حاج قاسم دفتر سفید را از من گرفتند که خودشان بخوانند و من آهسته به ایشان گفتم: حاج آقا آبروداری کنید!
نوید شاهد کرمان، "بعد از پایان جنگ تحمیلی، در آستانه ی سالگرد دفاع مقدس بودیم که حاج قاسم سلیمانی که آن زمان فرمانده لشکر ثارالله بودند، به من گفتند: بیانیه ای در رابطه با گرامیداشت هفته ی دفاع مقدس بنویسید و منتشر کنید.
من نیز اطاعت امر کردم. ولی قبل از نوشتن بیانیه، جلسه ای با حضور فرمانده لشکر و معاونین تشکیل شد که البته ربطی به برنامه های هفته ی دفاع مقدس نداشت.
در این جلسه، حاج قاسم خطاب به من گفتند: بیانیه را نوشتی؟
من هم گفتم: بله حاج آقا.
گفت: کجاست؟ الان همراهت هست؟ 
گفتم: بله، توی کیفم است.
گفت: آن را بخوان.
من که قدری دستپاچه شده بودم سعی کردم خونسردی خود را حفظ کنم. کیفم را باز کرده و دفتری بیرون آوردم، آن را باز کردم و شروع به خواندن کردم.
از ذهن خودم کمک گرفتم و آیه ای در رابطه با جهاد و سپس جملاتی در رابطه با دفاع، بیان کردم.
به جمله ای رسیدم که در آن کلمه ی "بارقه ی امید” را به کار بردم. در همین لحظه حاج قاسم گفتند: یک خط به عقب برگرد و دوباره بخوان.
من که در ذهنم ثبت نشده بود که جمله ی قبل دقیقا چه بوده؟ گفتم: کدام جمله؟
حاج قاسم گفتند: یک خط قبل از همین بارقه ی امید.
من که مانده بودم چه کنم، ناگاه حاج قاسم گفتند: اصلا بده خودم بخوانم.
دفتر سفید را از من گرفتند که خودشان بخوانند و من آهسته به ایشان گفتم: حاج آقا آبروداری کنید، من چیزی ننوشتم."!

راوی: مهدی صدفی

انتهای پیام/
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده