شجاعت و صبر در برابر فراق یک فرزند از زبان مادر شهید

به گزارش نوید شاهد زنجان، فهیمه سیاری، بانوی طلبهای که اول خرداد ۱۳۳۹ در ماه محرم چشم به جهان گشود و ۱۲ آذر ۱۳۵۹ در مسیر تبلیغ معارف الهی در کردستان به شهادت رسید. مادر معزز این شهید از فرزندش چنین روایت میکند؛
کودکی و تحصیل فهیمه
از کودکی فهیمه برای ما بگویید.
او درست نزدیک محرم متولد شد، آن زمان تهران بودیم و تابستانها به زنجان میرفتیم. از همان کودکی دختر درسخوان و با اخلاقی بود. در یک تابستان، تمام قرآن را حفظ کرد. خانم معلمش میگفت خودش خواند و من فقط تلاوت کردم. بسیار باهوش بود.
در تهران کلاس داشت یا زنجان؟
ابتدا در تهران به جلسات دینی میرفت و خانم اسکندری به او درس میداد. جمعهها به حسینیه هفتچنار میرفت. بعداً به زنجان آمدیم، آنجا کلاسهای ریاضی و فیزیک برای دخترها نبود و در مدرسه پسرانه برگزار میشد. فهیمه از این موضوع ناراحت بود اما همچنان تلاش میکرد. سال بعد دیپلم گرفت و سپس به قم رفت تا الهیات بخواند، با تشویق آیتالله مشکینی.
فعالیتهای اجتماعی و انقلابی
آیا در تظاهرات شرکت میکرد؟
بله، از قم اعلامیه میآورد و در مساجد زنجان پخش میکرد. تابستانها هم در جهاد کشاورزی برای دروی گندم فعالیت داشت.
چطور با مردم و اطرافیان برخورد میکرد؟
اخلاقش عالی بود. هر چیزی که برای خودش میخواست، برای دیگران هم میخواست. مهربان و صبور بود و همواره به دیگران کمک میکرد. حتی زمانی که مجبور بود در مقابل مسئولان رفتار کند، با متانت و ادب برخورد میکرد و دل کسی را نمیشکست.
خودسازی و آموزههای اخلاقی
شما نقش راهنمایی داشتید یا خودش پیش میرفت؟
خودش پیش میرفت. من گاهی عصبی میشدم و میخواستم جواب بدهم، او مینشست و نصیحت میکرد که «جواب نده، خدا خودش پاسخ میدهد». او همه چیز را از خدا میآموخت، در طبیعت و روزمرگی خدا را یاد میکرد و حتی دیگران را به یاد خدا میانداخت.
پیش از رفتن به کردستان با شما صحبت کرده بود؟
بله، خودش میدانست راه شهادت را انتخاب کرده است. شهید قدوسی هم به او گفته بود ادامه بدهد اما فهیمه پاسخ داد: «در مقابل شهادت چه چیزی به من میدهید؟»
لحظه دریافت خبر شهادت
خبر شهادتش را چگونه شنیدید؟
یک روز پنجشنبه فريبا آمد و گفت از سپاه خبر دارند. ابتدا فکر کردیم زخمی شده اما بعد متوجه شدیم شهید شده است. برای حفظ آرامش خانواده، موضوع را به تدریج به پدرش اعلام کردیم.
خودتان او را غسل و کفن کردید؟
بله، همه چیز را خدا مدیریت کرد. بدون هیچ اضطراب یا اشکی این کار را انجام دادم. حس افتخار عمیقی داشتم و به شجاعت و پاکی او پی بردم.

شهادت و اثر آن بر خانواده و جامعه
تاثیر شهادت فهیمه بر جوانان زنجان چه بود؟
چند پسر پس از شهادت او به جبهه رفتند. شهادت او الهامبخش بسیاری شد و انگیزهای برای خدمت به مردم ایجاد کرد.
پدرش چگونه با فقدان او کنار آمد؟
لطف خدا بود که صبور شد. فهیمه حتی پس از شهادت به خواب پدرش آمد و او را به انجام کارهای خیر تشویق میکرد. او همواره دغدغه دیگران را داشت و با گذشت از خود، کمک به رزمندگان و نیازمندان را دنبال میکرد.
ویژگیهای شخصیتی فهیمه
اخلاق و رفتار فهیمه چگونه بود؟
او بسیار مهربان، صبور و بااخلاق بود. هر کار خوبی که میخواست برای خودش، برای دیگران هم میخواست. به احترام بزرگترها و رعایت حقوق دیگران اهمیت میداد و دل کسی را نمیشکست. حتی گلدوزی و نمازخانه شخصیاش نشان از ذوق و طراوت روحی او داشت.
یادآوری و پایبندی به ارزشها
آیا خاطراتی از دعا و توجه به خدا دارید؟
هر چه دعا میکردیم، مستجاب میشد. او همواره با خلوص و انگیزه الهی عمل میکرد. حتی کوچکترین کارهایش برای دیگران با هدف خدمت و عبادت همراه بود.