شهید آیت الله صدوق گلپایگانی به روایت همسر فداکارش
به گزارش نوید شاهد، خانم اعظم خانبلوکی همسر شهید آیت الله صدوق از خانواده مذهبی و متدیّن از طایفه بزرگ خانبلوکی اراک بود که در سال ۱۳۲۷ زمانی که ۱۵ سال سن داشت با شهید صدوق که آن زمان در حوزه علمیه اراک مشغول تحصیل بود آشنا شد. آشنایی ایشان توسط مرحوم آیت الله صدر، عموزاده مادر شهیده بوده است.آیت الله صدر یکی از اساتید بزرگ حوزه علمیه اراک بود و ایشان شهید صدوق را از حوزه علمیه اسفرنجان گلپایگان به حوزه علمیه اراک منتقل کرده بود. با این آشنایی مقدمات ازدواجش با شهید آیت الله صدوق گلپایگانی فراهم شد.
همسر شهید صدوق فردی بسیار ساده زیست و با محبت بود. زمانی که با شهید صدوق ازدواج کرد به سرعت با خانواده مذهبی ایشان اُخت گرفت و با آنها مأنوس شد. همسر شهید صدوق در ایامی که همسرش جهت تبلیغ دین به شهرها و روستاهای دیگر مسافرت میکرد با فرزندانش به روستای زادگاه همسرش (تیکن گلپایگان) میآمد. بین زنان روستا معروف بود و آنها تحت تأثیر خلق و خوی ایشان قرار گرفته و در فعالیتهای فرهنگی ایشان شرکت داشتند. اقدام خانم اعظم خانبلوکی باعث شد تا زندگی زنان روستا به سوی تبلیغ دینی گرایش پیدا کرد و توانستند فرزندان با محبت و دوستدار اهل بیت (ع) پرورش دهند. کودکانی که در این دوره با استفاده از دانش و همکاری و همراهی همسر شهید با زنان روستا رشد یافتند تماماً اهل تدین و تقوی بودند. اکنون بسیاری از این افراد یا قاری قرآن هستند و یا خود یا فرزندانشان جزو شهدا و ایثارگران میباشند. اهالی زادگاه شهید، خانم اعظم خانبلوکی و فرزندانش را دوست داشتند و برای آنها احترام ویژهای قائل بودند. زمانی که آیت الله صدوق شهید شد، همسر و خانواده ایشان مورد حمایت مردم روستا قرار گرفتند و با مهر و محبت آنها توانست رنج شهادت شوهرش را تحمل کند. اوج محبت او زمانی بود که وصیت کرد تا بعد از مرگش او را در جوار یادمان همسر شهیدش دفن کنند.
خانم خانبلوکی شهید صدوق را این چنین روایت می کند:
با توجه به این که از خانواده سرشناسی از اراک بودم اما با شخصیتی بزرگ ازدواج نمودم که در این ۱۱ سال زندگی با شهید صدوق، ایشان را فردی باهوش، مهربان، دلسوز و باسواد دیدم. اگر او را شهید نمیکردند، اکنون از بزرگان و عالمان حوزههای علمیه بود. شهید صدوق بسیار با استعداد و اهل مطالعه بود و تسلط خوبی بر مباحث دینی داشت. شهید صدوق در سخنرانی ماهر و توانا بود. انتقاداتش نسبت به حکومت با شجاعت و بدون ترس بیان میکرد و مورد حمایت مراجع و علمای وقت قرار داشت. با طلبههای جوان مهربان بود و سعی میکرد آموختههایش را در اختیار آنها قرار دهد. کتابخانه شخصی نسبتاً بزرگی در منزل داشت و اجازه میداد همه شاگردان و طلبههای جوان از آن استفاده کنند.
ارتباط بسیار خوبی با آیت الله العظمی بروجردی (ره)، حضرت امام خمینی (ره)، آیت الله العظمی گلپایگانی، آیت الله العظمی مرعشی نجفی و دیگر علمای زمان خود داشت و این ارتباط به اندازهای نزدیک بود که مرحوم آیت الله مرعشی نجفی، عقد اکثر فرزندان شهید صدوق را شخصاً جاری میکرد و به آنان هدیهای میداد. شهید صدوق از طرف ساواک تحت نظر بود و گاهی مشاهده میشد افراد ساواکی جهت جاسوسی از آیت الله صدوق با لباس مبدّل و تحت عنوان طلبه به منزلمان میآمدند تا شاید بتوانند فعالیتهای مبارزاتی همسرم را کنترل کنند که البته چندین بار از طرف شهید صدوق شناسایی شده و از منزل بیرون شدند. همسرم عالمی پرهیزکا، شجاع، نترس و نجیب بود. ایشان عاشق و پیرو حاج آقا روح الله خمینی (ره) بود و اعتقاد داشت ایشان میتواند حوزههای علمیه را مدیریت کند، چون اعلم از دیگران است.