دوشنبه, ۰۲ مرداد ۱۳۹۶ ساعت ۱۴:۱۱
جشن تموز بود؛ جشن پیروزی دار و دستۀ صدام، در کودتای بعثی ها. ما را جمع کردند وسط اردوگاه. رضا را تهدید کردند. به او گفتند: «باید آواز بخوانی! »
غریبانه های شهدای آزاده (8)؛ مرگ دوست در جشن دشمن!

جشن تموز بود؛ جشن پیروزی دار و دستۀ صدام، در کودتای بعثی ها. ما را جمع کردند وسط اردوگاه.
رضا را تهدید کردند. به او گفتند: «باید آواز بخوانی! »

او با آواز شروع کرد به بد و بی راه به رژیم عراق. تمام وجودمان شده بود خنده.
عراقی ها داشتند از خنده غش می کردند. حالیشان نبود رضا چه می گوید.


چند لحظه بعد، یک وطن فروش تو گوش افسر عراقی پچ پچ کرد. چهرۀ او یک باره سرخ شد. فورًا همگی شان رضا را با کتک بردند.

بعدًا گفتند: «رضا زاهدی بر اثر خون ریزی مغزی از دنیا رفته است. »
منبع: کتاب شهدای غریب

منبع: غریبانه ها/ کنگره ملی تجلیل از شهدای غریب آزاده/ علی رستمی/ 1393
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده