پرواز خوش شهید «بیرجند بیک محمدی» فرود آمد

شهید بیک محمدی؛ ردیف اول، نفر اول

ایستاده از سمت چپ 

شهید بیک محمدی را بیژن صدا می کردم

امیر سرتیپ خلبان «محمد طیبی»، دوست و همکار شهید «بیک محمدی» در گفت و گو با خبرنگار نوید شاهد نحوه آشنایی اش با شهید را اینگونه تعریف کرد: با شهید بیک محمدی سال 1356 در تبریز آشنا شدم و دوستی مان شکل گرفت. در پایگاه نیروی هوایی تبریز گردان های 21، 22 و 23 وجود داشت که این شهید بزرگوار در گردان 21 خدمت می کرد و من در گردان 22 حضور داشتم. او چند دوره قدیمی تر از من بود. هر کس مشغول به انجام کارهای خودش بود اما در اوقات بیکاری در زمین والیبال همدیگر را می دیدیم. شهید به والیبال علاقه داشت و در این رشته ورزشی با تبحر خاصی بازی می کرد. تلفظ «بیرجند» سخت بود و به همین دلیل از همان موقع تا امروز او را «بیژن» صدا می کنم. در دوران مجردی بیشتر وقت مان را با هم می گذراندیم و بیژن زودتر از من ازدواج کرد.  

 تحصیل استاد خلبانی در آمریکا

طیبی با بیان اینکه شهید بیک محمدی برای تحصیل دانش پروازی به آمریکا رفته بود به حرف هایش ادامه داد: در آن سال ها گروه 4 نفره ای از خلبانان برجسته انتخاب کردند تا برای گذراندن دوره استاد خلبانی به آمریکا بروند که شهید بیک محمدی هم جزو آنها بود.

مجموعه ویژگی های ممتاز اخلاقی بود

طیبی ویژگی های اخلاقی شهید را ممتاز دانست و در ادامه صحبت هایش گفت: شهید بیک محمدی مجموعه ای از ویژگی های حسنه اخلاقی بود که به همین دلیل نزد هر کس او را می شناخت جایگاه خاصی داشت. او شجاع و سلحشور بود و بهره فراوانی از دانش پروازی داشت. علاوه بر آن بسیار خوش رو و خوش اخلاق بود. حتی اگر برای اولین بار او را می دیدی آنقدر احساس صمیمیت می کردی که انگار سال هاست او را می شناسی.

خوش پرواز بود  

دوست شهید بیک محمدی درباره ویژگی های برجسته شهید بیک محمدی در حوزه پرواز اینگونه تعریف کرد: امتیازات او فقط به اخلاقش خلاصه نمی شود و بیژن در مسائل مربوط به پرواز هم بسیار متبحر و برجسته بود. او در هنگام پرواز بسیار خوب و بی نقص این کار را انجام می داد و بسیار باهوش بود. برای توصیف ویژگی های ممتاز او استفاده از کلمه نخبه اغراق نیست. آنها که نسبت به پرواز آشنایی دارند به خوبی می دانند که پرواز در ارتفاع پایین بسیار مشکل است و هر کسی از عهده انجام این کار بر نمی آید. شهید بیک محمدی پرواز در ارتفاع پایین را به گونه ای انجام می داد که هیچ راداری موفق به شناسایی و رهگیری او نمی شد. شهید بیک محمدی به معنی واقعی کلمه نخبه و به قول خلبان ها شهید بیک محمدی بسیار خوش پرواز بود.  

از روز اول جنگ در عملیات ها شرکت داشت

طیبی با اشاره به حضور چشمگیر شهید بیک محمدی در 8 سال دفاع مقدس ادامه داد: جنگ که شروع شد بیژن به دزفول منتقل شد. شهید بیک محمدی از همان روز اول جنگ جزو خلبانانی بود که در عملیات «کمان 99» شرکت می کرد. عملیات کمان 99 با هدف تضعیف توان نظامی نیروی هوایی رژیم بعث انجام شد و برای کشور بسیار راه گشا بود. در آن روزها نیروی زمینی اوضاع خوبی نداشت و فقط نیروی هوایی ارتش توان دفاع از کشور را داشت. پروازها از نیروی هوایی ارتش به طور مستمر انجام می شد و خلبانان بسیاری هم به مقام شهادت رسیدند. خلبانان از پایگاه های تبریز، دزفول، تهران، بوشهر و همدان پرواز می کردند. در آن روزها برای اینکه توان نظامی رژیم بعث را تضعیف کنیم و مانع از انتقال نفت شویم پالایشگاه ها، جاده ها و مناطق نظامی را به شدت مورد حمله قرار دادیم. شهید بیک محمدی در تمام عملیات حضور پر رنگی داشت. شهید آنقدر شجاع بود که در بسیاری از عملیات ها داوطلبانه شرکت می کرد.

