پاسداری که ترور هم نتوانست روحش را بلرزاند

به گزارش نوید شاهد هرمزگان، شهید «باران دژواخ» یکم فروردین ۱۳۴۴، در شهرستان بندرعباس دیده به جهان گشود. پدرش علی، مغازه‌دار بود و مادرش فاطمه نام داشت. تا دوم راهنمایی درس خواند. پاسدار بود. پنجم شهریور ۱۳۶۰، در زادگاهش مورد سوء قصد نیرو‌های سازمان مجاهدین خلق (منافقین) قرار گرفت و بر اثر اصابت گلوله به سر، شهید شد. پیکرش را در گلزار شهدای همان شهرستان به خاک سپردند.

زندگی‌اش ایثار بود، پایانش شهادت

«وَلا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللَّهِ أَمواتًا بَل أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقون»

برادر عزیز! اگرچه می‌دانیم قلم زدن درباره زندگی پربار و نیکوی تو روح بلندت را می‌آزارد، چرا که هرگز خوش نداشتی و نداری از خوبی‌هایت سخنی به میان آید؛ اما ما برای ارج نهادن به این حیات سراسر غرورآفرینت چاره‌ای جز نوشتن نداشتیم. باشد تا با بازگویی آن، درس زندگی و شهادت بیاموزیم.

شهید باران دژواخ در سال ۱۳۴۴ در روستای خورگو از توابع بندرعباس چشم به جهان گشود. پس از مدتی به دلیل نبود امکانات، همراه خانواده‌اش به بندرعباس آمد. در شش‌سالگی وارد دبستان شد و پس از پایان دوره ابتدایی به مدرسه راهنمایی رفت، اما بیش از سال دوم نتوانست ادامه تحصیل دهد. دوران نوجوانی او هم‌زمان با شکل‌گیری انقلاب اسلامی بود؛ در همین زمان، شهید دژواخ دوشادوش مردم مسلمان در راهپیمایی‌ها و تظاهرات حضور داشت.

با پیروزی انقلاب اسلامی، او برای پاسداری از نظام مقدس جمهوری اسلامی به نیروهای مسلح پیوست و خدمات ارزشمندی انجام داد. پس از تشکیل دادگاه ویژه مبارزه با مواد مخدر نیز به عضویت آن درآمد و در مبارزه با عوامل فاسد و تروریست‌های اقتصادی نقشی مؤثر ایفا کرد.

برادر شهید علاقه وافری به مکتب اسلام داشت. به همین دلیل از تبلیغات مسموم گروه‌های وابسته به شرق و غرب سخت ناراحت می‌شد و تلاش می‌کرد مانع حرکات ضدانقلابی آنان شود. همین ایستادگی باعث شد چندین بار از سوی ضدانقلابیون تهدید به مرگ گردد و حتی یک بار مورد حمله قرار گرفته و زخمی شود؛ اما این دشمنی‌ها هرگز نتوانست روح استوارش را بلرزاند.

او همواره با جدیت در مسیر پیشبرد انقلاب اسلامی می‌کوشید و آرزوی شهادت را بر زبان داشت. شهادت، یکی از والاترین آرزوهایش بود و گویا خداوند دعای این بنده مخلص را اجابت کرد. سرانجام، در نیمه‌شب پنجم شهریورماه ۱۳۶۰، با گلوله‌های مسلسل نیرو‌های سازمان مجاهدین خلق (منافقین) به شهادت رسید و به لقاءالله شتافت.

این بود خلاصه‌ای از زندگی سراسر عشق و ایثار پاسدار شهید باران دژواخ. گرچه باید اذعان کرد که هیچ قلب و بیانی توان بیان عظمت شهیدان را ندارد.

اینک، در سالگرد شهادت این پاسدار سرافراز، قرآن بخوانیم همچون او، تا پای جان دست از یاری امام بزرگوارمان برنداریم و در استمرار انقلاب اسلامی تا ظهور حضرت مهدی (عجل‌الله تعالی فرجه) شب و روز بکوشیم. بیاییم از شهیدان، درس ایستادگی و شهادت بیاموزیم و میراثشان را پاس بداریم.