد تا براي سنگر آماده كند. نه يكبار، بلكه چندين بار اين كار را انجام داد تا سنگر مقاومی بنا نهد.

چند روایت خواندنی از شهید «اسدالله کلهرزاده»

شهید «اسدالله کلهرزاده» از شهدای معلم استان کردستان است که در روز چهارم اردیبهشت ماه سال ۱۳۳۲ و به عنوان معلم بسیجی در جبهه حضور یافت و پس از سال‌ها خدمت، روز ۲۴ دی ماه سال ۱۳۶۶ در منطقه جبهه فاو به شهادت رسید.

شهید «مهدی زندی نیا» به روایت سردار دلها

در این فیلم شهید سلیمانی خاطره ای از شهید «مهدی زندی نیا» از شهدای شاخص سیرجان را نقل می کند.
غواص شهید ۱۶ ساله‌ای که خط شکن عملیات کربلای ۴ بود

غواص شهید ۱۶ ساله‌ای که خط شکن عملیات کربلای ۴ بود

شهید «محمد صمصامی» پسر بچه‌ای از روستای آبخش که به دلیل جثه کوچکش مورد پذیرش فرمانده محور عملیات کربلای ۴ قرار نگرفت و با اطمینان خود (شهید) فرمانده گردان تخریب او را پذیرفت، و تنها محور عملیات به دست او باز شد. در ادامه خاطره این عملیات را از زبان همرزم شهید بخوانید.

ایثار و فداکاری شهید "قریه میرزایی" در کلام حاج قاسم

سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی پیرامون شهید " ذبیح‌الله قریه میرزایی" گفت: تانک ها به خاکریز چسبیده بودند تنها کسی که مثل شیر دور این خاکریز می چرخید و این خط را حفظ میکرد، شهید ذبیح‌الله بود، به خدا قسم متحیر شدم از این شهامت و از این عشق و ایثار و فداکاری.

«آخرین خداحافظی»؛ خاطرات شهید «غلامرضا غیاثی» در بازار کتاب

کتاب «آخرین خداحافظی» روایتی از خاطرات جانباز 70درصد قطع نخاعی شهید «غلامرضا غیاثی» با تلاش بتول نظری و با ویراستاری نبی اله تبار در 74 صفحه، آبان ماه ۱۴۰۰ توسط سوره‌های عشق در راستای کنگره 3000 شهید استان ایلام منتشر و روانه بازار شد.
خاطراتی پیرامون شهید «علی بهزادی»؛

همیشه آماده اعزام به خط مقدم بود

همرزم شهید «علی بهزادی» آمده است: در مدتی که کردستان بودیم، هر وقت برای پاکسازی روستاهای اشغال شده توسط دموکراتها و کومله ها نیرو می خواستیم، اولین نفری که اعلام آمادگی می کرد، علی بود.

صوت | در خیابان شهدا

نوید شاهد - "در خیابان شهدا" بخشی از خاطرات زهرا لالوها در رابطه با شهید "مصطفی حق‌شناس" در کتاب صوتی «مصطفی خوبیها» است که در ادامه از شما دعوت می‌کنیم به این خاطره گوش فرا دهید.
در روایت از شهیددانش آموز «عبدالله کیائی» مطرح شد:

اینجا باید سیم خاردارهای درونت را پاره کرده باشی!/ بخش سوم

نوید شاهد - جانباز «عباس کیائی» در روایت خاطره از شهید دانش آموز بیان می‎کند: «اینجاست که باید وابستگی‌های دنیوی را در اصل دنیا راباید سه طلاقه کرده باشید؛ یعنی باید تمام سیم خاردارهای درونت را پاره کرده باشی تا بتوانی در سخت‌ترین شرایط ماموریت محوله و رسالتی را که عهده‎دار شده‌ای بتوانی به‌خوبی انجام وظیفه کنی.»
پیرامون شهید " محمد اسدی خانوکی"؛

نذر محمد هنگام تولد فرزند چه بود؟

نوید شاهد- در خاطرات همسر شهید " محمد اسدی خانوکی" آمده است: محمد، نذر کرد که اگر خدا به او فرزندی عطا کرد، عازم جبهه شود. پسرش که به دنیا آمد، گفت: باید به عهدی که با خدا بسته ام،وفادار باشم و طبق نذری که کرده ام، به جبهه بروم. او راهی جبهه شد، روزی که جنازه اش را برای خاکسپاری به زادگاهش آوردند، پسرش، سه ماه بیشتر نداشت.
خاطراتی پیرامون شهید "محمدتقی ابوسعیدی":

محمدتقی در لیست ترور منافقین بود

نوید شاهد- در خاطرات پیرامون شهید "محمدتقی ابوسعیدی" آمده است: برای منافقین خیلی مهم بود، محمدتقی راکه مدت ها سد راهشان شده بود، از جلوی رویشان بردارند؛ لذا همیشه اسم او بین سه یا چهارنفر اوِل لیست ترور منافقین بود.

ماجرای سود پولی که شهید «غلامعلی خالدی» قرض گرفته بود

نوید شاهد – شهید «غلامعلی خالدی» از شهدای گرانقدر کردستان است که روز یکم فروردین ماه سال ۱۳۳۳ در روستای بالوانه از توابع شهرستان قروه به دنیا آمد و پس از سال‌ها مجاهد روز یکم آبان ماه حین درگیری با گروهک ضد انقلاب در شهر مریوان به شهادت رسید. در ادامه روایتی جذاب و خواندنی از سود پولی که وی قرض گرفته بود را مطالعه فرمایید.
خاطراتی پیرامون شهید "حاج علی ژاله":؛

ابتکاری که حاج قاسم را به تحسین واداشت!

نوید شاهد - در منطقه‌ي عملياتي والفجر چهار هيچ كدام از واحدها حمام نداشتند. حاج علي با ابتكار عمل دو عدد بشكه يكي براي آب سرد و يكي براي آب گرم تهيّه كرد، شيري روي بشكه ها نصب كرد و بر روي بلندي قرار داد و با هيزم آب را گرم مي‌كرد. هر كس اين ابتكار او را مي‌ديد، دهان به تحسين مي‌گشود. حتي سردار سليماني

حاج قاسم در وصف شهید خزاعی: حسين عاشقی بود که همه عاشقش بودند

نوید شاهد - حاج قاسم سليمانی برای دلجويی از پدر و مادر شهيد حسين خزاعی به منزل پدر شهيد آمد. وی خطاب به آنها گفت: «حسين عاشقی بود که همه عاشقش بودند.» حسين عاشق اباعبـدالله الحسين (ع) بود. برای امام حسين(ع) میسوخت و با تمام وجود اشک مي ريخت. از روي سوز، از روي اعتقاد اشک مي ريخت. وقتي دعا مي خواند، قبل از همه و بيشتر از همه گريه مي‌کرد. بچه ها هم دوستش داشتند.
برشی از کتاب «بگو به جان امام»؛

ادارات پیرانشهر را به کمک شهید ایرانمنش بازگشایی کردیم

نوید شاهد – در خاطرات «علی نظری» همرزم شهید "علی ایرانمنش" آمده است: خیلی سریع خبر بازگشایی ادارات و مدارس در اطراف پیچید و مردم کم کم به سوی شهر پیرانشهر روان شدند. 4 مقر برای بازرسی در اطراف شهر مستقر کردیم که ضد انقلاب از این فرصت برای حمل سلاح و بمب و مواد منفجره استفاده نکند. علی در یکی از این مقرها خدمت می‌کرد و هر کاری از دستش بر‌می‌آمد دریغ نداشت.
برشی از کتاب «بگو به جان امام»؛

نوجوان 15 ساله ای که همیشه دغدغه نماز جماعت داشت

نوید شاهد – در خاطرات «علی نظری» همرزم شهید "علی ایرانمنش" آمده است: در جمع 14-15 نفره‌ی ما، علی بیشتر از همه دغدغه‌ی برپایی نماز جماعت را داشت و هنگام نماز، سریع اذان و اقامه را می‌گفت و دیگران را برای نشستن در صف نماز جماعت، دعوت می‎کرد.
نماز اول وقت چیز دیگری است
روایتی از مادر شهید "خدابخش بندانی"

نماز اول وقت چیز دیگری است

نوید شاهد – "صغری عالی" درباره فرزندش می‌گوید: پس از چند روز گرسنگی و خستگی به منزل رسید ابتدا شروع به خواندن نماز کرد و گفت؛ «مادر موقع نماز است، همیشه می‌توان غذا خورد، ولی نماز اول وقت چیز دیگری است.»
طراحی و تولید: ایران سامانه