نویدشاهد - صفحه 146

نویدشاهد

زندگی نامه شهید علیرضا مصطفایی

عليرضا مصطفايى بیست و دوم اسفند 1363 و متقارن با ولادت حضرت فاطمه زهرا (س)بر اثر اصابت ترکش به سر به شهادت رسید.

زندگینامه شهید جلیل محدثی فر

شهيد جلیل محدثی فر در 10 تير 1366 و در عمليّات نصر 4، در منطقه ماووت به علّت اصابت تركش خمپاره 60 ميليمترى به ناحيه سروپاى چپ، به شهادت رسيد.

زندگی نامه شهید غلامرضا لشکری

غلامرضا لشكرى - چهارمين فرزند عطاء اللَّه - در سال 1343 در شهر مقدّس مشهد به دنيا آمد. در شش سالگى پدر خود را از دست داد. غلامرضا در هفت سالگى به مدرسه ابتدايى علميّه - واقع در كوچه عيدگاه‏ رفت و با شوق و علاقه به انجام دادن تكاليف درسى خود همّت گماشت.

تبلور حقیقت از زبان شهید ضابطی

جبهه برای غلامرضای جوان تبلور حقیقت بود. او در نامه هایش چنین می نوشت : « درجبهه تبلور حقیقت را می توان یافت. من چه برایتان بگویم. بیایید و حقایق را از نزدیک لمس کنید.»
به مناسبت هفته دفاع مقدس؛

نمایشگاه‌های کتاب «راهبرد مقاومت» در سراسر کشور برگزار می شود

مؤسسه فرهنگی هنری قدرولایت با حمایت معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و همکاری ناشران حوزه فرهنگ مقاومت و دفاع مقدس، در ایام هفته دفاع مقدس، نمایشگاه‌های کتاب با عنوان «راهبرد مقاومت» در سراسر کشور برگزار می‌کند.

«صدای بال لک‌لک‌ها» به چاپ سوم رسید

مجموعه‌شعر «صدای بال لک‌لک‌ها» سروده مریم اسلامی توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به چاپ سوم رسید.

مراسم بزرگداشت آیت‌الله طالقانی در سالن همایش‌های صداوسیما برگزار می شود

آیین نکوداشت آیت‌الله سیدمحمود طالقانی هم‌زمان با چهلمین سالگرد ارتحال ایشان در سالن همایش‌های صداوسیما برگزار خواهد شد.

قطار بهشت

قطار کلماتم/ از ریل این خط هاي موازي/ به سمت تو می آیند
روایتی کوتاه از زندگی سرباز شهید فرشاد رمزی از زبان پدر شهید

ساده‌پسند بود، اما برترین مرگ را می‌خواست

فرشاد در ۱۱ تیر ۱۳۹۶ در مرز پیرانشهر آذربایجان‌غربی در حالی که تنها ۱۸ بهار از زندگی‌اش را گذرانده بود به آن عاقبت خیری که خدا برایش مقدر کرده بود، رسید. گروهک تروریستی «عقاب‌های زاگرس» از زیرشاخه‌های گروهک تروریستی «پژاک» مسئولیت این جنایت را برعهده گرفت.

خانواده اش را به ضامن آهو سپرد

نوید شاهد خراسان جنوبی در سالگرد شهادت شهید "رمضان پالیز" بخشی از زندگینامه این شهید بزرگوار را منتشر کرد. وی چند روز قبل از شهادت، همراه همسر و فرزندانش به زیارت امام هشتم(ع) مشرف شده و ایشان را به آقا می سپارد .

برپایی نمایشگاه شهدا و ایثارگران

نمایشگاهی با تصاویری از شهدا و ایثارگران خراسان شمالی و همچنین ماکتی از عملیات کربلای 5 در روستای ناوه برگزار گردیده که در ادامه گزارش تصویری نوید شاهد از این نمایشگاه را می بینید.
خاطراتی از کتاب «نماز در اسارت» - 19

سلاح اذان؛ روایت آزاده عبدالله قادری

با صدای سوت مخصوص، همگی در مقابل آسایشگاه جمع شدیم، اما این بار قضیه گرفتن آمار نبود و گویا می خواستند وسایلمان را تفتیش کنند. آن روز کار بازرسی وسایل آن قدر به طول انجامید که با اذان ظهر مصادف شد. سپس از هر آسایشگاه یک نفر برخاست و هر ده نفر- به تعداد آسایشگاهها- شروع به گفتن اذان کردند، اما سربازان عراقی وارد عمل شدند تا بلافاصله صدای موذنها را خاموش کنند.
خاطراتی از کتاب «نماز در اسارت» - 18

اذان، پشت میله های تهدید؛ روایت آزاده حاج فتاح محمدی

درغروب یکی از روزهای پر دغدغه اسارت، در اتاق تبعیدگاه شروع به گفتن اذان کردم. این اتاق در گوشه اردوگاه موصل 4 (3 قدیم) قرار داشت و معمولا افراد مشخصی- که بیشتر روحانی بودند- در آن زندانی می شدند.
خاطراتی از کتاب «نماز در اسارت» - 17

مچ گیری عراقی؛ روایت آزاده اصغر زاغیان

او دستهایش را از پنجره بیرون برده تا با گرد و خاک لبه بیرونی پنجره تیمم کند، اما درهمین لحظه نگهبان عراقی سر می رسد و آن صحنه دردناک شکل می گیرد.
گفت‌وگو با خواهر مداح شهید مدافع حرم محمد آژند

فراز آخر زیارت عاشورا را خواند و راهی عملیات شد

شهید مدافع حرم «محمد آژند» ۲۷ تیرماه سال ۱۳۵۹ در تهران به‌دنیا آمد و تحصیلات خود را تا مقطع کارشناسی ادامه داد. سپس وارد سپاه شد تا راهی را شروع کند که به شهادت ختم شد. این مداح اهل بیت (ع) بعد از حضور در جبهه مقاومت در ۲۱ دی ۱۳۹۴ در منطقه «خان‌طومان» سوریه به شهادت رسید.
خاطراتی از کتاب «نماز در اسارت» - 16

سهمیه بندی؛ روایت آزاده عبدالله قادری

یکی از حیله های دشمن برای اذیت و آزار ما این بود که سهمیه آب را آن قدر کم می کردند تا قادر به وضو گرفتن و انجام طهارت نباشیم. عراقیها ما را – که حدود 150 نفر بودیم – از ساعت 4:30 بعد از ظهر تا 8 صبح روز بعد در داخل آسایشگاه حبس می کردند و برای این تعداد، تنها 6-5 حلب آب در نظر می گرفتند. به همین دلیل ما آب را سهمیه بندی می کردیم تا با مشکلات کمتری مواجه شویم.
خاطراتی از کتاب «نماز در اسارت» - 15

بهداشت عراقی؛ روایت آزاده علی کشاورزی صدیق

عراقیها از راههای مختلف ما را تحت فشار گذاشته بودند: گرفتن آمار به صورت سجده، کم کردن سهمیه نان و غذا، خرابی مصنوعی توالتها، قطع برق به هنگام «داخل باش» ظهر آن هم در منطقه رمادیه که گرما بیداد می کرد، تحمیل تلویزیون، تعویض ارشد بعضی آسایشگاهها – که از نظر آنان مخالف محسوب می شدند- و بالاخره قطع آب که رگ حیاطی ما در اسارت بود.
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه