سرزمین پاره پاره شاه
چهارشنبه, ۱۷ شهريور ۱۳۹۵ ساعت ۱۵:۳۹
نوید شاهد: مردم هر روز راهپیمایی میكردند. دهها هزار تن از تظاهر كنندگان مخالف و قدرتمند ، با سردادن شعار از خیابانهای تهران ، پایتخت نامأنوس ، رد میشدند. مردم با فریاد و طنین صدای مخالفین ،به جوش و خروش درآمدند. موضوع اعتراض مردم ، سیاستهای فرمانروایی محمدرضا شاه پهلوی ،بود. برخی پلاكاردهایی با خود حمل میكردند كه خواستار خلع شاه بود سایرین خواستار بازگشت آزادیهای سیاسی و مدنی نادیده گرفته شدهی گذشته و اجرای قوانین اسلامی بودند.
گزارش مجله تایم از قیام خونین 17 شهریور
مردم هر روز راهپیمایی میكردند. دهها هزار تن از تظاهر كنندگان مخالف و قدرتمند ، با سردادن شعار از خیابانهای تهران ، پایتخت نامأنوس ، رد میشدند. مردم با فریاد و طنین صدای مخالفین ،به جوش و خروش درآمدند. موضوع اعتراض مردم ، سیاستهای فرمانروایی محمدرضا شاه پهلوی ،بود. برخی پلاكاردهایی با خود حمل میكردند كه خواستار خلع شاه بود سایرین خواستار بازگشت آزادیهای سیاسی و مدنی نادیده گرفته شدهی گذشته و اجرای قوانین اسلامی بودند. حتی تعدادی خواستار قانونی كردن حزب توده ، حزب كمونیست غیر قانونی ایران ،بودند. جمعیتی كه به بیش از 10000 نفر میرسید نمونه مختلط و گاهی نامتجانس جامعه ایران بود؛ دانشجویان مخالف با شلوارهای جین ، زنان با پوشش چادرمشكی � حجاب سنتی � از سر تا پا روستاییان بازرگانان و مهمترین آنها روحانیان مسلمان با ریش و عبای مشكی رهبران مذهبی شیعه كه 13% از جمعیت 4/34 میلیون نفری مردم ایران از پیروان آنها هستند مبارزه با رهبری شاه او و تیمسارهای بیدادگرش را كه معتقدند تظاهرات از اقتدار شاه � و به نوبه خود اقتدار ارتش � خواهد كاست و باید با آن مقابله كرد، گیج كرده است . یكی از افسران ارتش اعلام كرد ما به نقل از لینكلن به شاه گفتیم كه " خانه پاره پاره دیگر روی پای خود نمیایستد. " یكی از تیمسارها به شاه گفت: تحمل وضعیت كنونی برخلاف غرور نظامی ماست."
صبح روز بعد [17/6/1357] در پی مذاكرات طولانی كابینه دولت كه تا دیر وقت ادامه یافت ، نخست وزیر شریف امامی ، به مدت شش ماه مقررات منع عبور و مرور (حكومت نظامی ) اعلام كرد. تهران مدت ربع قرن تحت فرمان نظامیها نبود . تظاهرات روز بعد [17/6/1357] بار دیگر آغاز شد و این بار با زد و خوردهای آتشین و مرگبار پایان یافت . ظاهرا بسیاری از تظاهركنندگان ،اعلام حكومت نظامی را از رادیوی ایران نشنیده بودند؛ و یا اینكه خود به عمد تقابل با آن را برگزیدند. میدان ژاله در مركز شهر تهران ، مملو از هزاران تظاهر كننده بود رهبر مذهبی محلی [یحیی نوری] از آنها خواست متفرق شوند، اما مردم امتناع ورزیدند دستهای از موتور سواران و در پی آنان گروهی از زنان و بچههای كوچك به سوی جوخههای سربازان ارتش حركت كردند. سربازان پس از هشدار مكرر ،نارنجكهای گاز اشك آور را به سمت جمعیت پرتاب نموده و سپس تیر هوایی شلیك كردند.
هنگامی كه جمعیت جلوتر آمد ،سربازان تفنگ خود را پایین آورده [ و بر روی مردم ] آتش گشودند . اوایل شب ، پس از آن كه اجساد قربانیان در خودورهای ارتش جای گرفته و از منطقه دور شد، دولت اعلام كرد كه 86 نفر كه بیشتر زنان و بچهها بودند، كشته و 205 نفر دیگر زخمی شده اند . این هفته هم برای شاه متكبر و هم برای مردم رنجیده ،هفته نگران كنندهای بود. با این حال این هفته همه منتظر وقوع [ حادثه ] بودند . ماهها بود كه احساسات مخالفین شاه ، به ویژه روحانیون شیعه و پیروان آنها ،هر روز علنیتر میشد.
سه هفته قبل ،آتش افروزان [ تروریستها ] در حركتی دیوانه وار و گمراه كننده سینمایی از آبادان را به آتش كشیدند كه 377 نفر با به كشتن داد. دو هفته پیش ،شاه در تلاش برای آشتی با محافظه كاران مذهبی، مذهبی ، شریف امامی را به نخست وزیری منصوب كرد. این انتصاب بیشتر به این دلیل بود ه وی نزد روحانیت میانه روی مسلمان ایران ،مورد احترام بود. شریف امامی كازینوهای قمار بازی را بست و سایر اعمالی را كه از نظر شیعیان ، توهین آمیز است،كاهش داد . وی همچنین ممنوعیت تشكیلات احزاب سیاسی را لغو كرد و تنها كمونیستها غیر قانونی شمرده میشدند یكی از روحانیون در این باره گفت: " بهار پراگ ،زیاد دوام نخواهد یافت " آیا شاه این موضوع را میفهمد ؟
مخالفت با شاه از بخش سیاسی منفردی مانند كمونیستها و یا گروه خاص فرهنگی مانند محافظه كاران مذهبی كه پر سر و صداترین دشمنان او هستند ،ناشی نمیشود . این حقیقت مشكلات بسیار شاه را بیش از پیش آشكار میكند. ناهمگونی عقاید مختلف ، گروههای سیاسی و مذهبی را در مقابل یكدیگر قرار نمیدهد . ماركسیستهای افراطی چپ روشنفكران تحصیلكردهی غرب ،پیشه وران ،بازرگانان ،متعصبین مذهبی افراطی راست و روحانیان همه به دلیل ازنزجارشان از دستاوردهای منحط تجددگرایی ،در یك ردیف قرار گرفتهآند آنچه كه قطعا در میان معترضین مشترك است ،نارضایتی و نفرت نسبت به ناكامی بسیاری از برنامههای اقتصای شاه است،تورم رو به افزایش حاصل از ثروت نفت ،نادیده گرفتن حقوق سیاسی و سالها حكومت نامهربانانه و سركوبگرانه یكی از كارشناسان وزارت خارجه آلمان غربی میگوید: " برای مدتهای طولانی شاه نسبت به گروههای فشار سیاسی اعم از چپ و راست اعتنایی نداشت ،آنان را مشتی آشوبگر به حساب آورده و نادیده میگرفت و اطمینان داشت كه ترقی سریع اقتصادی ایران ،اكثریت مردمش را راضی خواهد كرد. همچنین او گمان میكرد میتواند با شیوه سنتی " دست زور و خرد كننده "امور را تحت كنترل داشته باشد. واضح است كه این اقدام كارگر نبود
بی تردید این ناكامی موجب مداخلهی آمریكا و ماجراجویی شوروی شد ،زیرا منطقه اهمیت استراتژیكی بسیاری دارد.
