از کانادا تا سنگرهای مهندسی جنگ
به گزارش نوید شاهد خراسان رضوی، شهید حسن آقاسیزاده شعرباف در سال ۱۳۳۸ در شهر مشهد چشم به جهان گشود.ایشان در خانوادهای دیندار و پایبند به اصول اسلامی رشد کرد و از همان دوران نوجوانی نشانههای ایمان، جدیت و تفکر انقلابی در رفتارش نمایان بود. علاقهاش به مطالعه سبب شد تا با آثار شهید مطهری و رساله امام خمینی (ره) آشنا شود؛ آشناییای که مسیر زندگیاش را به سوی جهاد و مبارزه جهت داد. در دوران دبیرستان، بهدلیل پخش اعلامیهها و نوارهای سخنرانی امام بارها توسط مأموران رژیم طاغوت بازداشت و شکنجه شد، اما هیچگاه از مسیر حق عقبنشینی نکرد.

پایان دوران دبیرستان او همزمان بود با اوج خیزش مردم علیه رژیم ستمشاهی. او در میانه دو راهی «ادامه تحصیل» یا «ماندن در میدان مبارزه»، با مشورت دفتر نمایندگی امام در قم، تصمیم گرفت برای ادامه تحصیل به کانادا برود. با پیوستن امام خمینی (ره) به پاریس، شهید آقاسیزاده نیز راهی آنجا شد تا در کنار امام خدمت کند. روزها مترجم خبرنگاران خارجی بود و شبها در نوفللوشاتو نگهبانی میداد. پس از دستور امام برای ادامه تحصیل، دوباره به کانادا بازگشت.
در دانشگاه تورنتو در رشته مهندسی سازهها با رتبه ممتاز و نمرات درخشان فارغالتحصیل شد و سپس کارشناسی ارشد پلسازی را با بالاترین معدل به پایان رساند. با وجود موفقیتهای چشمگیر علمی، لحظهای از فعالیتهای فرهنگی و انقلابی در جمع دانشجویان ایرانی غافل نماند و به عنوان مسئول دانشجویان پیرو خط امام در کانادا، نقش مؤثری در تبیین آرمانهای انقلاب داشت.
با آغاز جنگ تحمیلی، در حالی که آیندهای درخشان در خارج از کشور در انتظارش بود، همه چیز را رها کرد و به ایران بازگشت تا علم و تجربهاش را در خدمت وطن بگذارد. پس از مدتی فعالیت در جهاد سازندگی، به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست و در بخش مهندسی رزمی مشغول خدمت شد. استعداد و پشتکار مثالزدنیاش او را به سمت معاون فنی و مهندسی قرارگاه خاتمالانبیا (ص) رساند.
در طول خدمت در جبههها، در عملیاتهای بزرگی چون رمضان، خیبر، بدر، والفجر ۱ تا ۹، محرم و کربلای ۱ تا ۱۰ حضور داشت و نقش مؤثری در طراحی و اجرای عملیاتهای مهندسی ایفا کرد. او همچنین مأمور تأسیس قرارگاههای صراط مستقیم و خاتمالانبیا بود و بر اساس گفته فرماندهان، بیش از ۲۴۰۰ پروژه مهندسی را مدیریت و اجرا کرد.
شهید آقاسیزاده پنج مرتبه در میدان نبرد مجروح شد. آخرین بار، جراحت شدیدی از ناحیه کمر برداشت و پزشکان او را به معالجه در خارج از کشور توصیه کردند، اما او عشق به میهن را بر سلامتی خود ترجیح داد و دوباره به جبهه بازگشت.
به گفته همسر شهید، او انسانی سادهزیست، بیریا و خوشاخلاق بود. با وجود جایگاه علمی و وضعیت مالی خوب، از هرگونه تجملگرایی پرهیز میکرد و حتی مراسم ازدواجش را به سادگی برگزار نمود تا بخشی از هزینه را صرف امور خیر کند. هیچکس از اطرافیانش به یاد ندارد که در شرایط سخت جبهه، از او رفتار تندی دیده باشد.
سرانجام در ۲۸ مهرماه ۱۳۶۶، هنگامی که در مسیر محور عملیاتی عازم منطقه بود، بر اثر اصابت گلوله توپ به شهادت رسید. پیکر پاکش همزمان با سالروز شهادت امام رضا (ع) به مشهد بازگردانده شد و در جوار بارگاه منور رضوی آرام گرفت.
امروز پیشرفت و اقتدار ایران، مرهون نخبگان ایثارگری چون شهید حسن آقاسیزاده شعرباف، شهید چمران، شهید باقری و دکتر کاظمی آشتیانی است؛ بزرگمردانی که علم و استعداد خود را نه برای رفاه شخصی، بلکه در راه تعالی انقلاب اسلامی وقف کردند. همانگونه که مقام معظم رهبری بارها تأکید کردهاند، این نخبگان، پاسداران عزت و آبروی کشورند.