
سید ابراهیم، امدادگری جوان در جبهه نبرد

به گزارش نوید شاهد فارس، «شهيد سید ابراهيم افسريان» ۲۶ مهر سال ۱۳۴۶ در شیراز دیده به جهان گشود. او فرزند چهارم خانواده بود و در محیطی آرام و باصفا پرورش یافت. پس از گذراندن دوران طفولیت در محله اصلاحنژاد، در سن هفتسالگی به مدرسه رفت. دوران ابتدایی را در مدرسه اتابکان و دوره راهنمایی را در مدرسه افسر معدل سپری کرد.
او فردی مؤمن، بااخلاص و درستکار بود و همواره به والدین خود احترام میگذاشت. در روزهای پیروزی انقلاب اسلامی حضوری پررنگ و پرشور داشت و در راهپیماییها و تظاهرات آن دوران همواره شرکت میکرد.
با آغاز جنگ تحمیلی توسط سرسپردگان مزدور آمریکا در منطقه علیه ایران، در حراست از شهر و سنگر مسجد بر سعی و تلاش خود افزود. در کنار عبادت و نیایش شبانهروزی در این پایگاه الهی، مردم را نیز به برپایی نماز جماعت و دعا برای رزمندگان اسلام فرا میخواند.

جاذبه ملکوتی جبهههای نبرد، ذهن و دل ابراهیم را به خود مشغول کرده بود و هر لحظه این شاگرد مکتب ایثار را به سوی خود میکشید. با این حال، مسئولان بسیج به علت کمی سن، او را برای اعزام نمیپذیرفتند.
سرانجام برای امدادرسانی پزشکی به جبههها ثبتنام کرد و پس از فراگیری آموزشهای لازم، عازم جبهه شد. یک ماه از حضورش نگذشته بود که بر اثر اصابت ترکش خمپاره به پا مجروح شد و پس از انتقال به تهران، در بیمارستان الوند بستری شد. مدتی بعد، او را به بیمارستان شیراز انتقال دادند.

فعالیتهای چشمگیر این نوجوان ۱۵ ساله در طول ۱۱ ماه حضور در میدانهای جنگ، شگفتانگیز و فراموشنشدنی است. در نامههایی که به خانواده مینوشت، با لحنی عاجزانه میخواست که در برگزاری دعای کمیل و توسل کوتاهی نکنند و از دعا برای پیروزی رزمندگان غافل نباشند. همچنین از خانواده میخواست که از حضورش در صحنههای نبرد ناراحت نشوند و به رضای خدا راضی باشند؛ چرا که بزرگترین آرزویش زیارت تربت پاک حسین بن علی (ع) بود و برای رسیدن به این هدف، شهادت را با آغوش باز میپذیرفت.
این سرباز فداکار اسلام چندینبار به شیراز آمد و ساعات اندکی را در کنار خانواده گذراند. در آخرین دیدار، هنگام وداع وصیتنامه خود را به پدر و مادر سپرد و گفت:
«پدر و مادر، اگر دیگر به خانه بازنگشتم و شهید شدم، مرا حلال کنید و برایم طلب مغفرت نمایید. به امید دیدار در دارالرحمه…»
این سخنان آخر را با دعایی در حق امام بر زبان آورد و با عزمی استوار دوباره راهی میدان نبرد شد. سرانجام شانزدهم دیماه ۱۳۶۱ در منطقه عملیاتی عین خوش، در مصاف با دشمن بعثی عراق و بر اثر اصابت گلوله، به فیض عظیم شهادت نائل آمد.