دربارهی مداخلهی شوروی در ایران ، آمریكا علنا اظهار نظر نكرده است ، اما برخی از ناظران آن را محتمل میدانند . مسكو به فعالیت سیاسی در تهران ادامه میدهد فعالیتی كه بسیار گستردهتر از فعلیت سیاسی آمریكا است. رؤسای اطلاعات جاسوسی آمریكا معتقدند كه سفارتخانه [شوروی ] پوششی برای تعداد كثیری از عوامل كا . گ . ب است ،اما هدف مسكو چیست ؟ یكی از سران غربی میگوید: �از دیدگاه شوروی بازی در این جا [در ایران] بسیار ساده است: هر چه بدتر، بهتر. شاه دشمن آنها است و هر كسی كه مخالف او باشد، مورد حمایت قرار میگیرد.� یكی از دیپلماتهای سابق آمریكا [در ایران] میافزاید: �اگر شما در كرمیلین بودید و به حساسترین نقطه، خلیج فارس، برخورد میكردید، با خود میگفتیتد كه چه كنیم. شما قفس پرنده (شاه) را به شدت تكان میدادید. این چیزی است كه آنها [شوروی] انجام میدهند. اما بیایید بیصداقت نباشیم و نگوییم كه همه كمونیست هستند. این حقیقت ندارد. این، بازی قدرت سیاسی است كه ما انجام میدهیم؛ این ایدئولوژی نیست.�
با وجود این ، شاه عقیده دارد كه آشفتگی اخیر ایران را میتوان حاصل توطئههای كمونیستها دانست، آنچه كه وی، ان را همیشه ریشه مشكلاتش دانسته است. ماه گذشته شاه در یك كنفرانس مطبوعاتی این بحث را تكرار كرد. وی گفت: �امروز توطئه همان است و اطلاعات زیادی در اختیار دارم كه نشان میدهد شورشیان دستورات را از كمونیستها میگیرند.� میزان نگرانی در رژیم شاه آن چنان است كه در محافل سطح بالای حكومت صحبت از مجرم احتمالی دیگری نیز به میان آمده و آن سازمان سیاست. سازمان سیا، متهم به نفوذ عمدی در مخالفتهاست تا در صورت سرنگونی شاه عواملش در دولت جدید نیز در جای خود باقی بمانند. به هر صورت، حقیقت این است كه مسایل داخلی ایران شاه ر ا در آستانهی مصیبتی قرار داده است. هنگامی كه نارضایتیها افزایش یافت، مردم ایران به رهبران مذهبی و اسلامی خود ـ روحانیان ـ كه ظاهرا اعتراضات زیادی دارند، رجوع كردند. زندگی روزانه مردم در ایران، سالها توسط روحانیان محافظهكار شیعه هدایت شده ا ست؛ كسانی كه نه تنها در حیات روحانی، بلكه در فرهنگ غیر روحانی و نهادهای اقتصادی كشور نیز نفوذ دارند.
بدین سان رهبران شیعه هنگامی احساس نگرانی كردند كه شاه ایجاد ملتی به سبك غربی قرن بیستم آغاز كرد. وی مبارزه خود را انقلاب سفید (به دلیل عدم خونریزی) نامید و بعدها نام آن را به انقلاب شاه و ملت تغییر داد، اما این تغییر نام، مانع از برخورد غیر قابل اجتناب فرهنگها نمیشد. شاه بر خلاف میل روحانیان، فرمان اصلاحات ارضی گسترده را صادر كرد ....
وی دستور اعطای امتیازات تازه برای زنان، از جمله حق رأی و شركت در مؤسسات آموزش عالی را صادر نمود. در ژوئن 1963 [1342.ش] ، روحانیان كه نتوانستند مانع از اصلاحات شاه شوند، از مردم خواستند كه به خیابانها بریزند. تظاهرات به شورش تبدیل شد و شاه نیروهای نظامیاش را به صحنه آورد. شورش چندین روز بعد متوقف شد. 20 تن كشته شدند و رهبر روحانیان مخالف، آیتالله خمینی ، تبعید شد.
[آیتالله] خمینی در عراق به سر میبرد و هنوز هم مخالفت علیه شاه را رهبری میكند. وی ماه گذشته اعلام كرد: �تا نابودی حكومت پهلوی و محو تمام آثار حكومت جور از پا نمینشنید.� [آیتالله] خمینی با تمسخر وعده شاه برای برگزاری انتخابات آزاد در سال آینده گفت: �مادامی كه قدرت شیطانی شاه برقرار است، حتی امكان انتخاب یك نمایندهی واقعی از مردم وجود ندارد.�
قماربازی، روسپیگری و روسپینگاری به عنوان جلوههای تجدد به حساب میآید. محدود كردن آزادی های مدنی از جمله مطبوعات و مجامع سیاسی، نمونههای دیگری از اراده شاه مبنی بر بینصیب گذاشتن شیعیان از قدرت و تغییر كشور به یك كشور غیرمذهبی محسوب میشود ....
قلب مخالفتهای اسلامی داخلی ایران، قم ، شهر 000/300 نفری است كه همطراز با نجف در عراق به عنوان یكی از بزرگترین مراكز تعلیم شیعهی جهان است. قم، كه در 57 مایلی جنوب تهران واقع شده، سمبل و نمونهی ایرانی است كه روحانیان مشتاق آن هستند .... هیچ �بار� با مشروب فروشی وجود ندارد ... تمام زنان چادر سرشان میكنند ...
مساجد قم صرفا مكانهای تعلیم و نماز نیستند. این مساجد گذشته از این، مراكزی برای فعالیت سیاسی شدهاند. یكی از وكلای مخالف میگوید: �به ما اجازه ندادهاند احزاب سیاسی تشكیل دهیم. هیچ روزنامهای از خودمان نداریم. اما رهبران مذهبی یك سیستم ارتباطی درون ساخته دارند. آنها در خلال مراسم هفتگیشان در مساجد و با استفاده از شبكه ارتباطی روحانیان در سراسر كشور، به آسانی با تودههیا مردم ارتباط دارند. بدین خاطر است كه بسیاری از عناصر غیرمذهبی مخالفت خود را در پوشش مذهب پنهان میدارند. این شبكه به قدری فراگیر است كه برخی از مخالفین ایرانی غیر مذهبی از جنبش روانیان برای اهداف خودشان استفاده كردهاند. چندی پیش مخالفینی كه امیدی نداشتند مؤثر باشند، زیر لوای انگیزههای مذهبی ، در عراق به [آیتالله] خمینی پیوستند .....
بسیاری از مخالفان، فعالان مسلمان هستند كه در طلب خواستههای خود برای یك دولت اسلامی از روحانیان پیروی میكنند. تعداد كثیر دیگری به خاطر انتظارات رو به تزاید، به انقلاب روی آوردهاند .... تا به حال دانشجویان ایرانی خارج از كشور ، تأثیر بیشتری داشتند. امسال 000/100 نفر از دانشجویان ایران در سایر كشورها ـ تنها بیش از 37000 نفر در آمریكا ـ در حال تحصیل هستند، زیرا، در دانشكدههای خودشان جایی برای آنها وجود ندارد. آنها تقریبا در تمام شهرهای بزرگ جهان با خشم و صدایی رسا علیه شاه صف پر سر صدایی تشكیل دادهاند و با سر دادن شعارها در مترو لندن یا تظاهرات در لسآنجلس، واشنگتن یا نیویورك مخالفت خود را به همه نشان میدهند.
بسیاری از آنها در حین تظاهرات از ترس عوامل ساواك، پلیس مخفی خشن ایران، یا از ترس عناصر موجود رد سایر كشورها كه علیه آنها اطلاعات جمعآوری میكنند، ماسك بر صورت میزنند. طبق قانون اساسی ایران،انتقاد از شاه، حتی در خارج، جرمی قابل مجازات است كه سه تا ده سال زندان دارد.
تعدادی از دانشجویان خراجی هر چه میگویند حاكی از انزجار نسبت به شاه و محكومیت حامیان امریكایی اوست. فیلس بنس، یك وكیل كالیفرنیایی، با ارائه نام 165 نفر از دانشجویان ایرانی كه هفته گذشته در تظاهرات لسآنجلس دستگیر شدهاند میگوید: �ایران در خاورمیانه بازار مهمی شده است . شاه ابزاری برای شركتهای امریكایی است.�
عدهای نیز میگویند برنامه مدرنیزاسیون شاه به طور گسرتده یك افسانه است. فرهاد احیاء، سخنگوی انجمن دانشجویان ایرانی در اوكلا (U.C.L.A) تأكید دارد كه �مردم علیه رژیم شاه مبارزه میكنند، به دلیل این كه شاه هرگز اصلاحات ارضی انجام نداده است. او هر چه كرده بازگشت به گذشته بوده. مردم از آموزش و پرورش برخوردار نیستند . آنها بهداشت ندارد.�
شاه اغلب به دلیل برخورداری از زندگی مجلل، در حالی كه مردمش از تنگدستی در مشقتاند مورد انتقاد قرار میگیرد ... شاه و همسرش ، ملكه فرح، 40 ساله، ولیعهد رضا، 18 ساله، و سه بچه دیگر، در میان پنج كاخ ایران رفت و آمد دارند. شاه از بازی خوب تنیس، اسكی در سنتموریس، پرواز با جت استار (2) خود لذت میبرد ...
شش دهه قبل از این، پدر وی كه افسر ارتش بود، با یك كودتای نظامی ـ سال 1921ـ قدرت را تصاحب كرد. در 1941، هنگامی كه مهمترین نیاز [متفقین] به راه مطمئنی برای ارسال تجهیزات جنگی به روسیه بود، پدر شاه به دلیل جانبداری از آلمان وادار به استعفا شد. نیروهای بریتانیا و شوروی ایران را به اشغال خود در آوردند و بعد محمدرضا پهلوی 22 ساله به قدرت رسید .....
اقدامات شاه كه اغلب با شیوه دیكتاتوری آشكار و گاهی اوقات با شكنجه و ارعاب اجرا میشد، قابل توجه بود ...
شاه علیرغم ترسش از روسها، كمك گستردهای از اتحاد جماهیر شوروی دریافت میدارد. پروژههایی از قبیل كارخانجات استخراج و ذوب فلزات، تسهیلات مهندسی و خط لولهی اصلی سراسری ایران، با كك شوروی آغاز شده است. در اواخر ماه مارس ، شوروی كوره ذوب جدیدی در اصفهان اسخت كه در پی آن تأسیسات گذازش و نورد هم به زودی راهاندازی میشود ...در عین حال مسكو دشمن هم هست، شاه با تشخیص این مطلب و نقش محوری كه به عنوان ژاندارم خطوط نفتی خلیج فارس دارد، فرماندهی یكی از مقتدرترین ماشینهای جنگی خاورمیانه را در دست گرفته است. در طول 20 سال، وی زیر دریایی از آلمان غربی،تانك از انگلیس و ناوچههای جنگی از هلند خریده است ... واشنگتن ارتش شاه را نیروی كاملا مجهز و وفادار به خود ارزیابی میكند. نیروی انسانی ارتش شامل 220 هزار نفر، همراه با 300 هزار نفر ذخیره است. سرمایهگذارهای عظیم در امور نظامی، شاه را در معرض این انتقاد قرار داده كه مقداری از این پول كه وی برای حفظ تابعیت ارتش از خودش خرج كرده، میّایست برای توسعهی اوضاع زندگی غیر نظامیان به مصرف میرسید. تهران با كمبود شدید آب مواجه است. هزینههای مسكن سرسامآور است. كاهش در آمد نفتی در سه سال گذشته به دلیل سقوط ارزش دلار، ایران را از لحاظ مالی دچار مشكل كرده و به آشكار شدن برخی از اشتباهات انجامیده است.
در این میان توقعات فقرا و طبقات متوسط نادیده گرفته شده است. اجارهی آپارتمان دو اتاقه معمولی در تهران به میزان ماهانه 1000 دلار افزایش ایفته است. برای ویلاهای مجل لو بخش شمال شهر، اجازهی ماهانه 5000 دلار صرف میشود و برای تحویل یك اتومبیل 6000 دلاری ساخت ایران، باید یك سال در انتظار بود.
اثرات این �پیشرفت� اغلب مصیبتبار بود. صدها هزار تن از روستاییان به طمع یافتن كار سودمندتر در شهر، از دهكدههای بومی خود گریختند و زمینهای كشاورزی خود را گذاشتند تا به بیابان تبدیل شود.
در این موقع ، ایران، كه سالها خودكفا بود، ناگهان مجبور شد بیش از 60% از محصولات غذایی خود را وارد كند. علاوه بر مواد غذایی ، بیش از یك میلیون كارگر خارجی وارد ایران شدند. و رانندگان كامیون پاكستانی و فیلیپینی، مهندسین هندی، كارگران كرهای و ژاپنی وارد كشور شدند. به این عده بایستی بیش از 40000 پرسنل غیر نظامی و نظامی آمریكا كه اطلاعات و آموزش آنها برای تسلیحات و صنایع جدید مورد نیاز بود، اضافه شود. اكثر روستاییان هنوز فاقد آب لولهكشی، فاضلاب ، برق و پزشك هستند. بیشتر این آشوبها از این حقیقت ناشی میشود كه پروژههای بازرگانی توسط گروه كوچكی از تكنوكراتهای تحصیل كردهی غرب به امضا رسیده است؛ كسانی كه از تبعات برنامهها كه ممكن بود در آیندهی روحیهی ایرانی را تغییر دهد، اطلاع نداشتند.
