کد خبر : ۶۰۱۸۰۹
۱۰:۰۰

۱۴۰۴/۰۷/۱۷
قسمت پانزدهم خاطره خودنوشت شهید «علی نجات سلمان پور»

نواهای زیبای رزمندگان در دعای کمیل

شهید «علی نجات سلمان پور» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «بعد از مراسم دعای کمیل، سینه زنی و مرثیه خوانی به وسیله‌ی برادران خوانده شد که همگی صادقانه و خالصانه اشک می‌ریختند. شب پنج شنبه در سوگ برادران پاسدار هویزه که همچون گل‌های پرپر شده از میان رفته بودند و...» قسمت پانزدهم خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.


نواهای زیبای رزمندگان در دعای کمیل

به گزارش نوید شاهد فارس،
 شهید «علی نجات سلمان‌پور»
هفتم اسفند سال 1339 در روستای کنارون شهرستان رستم دیده به جهان گشود. تحصیلات خود را تا مقطع دیپلم در رشته اقتصاد گذراند. با آغاز جنگ تحمیلی عازم جبهه شد و سرانجام 23 بهمن سال 1360 با اصابت ترکش در چزابه به شهادت رسید. پیکر پاکش در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد.


متن خاطره خودنوشت:  نواهای زیبای رزمندگان در دعای کمیل

صبح ۱۷ دی ماه ۱۳۶۰ بعد از نماز در میدان صبح گاه جمع شدیم تلاوت آیاتی چند از قرآن مجید و دویدن و نرمش کردن به کار‌های شخصی رسیدن. بعدازظهر توسط برادران تدارکات وسایل مورد نیاز گرفتن.

ساعت ۵ بعدازظهر با برادران و رسول، کتری را برداشته و پشت ساختمان رفتیم و چای داغی درست کردیم و صرف کردیم که جای دوستان خالی بود و شوخی برادر سید رسول بعد از نماز و شام، برگزار کردن دعای کمیل.

 برادران خراسانی و بسیجی شیرازی در مسجد پادگان که همگی با خلوص نیت و با چشم اشک بار یا مهدی یا مهدی می‌گفتیم و یا حجة ابن الحسن می‌گفتیم تا شاید آن آقا و سرور و مولا توجهی بر ما بندگان مضطر و پریشان دل نماید و دل ما را به نور ایمان و معرفت خدایی منور فرماید.

بعد از مراسم دعای کمیل، سینه زنی و مرثیه خوانی به وسیله‌ی برادران خوانده شد که همگی صادقانه و خالصانه اشک می‌ریختند. شب پنج شنبه در سوگ برادران پاسدار هویزه که همچون گل‌های پرپر شده از میان رفته بودند به سینه زنی و نوحه خوانی برای آن عزیزان پرداختیم. سرباز سرافراز خمینی بدنت کو، پاسدار هویزه عزیزم کفنت کو.

انتهای متن/
 

گزارش خطا

ارسال نظر
طراحی و تولید: ایران سامانه