نفحۀ فردوس
چهارشنبه, ۲۸ مهر ۱۳۹۵ ساعت ۱۳:۳۷
در وصف شما هرچه بگوئیم، نشاید!
از جای قدمهای شما، ماه دمیده
از کالبد روشنتان، صبح چکیده
در چهرهي معصوم شما، نور الهیست
آنقدر که رنگ از رخ خورشید پریده
رفتیدکه ما سبزتر از سبز بروئیم
اینگونه جوانمردی و ایثار، که دیده؟
رفتید که هرآینه، جاوید بمانید
ای آینهداران به مقصود رسیده
در وصف شما هرچه بگوئیم، نشاید!
شیران به خون خفته، غزالان رمیده!
با قافلهي کرببلا همسفرانید
با العطش و نیزه و سرهای بریده ...
از کرببلا گفتم و اشکم فوران کرد
بینالحرمین است میان دل و دیده
خوشبخت شمائید که از خاک گسستید
از مدفنتان، نفحهي فردوس وزیده
شولای شهادت، تن هر رهگذری نیست
معشوق، فقط نام شما را طلبیده
منبع: چشمه آیینه، گزیده شعر کنگره
ایثار / به کوشش داریوش ذوالفقاری، معاونت فرهنگی و امور اجتماعی بنیاد
شهید و امور ایثارگران، انتشارات مهر تابان 1395.
نظر شما