به عنوان نمونه پروژههای مسكن برای اكثر ایرانیان ناامید كننده است؛ مردمی كه سنت آنها خواستار سبك معمولی است و بر تفكیك فضای خصوصی تأكید د ارد. بسیاری از ساكنان این مجتمعها احساس میكنند كه در انظار عمومی به سر میبرند و از آن نفرت دارند احسان نراقی جامعهشناس كه دكترای خوت را از سوربن گرفته، معتقد است تحت تأثیر توسعهی اقتصادی ، فرهنگ ایران به شكلی زیانبار و غمانگیز نادیده گرفته شده است. وی میگوید: با تأكید بر جنبههای مادی زندگی، هویت فرهنگی خود را از دست دادهایم. امیركادوی ، 38 ساله، سردبیر روزنامهی كیهان بزرگترین روزنامهی ایران با شمارگان 700000 نسخه میافزاید: روند غربزدگی با ریخت و پاشها به ما چه میدهد؟ بانكهای غربی، تفنگهای غربی، پلیس مخفی غربی، ساختمان غربی. بناست اینها مشكلاتمان را حل كند اما آیا حل میكنند؟ من گمان نمیكنم. ما باید فرهنگ خودمان را داشته باشیم ... دكتر هما دارابی كیهانی؛ 38 ساله، پزشك متخصص اطفال و روانكاو كودكان، فارغالتحصیل از نیویورك به ذكر تجربیات خود در یك روستای كوچك ایرانی میپردازد. وی میگوید: �مردم مثلی دارند كه میگوید� اولین بچه مال كلاغ است، این معنی احتمال این كه بچه زنده بماند، نیست! شنیدن این موضوع تلخ و ناگوار است. میلیونها صرف ساخت كازینوهای بزرگ و قماربازی میشد. فساد اطراف ما را گرفته است. حال آنكه بچهها میمیرند؛ چون آب آلوده میآشامند. [در ایران] برای بیماریهای واگیردار واكسنی وجود ندارد. آیا اكنون تعجب میكنید كه چرا ما بیطاقت شدهایم؟ شاه خیلی دیرتر از آنچه كه باید و به بهایی بسیار گزاف، ماهیت واقعی نارضایتی مردم ایران و نقش خود را در ایجاد آن درك كرده است.�
در جوامع دیگر كه توسط فرمانروایان مقتدر اداره میشوند، نظیر : �لیكو آن یو� (3) در سنگاپور، �لئوپولدسنگور� (3) در سنگال و �تیتو� در یوگسلاوی ، تودههای فرهیخته و با سواد موفق شدند پیشرفت سیاسی را با توسعه ی فرهنگی و اقتصادی هماهنگ كنند. اما جامعهی منحصر به فرد ایران، كه تحت تأثیر ساختار مذهبی خاص خود قرار داشت و قرنها ریشه داشته، به سادگی نمیتواند خود را با این به ظاهر تحولات هماهنگ كند. شاه نتوانست بفهمد كه تغییرات شگرفی كه در خیال خود برای پیشرفت اقتصادی ملت دیده بود، نیاز به توسعهی سیستم سیاسی قابل قبولی هم داشت. وی بر ارتش و مؤسساتی كه در ارتباط با قدرت اجرایی هستند، تمركز كرده است.
مجلس، مطبوعات ، شوراهای شهری ، قوه قضاییه، اتحادیههای تجاری و مؤسسات شغلی هیچ فرصتی برای پیشرفت نداشتند: در همین حال فساد ادامه دارد. حقالعمل ده درصدی فروش تسلیحات مرتبا به جیب تیمسارها و سایرین در دربار و دولت شاه میرود. تحریم حق اعتراض در ایران، همچنین گزارشات مستند درباره وجود شكنجه در 1975 م، باعث شد تا سازمان عفو بینالمللل بگوید كه�در زمینهی حقوق بشر هیچ كشوری در جهان سابقهی بدتر از ایران ندارد.�
نفرت غریزی شاه از دموكارسی، وی را بر آن داشت كه در همان سال به سیستم دوحزبی در كشور پایان دهد و رستاخیز (حزب رستاخیز)را به عنوان تنها سازمان سیاسی ایران تأسیس كند. امیرعباس هویدا، نخست وزیر ایران ـ 1965 م تا 1977 م ـ حال تصدیق میكند كه اهمال در آزادی سیاسی اشتباه بود.
بسیاری از ناظران آمریكایی معتقدند كه شاه مشكل خود را خود ایجاد كرده است. پرفسور جی سی هرویتس (4) رییس مؤسسه خاورمیانه در دانشگاه كلمبیا میگوید : �شاه در اقتصاد و سیاست خارجی خود انعطاف ناپذیر بود. اما به مردم ایران هیچ آزادی نداد. نتیجه این است كه ایران از خلاء سیاسی رنج میبرد، مردم احساس می كند كه دیگر كنار گذاشته شدند�. تنها یك جای امیدواری میتواند باشد و آن این كه مخالفت اساس مشتركی ندارد. از این رو چنانچه به جناح چپ و راست هر كدام به فراخور خود سهم بیشتر در دولت داده شود و محدودیتهای مطابق با قانون اساسی نسبت به حكومت مطلقه شاه اعمال شود، احتمالا راضی خواهند بود. واشنگتن باور ندارد كه به دلیل شورشهای خشونتامیز هفتهی گذشته، شاه باید كنار گذاشته شود. یكی از سران اطلاعات جاسوسی آمریكا میگوید: این شورش یا ناگوارتر میشود یا فروكش میكند.
ما این احساس را نداریم كه وی مو رد تهدید قرار گرفته یا كنترل از دست وی خارج شده است. با این وجود امریكا در حوادث اخیر متوجه خطرهایی است كه دامنگیر غرب میشود. دولت آمریكا مراقب است، تا رابطهاش را با شاه تیره نسازد. دلیل آن بسیار ساده است. از نظر استراتژیكی و ژئوپولتیكی، كمتر كشوری در جهان برای آمریكا تا این حد اهمیت دارد. این به دلیل موضع طرفدار غرب حكومت ایران، موقعیت آن در مرز شوروی، روابط آن با همسایگان مهم، اما كمتر با ثبات آن و نقش آن در خاورمیانه است. خلاصه شاه در مركز خطوط نفتی خلیجفارس، از مدافعان ضد كمونیسم است. جای امیدواری است كه در ماههای اخیر، شاه اصلاحات آشكاری در مسایل سیاسی و حقوق بشر در كشور آغاز كرده است. وی رییس ساواك را، كه با عمال بدترین شیوههای ارعابكننده شهرت داشت، اخراج كرد؛ تعدادی از زندانیان را آزاد كرد و قول داد مخالفین را در دادگاههای غیرنظامی و نه در دادگاههای نظامی، محاكمه كنند. برخی از كارشناسان منطقهی خاورمیانه، اعطاء این آزادیهای جزئی را در آشوبهای محلی اشتباه میدانند. یكی از كارشناسان میگوید: �بسیاری از مردم ایران این تحولات را نشانهی ضعف شاه میدانند. شاه كه به دلیل حوادث اخیر، رویایش در هم ریخته است، هفته گذشته در پی یافتن راهی برای آرام كردن مردم خشمگین بود. پسر وی، ولیعهد رضا كه تاكنون در آموزش خلبانی در تگزاس به سر میبرده، تلفنی با پدرش تماس گرفته و پیشنهاد كرده كه سعی كند با مخالفین خود مذاكره داشته باشد ... شاید شاه بتواند بخشی از قدرت مطلقهی خود را به سلطنت مشروطه تغییر دهد و آیندهی خود را تضمین نماید. در این حال وی به ثبات منطقه هم خواهد افزود كه شاید در غیابش به هرج و مرج كشیده شود. اگر شاه سقوط كند؛ چیزی كه وفادارترین پیروانش نیز امكانپذیر میدانند؛ پایان حكومت طولانیاش به دست خارجیان، مخالفین ، یا ارتش صورت نمیگیرد، بلكه توسط نیروهای اجتماعی صورت خواهد گرفت كه وی از درك آنان عاجز است.
پینوشتها:
1 با توجه به اسناد و مداك موجود و قضاوت عادلانه افكار عمومی پس از وقوع این حادثه دردناك برای كسی جای تردید نگذارد كه عامل آن كسی جز رژیم پهلوی نبود. حوادثی چون به آتش كشیده شدن مسجد جامع كرمان و هفده شهریور بر داوری ملت ایران صحه گذارد.
