دوشنبه, ۱۸ تير ۱۴۰۳ ساعت ۰۹:۰۸
یکی از بچه‌زرنگ‌های جبهه بود و از چیزی نمی‌ترسید؛ به جز حیوانات موذی.  اما روزی ترسش به یکباره درمان شد. وقتی از او دلیلش را پرسیدند، گفت: «دعای حشرات خوانده‌ام.»

به گزارش نوید شاهد به  نقل از خبرگزاری فارس، سرهنگ محمدعلی پوربزرگ از فرماندهان دوران جنگ تحمیلی، تعریف می‌کند: «در منطقه‌ای بودیم که پر از مار و عقرب بود. ستوانیار قلینجی تبریزی، یکی از پرسنل فعال، پرکار نترس و شجاع گردان ما بود که در روزهای سخت پرسنل لشکر ۲۸ را یاری می‌کرد. او بارها حماسه‌ها آفرید و به قلب دشمن زد.

در مفاتیح دعای «حشرات» داریم؟

این رزمنده توانا با وجود این همه حسن، دو اشکال عمده داشت؛ یکی اینکه خواب سنگینی داشت و دیگر اینکه از مار و عقرب می‌ترسید.

برای همین وقتی می‌خواست بخوابد، محلی را انتخاب می‌کرد که امکان ورود حشرات موذی به آن جا کم بود؛ طوری که او در آن هوای سرد مناطق غرب، روی تانکر آب می‌خوابید و به دلیل اینکه آن‌جا محل مناسب و صافی نبود، معمولاً از آن بالا می‌افتاد و چون خوابش سنگین بود، حتی وقتی از بالای تانکر به زمین می‌افتاد از خواب بیدار نمی‌شد. گاهی موش‌ها بدن او را گاز می‌گرفتند.

او یک بار به مرخصی رفت و وقتی برگشت دیگر عوض شده بود. مثل بقیه در سنگر می‌خوابید و از حیوانات موذی هم نمی‌ترسید.

وقتی دلیلش را پرسیدم، گفت دعای حشرات را خوانده و دیگر از حیوانات نمی‌ترسد.

من می‌دانستم که او اشتباه کرده و دعایی به نام «حشرات» وجود ندارد؛ ولی برای آنکه دل او را خالی نکنم حرفی به او نزدم.

یکی از دوستان ما که تازه از مرخصی برگشته بود و از تغییرات فکری و روحی او خبر نداشت، در حالی که از این حرکت او متعجب شده بود، سؤال کرد: «آقای قلینجی. چطور شده که دیگه از حشرات نمی‌ترسی؟»

آقای قلینجی در جواب او با همان لهجه شیرین آذری گفت: «دعای حشرات خوندم.»

این برادر در حالی که متعجب شده بود، گفت: «این دعا کجاست؟ چرا ما حالا ندیدیمش؟ تو مفاتیح دعای عشرات داریم، ولی من دعای حشرات ندیدم.»

آقای قلینجی با شنیدن این حرف به فکر فرو رفت. بعد از ظهر همان روز هم به قرارگاه رفت و شب وقتی برگشت، به جای آن که در سنگر بخوابد، روی تانکر رفت و همان جا خوابید.

 وقتی دلیلش را پرسیدم، گفت: «جناب سروان. من دعای عشرات رو اشتباهی دعای حشرات خونده بودم.»

باز همان دردسرهای همیشگی و افتادن او از بالای تانکر آب شروع شد.»

منبع: کتاب «میگ و دیگ» به قلم علیرضا پوربزرگ‌وافی

 

انتهای پیام/ ر

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده