چهارشنبه, ۱۳ شهريور ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۴۷
واحد ما مدتی در منطقه ي جنگی سرپل ذهاب استقرار داشت. من تازه به این منطقه آمده بودم که یک حمله از طرف نیروهاي شما صورت گرفت. در آن جا متوجه شدم سربازان ما بیشتر تمایل به اسارت دارند تا جنگیدن.
اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسراي عراقی /روایت بیست و یکم


نویدشاهد: «اَسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی»، مجموعه مصاحبه‌های مرتضی سرهنگی (خبرنگار روزنامه جمهوری اسلامی) است که با اسرای عراقی انجام می‌داد.  عمده این مصاحبه‌ها در سال ۶۱ و پس از شکست‌های سنگین قوای دشمن از رزمندگان در اردوگاه های مختلف تهیه شده است. این کتاب در سال 1365  به همت انتشارات صدا و سیمای جمهوری اسلامی در 367 صفحه منتشر شد.


 گزیده‌ای از خاطرات اسرای عراقی از این کتاب انتخاب شده که در قالب روایت های مختلف در نویدشاهد می خوانید. در روایت بیست و یکم  آمده است:

واحد ما مدتی در منطقه ي جنگی سرپل ذهاب استقرار داشت. من تازه به این منطقه آمده بودم که یک حمله از طرف نیروهاي شما صورت گرفت .در آن جا متوجه شدم سربازان ما بیشتر تمایل به اسارت دارند تا جنگیدن .این مسئله دلایل عمده اي دارد که شما آنها را می دانید و لازم نیست تک تک آنها را براي شما بشمارم. فقط باید بگویم که وقتی پی بردم که افراد ارتش عراق چنین روحیه اي دارند. در مورد جنگ بیشتر فکر کردم و نکات تاریک برایم روشنتر شد .پس حرکت خاصی را در جنگ براي خودم تعیین کردم و تصمیم آخر را گرفتم. این حرکت در زنده ماندن و اسارتم بسیار مهم بود. بسیاري از مسائل برایم حل شد و با آسودگی به خدمت در ارتش عراق مشغول شدم.

در سر پل ذهاب نیروهاي شما حمله کردند و طبق یک نقشه ي دقیق موفق شدند چند ارتفاع و مناطق مهمی را تسخیر کند:

مناطق امام حسن و صالح آباد به اضافه ي جاده ي قصر شیرین به صالح آباد.

در این حمله بسیاري از ادوات و نفرات ما مضمحل گردید و تیپهاي 417 و 232 تلفات و ضایعات سنگینی را متحمل شدند. مناطق تسخیر شده جمعا سه روز در اختیار نیروهاي بسیار کم شما بود .نیرویی حدود صد و پنجاه نفر، بدون سلاح سنگین .این عده توانسته بودند از قابلیت رزمی دو تیپ ما به طور چشمگیري بکاهند. طوري که در یک پاتک، دو گردان تازه نفس ما را تقویت کردند تا توانستیم مجددا آن مناطق را از دست نیروهاي شما خارج کنیم. این مناطق را در روزهاي اول جنگ بدون کوچکترین مقاومتی اشغال کرده بودیم و لذا نمی دانستیم از نظر نظامی چقدر ارزش دارد .وقتی مجددا به آنها دست پیدا کرده بودیم برایمان روشن شد. البته بعد دوباره تمام این مناطق را از دست دادیم و نیروهاي بسیار از ما تلف شدند.

در آن حمله که برایتان گفتم دو تن از پاسداران شما به اسارت ما در آمدند. مأموریت آنان بسیار مشکل و تقریبا غیر ممکن بود ولی آنها از عهده ي آن بر آمده بودند. این دو پاسدار یک شب درموضع ما نفوذ کرده و در یک محل امن و کم تردد موضع گرفته بودند. در آن موضع کاملا بر مواضع ما تسلط داشتند. آنها تمام نیروهاي ما را شناسایی کرده و نحوه ي استقرار و آرایش جنگی ما را به دست آورده بودند. مختصات دقیق موضع را به توپخانه می دادند و یگانهاي توپخانه نیروهاي ما را بسیار دقیق زیر آتش می گرفتند. ما از این دقت عمل متعجب شده بودیم و از خودمان می پرسیدیم چطور امکان دارد توپخانه این قدر دقیق عمل کند. متأسفانه هر دو پاسدار اسیر و به پشت خط منتقل شدند. دیگر خبري از آنها ندارم.

لازم است برایتان بگویم که من در این منطقه دیدبان بودم و در حمله ي اول شما که ما عقب نشینی کردیم گزارشی درباره ي اهمال دیدبان که من باشم به مقامات بالاتر داده شد. واحد ما به طرف خرمشهر حرکت کرد وآن گزارش هم نتیجه اي نداد.

در عملیات بیت المقدس اسیر شدم. باید اعتراف کنم که این عملیات بسیار عالی و غافلگیر کننده بود، به طوري که عده اي از سربازان ما با زیر پیراهن اسیر شدند. در این منطقه یک روز مأموریت یافتم که به اتفاق سی تن براي شناسایی منطقه برویم و محاسبه کنیم که چند پل می توانیم روي رودخانه ي کارون بزنیم. رودخانه و منطقه را دیدم و در گزارش قید کردم:«به هیچ وجه نمی توان روي کارون پل شناور زد». و گزارش را تسلیم سرهنگ حازم کردم.

سرهنگ آدم بسیار فاسد و بیرحمی بود. او در اولین لحظات حمله ي دلاوران شما با جیپ از معرکه گریخت و هنوز نمی دانم زنده است یا مرده. ما در این حمله محاصره شدیم و همه ي افراد واحدمان اسیر شدند.

وقتی ما را با کامیون می آوردند، تصادفا از روي پلی که روي رودخانه ي کارون زده شده بود عبور کردیم. رزمندگان شما هفت پل روي این رودخانه متلاطم زده بودند. در پایان امیدوارم هر چه زودتر خداوند پیروزي را نصیب اسلام و رزمندگان شما کند. 

منبع:  اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی، مرتضی سرهنگی. سروش (انتشارات صدا و سیما جمهوري اسلامی)1365 ،(صفحه 65)
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده