شنبه, ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۵۲
در سال 1327 به تهران مهاجرت كرد و يک سال بعد به خدمت نيروي هوايي درآمد. پس از 5 سال به شغل معلمي روي آورد و در سال 1335 به دانشسراي عالي وارد شد و پس از پايان تحصيل در شهرستا نهاي خوانسار، قزوين و تهران به تدريس پرداخت...

کرامات شهیدان؛(76) دو هفته تا ميعاد خون


نوید شاهد، رئيس جمهور شهيد محمد علي رجايي فرزند عبدالصمد در سال 1312 هجري شمسي در قزوين متولد شد. در سال 1327 به تهران مهاجرت كرد و يک سال بعد به خدمت نيروي هوايي درآمد. پس از 5 سال به شغل معلمي روي آورد و در سال 1335 به دانشسراي عالي وارد شد و پس از پايان تحصيل در شهرستا نهاي خوانسار، قزوين و تهران به تدريس پرداخت. در سال 1340 به عضويت نهضت آزادي درآمد که در ارديبهشت 1342 دستگير و 50 روز در قزوين زنداني شد. شهيد رجايي در جلسات تفسير آيت الله طالقاني شرکت فعال داشت. وي در اين دوران به فعاليت هاي فرهنگي در هيئت مؤتلفه اس المي و دبيرستان هاي کمال و رفاه و همکاري با شهيد دکتر باهنر و آقاي هاشمي رفسنجاني و شهيد دکتر بهشتي پرداخت. در سال 1353 به دليل ارتباط با سازمان مجاهدين خلق دستگير و مدت 4 سال در زندان هاي کميته، قصر و اوين زنداني بود كه با او جگيري مبارزات مردمي در سال 1357 از زندان آزاد شد. وي که از بنيا نگذاران انجمن اس المي معلمان در دوران مبارزه بود در سال 1358 ابتدا مشاور وزير و سپس وزير آموزش و پرورش گرديد و در انتخابات مجلس شوراي اس المي به عنوان نماينده مردم تهران به مجلس شوراي اس المي راه يافت و از سوي مجلس به عنوان نخست وزير به بن يصدر رئيس جمهور وقت معرفي و رسماً در 18 / 5/ 59 نخست وزير گرديد.
بعد از عزل بني صدر از رياست جمهوري توسط مجلس شوراي اسلامي، وي نامزد رياست جمهوري شد و با رأي قابل توجهي رئيس جمهور اسلامي ايران شد و در 8 شهريور 1360 در حادثه بمب گذاري نخست وزيري توسط منافقين به همراه شهيد دکتر محمد جواد باهنر به فيض شهادت نائل آمد و در بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
شهيد رجايي که در سال 1340 ازدواج کرد داراي سه فرزند، يک پسر و دو دختر مي باشد.
دو هفته پيش از شهادت رئيس جمهور شهيد محمد علي رجايي که در خدمتشان بوديم و صحبت مي کرديم ايشان يک دفعه رو به من کرد و گفت من هيچ وقت نبايد فراموش کنم يک معلم بوده ام و يک معلم هستم و اينها (مسؤوليت رياست جمهوري) وسيله اي است براي آزمايش من. نکته اي که براي من خيلي عجيب بود اين عبارت ايشان بود که بدون مقدمه گفت فکر ميکنم ديگر چيزي هم از عمرم باقي نمانده است و اين 14 روز را بايد سپري کرد. وقتي خبر شهادت آقاي رجايي را شنيديم با يکي از برادران که اتفاقاً او هم در آن جلسه اين حر فها را از رجايي شنيده بود نشستيم حساب کرديم ديديم دقيقاً دو هفته از آن جلسه و پيش گويي ايشان سپري شده است.

راوی: حسين مظفري نژاد، به نقل از کتاب سيره شهيد رجايي
منبع: لحظه های آسمانی کرامات شهیدان(جلد دوم) غلامعلی رجایی1389
نشر: شاهد
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده