خاطرات شفاهی همسران شهدا،
مادرم دعا کند تا شهید شوم!
همسر گرانقدر شهید والامقام «اقبال پورشبیبی» در روایت لحظاتی از زندگی این شهید گرانقدر چنین میگوید: «شهادت، آرزوی همیشگیاش بود. بارها با دلی مشتاق میگفت: به مادرم بگویید برایم دعا کند تا شهید شوم… و سرانجام، با زبان روزه و دلی سرشار از ایمان، به آرزوی دیرینهاش رسید و پرکشید.»

به گزارش نوید شاهد ایلام، شهید اقبال پورشبیبی، فرزند بارانی، سال ۱۳۱۵ در شهرستان مهران چشم به جهان گشود. در دوران کودکی، بهدلیل فقر حاکم بر جامعه، تنها توانست خواندن و نوشتن را بیاموزد. جوانیاش را با کارگری سپری کرد تا بتواند بار زندگی را به دوش بکشد. با صدور فرمان تاریخی امام خمینی (ره) مبنی بر تشکیل بسیج، با دل و جان به صف بسیجیان مخلص پیوست و از سوی سپاه پاسداران به جبهههای نبرد حق علیه باطل اعزام شد.
سرانجام هشتم مرداد ۱۳۶۲، در منطقه عملیاتی مهران و در حالی که روزهدار بود، بر اثر اصابت ترکش به فیض عظیم شهادت نائل آمد. پیکر این شهید والامقام در جوار امامزاده علی صالح (ع) قرار دارد.
انتهای پیام/