جبهه را عشق و دنيا را زندان براى خود مى دانست
سهشنبه, ۱۹ دی ۱۳۹۶ ساعت ۱۵:۰۶
معلم شهيد نايبعلى عينى فرزند جهان الله در 6 خرداد سال 1337 در روستاى خشكچال الموت تنكابن، در خانواده متوسط و مذهبى متولد شد و در سال 1358 موفق به اخذ ديپلم در رشته برق شد. سرانجام در روز 19 دى ماه 1365 در درگيرى درياچه ماهى به شهادت رسيد

شهيد عينى در سال 1358 ازدواج نمود و ثمره اين ازدواج ايشان سه فرزند پسر مى باشد.
پس از پيروزى انقلاب اسلامى، با شروع جنگ تحميلى، براى دفاع از ناموس و مملكت و دين مقدس اسلام لباس رزم پوشيد و به مدت يك سال داوطلبانه با عنوان بسيجى در جبهه هاى جنگ حضورى مستمر داشت.
شهيد علاوه بر نمازهاى يوميه، نماز شب را در جبهه بهترين وسيله ارتباط با خداوند قرار داده بود.
شهيد جبهه را عشق و دنيا را زندان براى خود مى دانست و مى گفت: هر وقت كه به جبهه مى روم، انگار تازه از مادر متولد مى شوم.
او در جمع رزمندگان و بسيجيان همچون آفتاب مى درخشيد، عشق به ائمه در وجودش سرشار بود و سيماى نورانى و ايمانى قوى و اراده بلندش گوياى اين مدعاست.
شهيد در پشت جبهه نيز مسئول پرسنلى پايگاه و عضو شوراى اسلامى محل بود در بيشتر مواقع در خدمت پايگاه بسيج بود به عنوان استاد، بسيجى ها را ارشاد و راهنمايى مى كرد.
در معاشرت ها اسوه بود، كم حرف و پر كار، هميشه ذكر خدا بر لبش متجلى بود شهيد عينى در عمليات هاى چزابه و فتح خرمشهر و در مبارزه با عوامل ضد انقلاب در كردستان حضورى فعال داشت، او هميشه و در همه جا به رزمندگان روحيه ميداد. روحيه شهادت طلبى او آن قدر زياد بود كه در پوست خود نمى گنجيد، با اندام ضعيف و لارغرش در زمان عمليات همه مهمات و آرپى جى را به دوش مى كشيد، مانند مرغى از قفس رهيده مى پريد و احساس سرور ميكرد.
سرانجام در روز 19 دى ماه 1365 در درگيرى درياچه ماهى به آرزوى ديرينه خود كه همانا شهادت و آزادى از وجود مادى و رسيدن به لقاء الله بود رسيد. گوارا باد شربت شهادت بر اين عالم عامل كه با خون مهر تاييد بر آموخته هاى خود زد.
مركزاسنادبنيادشهيدوامورايثارگران/
نظر شما