شهید بیک محمدی تکنیک های پروازی را به شکل ایده آل انجام می داد

طیبی خاطره یکی از پروازهای مشترک با شهید را اینگونه تعریف کرد: برای بمب باران منطقه العماره همراه با شهید بیک محمدی می رفتیم که در 30 مایلی خاک عراق بود. آنقدر در ارتفاع پایین پرواز می کرد که باک هلیکوپتر با سر مسئول پدافند برخورد کرد. ناخودآگاه به شهید گفتم «متوجه شدی چه کردی» که متواضعانه جواب داد «خلبانم و باید این کارها را انجام دهم». او  تکنیک های پروازی را به شکل ایده آل انجام می داد.

اسوه مرام و معرفت بود

دوست شهید بیک محمدی درباره ویزگی های اخلاقی برجسته این شهید عالیمقام تعریف کرد: در پایگاه هوایی دزفول دوباره در کنار هم بودیم. او از نظر فرماندهی هم بسیار مقتدر، با درایت و دلسوز بود. شهید بیک محمدی یکی از فرماندهان پایگاه هوایی بود و برای خلبانانی که نیروی تحت اختیارش بودند بسیار دلسوزی می کرد و نسبت به تمام آنها مانند برادر مهربان بود. برای آموزش به نیروی تحت اختیارش تلاش می کرد تا به کسی که آموزش می دهد به بهترین شکل پرواز کند. در یک سخن اسوه مرام و معرفت بود.

همسر شهید خواب شهادتش را دیده بود

امیر طیبی درباره خواب همسر شهید گفت: یک روز بیژن کنارم آمد و گفت «محمد، همسرم خواب شهادتم را دیده است.» به او گفتم «نگران نباش. خانم ها روحیه لطیفی دارند و مدام دل نگران هستند.» به شکل غیر محسوس مراقب بیژن بودم که حتی الامکان به تنهایی پرواز نکند. تلاش می کردم در پروازها همراه با بیژن باشم تا با هم پرواز کنیم. یک روز که یکی از پروازها مورد اصابت پدافند گرفته بود از همکاران پرسیدم که خلبان چه کسی بوده و در جواب شنیدم «بیژن». من مسئول عملیات بودم و بیژن فرمانده گردان که پروازها با هماهنگی من انجام می شد. نمی توانستم این خبر را باور کنم و مدام صدای شهید که می گفت همسرش خواب شهادت او را دیده است را می شنیدم.  بیژن به دلیل گرفتاری شخصی به تهران رفته بود و فوری به دزفول برگشت تا در کنار بچه ها باشد. بدون اینکه من خبردار شوم پرواز کرده بود و در نهایت هم خواب همسر شهید تعبیر شد و بیژن به همان شکل در دریاچه ماهی افتاد و به شهادت رسید.

شهید بیک محمدی از هیچ ایثاری دریغ نکرد

طیبی با بیان اینکه شهید بیک محمدی ایثار و از خود گذشتگی را به تصویر کشیده بود به صحبت هایش ادامه داد: بیژن در 7 سال که از شروع جنگ می گذشت دین خود را ادا کرده بود و حضور چشمگیری در عملیات های مختلف داشت. اما باز هم نمی توانست نظاره گر باشد. شهید بیک محمدی تا آنجا که توان داشت برای دفاع از کشور و مردم کم نگذاشت. پیکر شهید بعد از شهادت در دریاچه پنج ضلعی ماهی افتاد. پس از آن تیم غواصی برای پیدا کردن پیکر شهید بیک محمدی و همراهش آمده بود اما هیچ نتیجه ای نداشت.

 یوسف گمگشته باز آمد به کنعان

دوست شهید بیک محمدی از اینکه پیکر شهید بیک محمدی پیدا شده ابراز خوشحالی کرد و گفت: حالا که بعد از 32 سال خبر پیدا شدن پیکر شهید بیک محمدی را شنیده ام حال عجیبی دارم. خوشحالم که بالاخره پیکر دوست قدیمی ام پیدا شده است. همسر و فرزندان شهید در تمام این سال ها بالای سنگ مزار خالی شهید اشک می ریختند و فاتحه می خواندند. یقین دارم اعلام خبر پیدا شدن پیکر شهید بیک محمدی در روز ولادت حضرت علی (ع) به خانواده اش بی حکمت نبوده است.  

انتهای پیام /