2. Jet sta
3. Leopld Senghor
4. L.J.C. Harewitz
" مجله تایم ؛ 18 سپتامبر 1978 ؛ ص 16-10 ؛ ترجمه : محمود كریمی شفیعی "
مردم هر روز راهپیمایی میكردند. دهها هزار تن از تظاهر كنندگان مخالف و قدرتمند ، با سردادن شعار از خیابانهای تهران ، پایتخت نامأنوس ، رد میشدند. مردم با فریاد و طنین صدای مخالفین ،به جوش و خروش درآمدند. موضوع اعتراض مردم ، سیاستهای فرمانروایی محمدرضا شاه پهلوی ،بود. برخی پلاكاردهایی با خود حمل میكردند كه خواستار خلع شاه بود سایرین خواستار بازگشت آزادیهای سیاسی و مدنی نادیده گرفته شدهی گذشته و اجرای قوانین اسلامی بودند. حتی تعدادی خواستار قانونی كردن حزب توده ، حزب كمونیست غیر قانونی ایران ،بودند. جمعیتی كه به بیش از 10000 نفر میرسید نمونه مختلط و گاهی نامتجانس جامعه ایران بود؛ دانشجویان مخالف با شلوارهای جین ، زنان با پوشش چادرمشكی � حجاب سنتی � از سر تا پا روستاییان بازرگانان و مهمترین آنها روحانیان مسلمان با ریش و عبای مشكی رهبران مذهبی شیعه كه 13% از جمعیت 4/34 میلیون نفری مردم ایران از پیروان آنها هستند مبارزه با رهبری شاه او و تیمسارهای بیدادگرش را كه معتقدند تظاهرات از اقتدار شاه � و به نوبه خود اقتدار ارتش � خواهد كاست و باید با آن مقابله كرد، گیج كرده است . یكی از افسران ارتش اعلام كرد ما به نقل از لینكلن به شاه گفتیم كه " خانه پاره پاره دیگر روی پای خود نمیایستد. " یكی از تیمسارها به شاه گفت: تحمل وضعیت كنونی برخلاف غرور نظامی ماست."
صبح روز بعد [17/6/1357] در پی مذاكرات طولانی كابینه دولت كه تا دیر وقت ادامه یافت ، نخست وزیر شریف امامی ، به مدت شش ماه مقررات منع عبور و مرور (حكومت نظامی ) اعلام كرد. تهران مدت ربع قرن تحت فرمان نظامیها نبود . تظاهرات روز بعد [17/6/1357] بار دیگر آغاز شد و این بار با زد و خوردهای آتشین و مرگبار پایان یافت . ظاهرا بسیاری از تظاهركنندگان ،اعلام حكومت نظامی را از رادیوی ایران نشنیده بودند؛ و یا اینكه خود به عمد تقابل با آن را برگزیدند. میدان ژاله در مركز شهر تهران ، مملو از هزاران تظاهر كننده بود رهبر مذهبی محلی [یحیی نوری] از آنها خواست متفرق شوند، اما مردم امتناع ورزیدند دستهای از موتور سواران و در پی آنان گروهی از زنان و بچههای كوچك به سوی جوخههای سربازان ارتش حركت كردند. سربازان پس از هشدار مكرر ،نارنجكهای گاز اشك آور را به سمت جمعیت پرتاب نموده و سپس تیر هوایی شلیك كردند.
هنگامی كه جمعیت جلوتر آمد ،سربازان تفنگ خود را پایین آورده [ و بر روی مردم ] آتش گشودند . اوایل شب ، پس از آن كه اجساد قربانیان در خودورهای ارتش جای گرفته و از منطقه دور شد، دولت اعلام كرد كه 86 نفر كه بیشتر زنان و بچهها بودند، كشته و 205 نفر دیگر زخمی شده اند . این هفته هم برای شاه متكبر و هم برای مردم رنجیده ،هفته نگران كنندهای بود. با این حال این هفته همه منتظر وقوع [ حادثه ] بودند . ماهها بود كه احساسات مخالفین شاه ، به ویژه روحانیون شیعه و پیروان آنها ،هر روز علنیتر میشد.
سه هفته قبل ،آتش افروزان [ تروریستها ] در حركتی دیوانه وار و گمراه كننده سینمایی از آبادان را به آتش كشیدند كه 377 نفر با به كشتن داد. دو هفته پیش ،شاه در تلاش برای آشتی با محافظه كاران مذهبی، مذهبی ، شریف امامی را به نخست وزیری منصوب كرد. این انتصاب بیشتر به این دلیل بود ه وی نزد روحانیت میانه روی مسلمان ایران ،مورد احترام بود. شریف امامی كازینوهای قمار بازی را بست و سایر اعمالی را كه از نظر شیعیان ، توهین آمیز است،كاهش داد . وی همچنین ممنوعیت تشكیلات احزاب سیاسی را لغو كرد و تنها كمونیستها غیر قانونی شمرده میشدند یكی از روحانیون در این باره گفت: " بهار پراگ ،زیاد دوام نخواهد یافت " آیا شاه این موضوع را میفهمد ؟
مخالفت با شاه از بخش سیاسی منفردی مانند كمونیستها و یا گروه خاص فرهنگی مانند محافظه كاران مذهبی كه پر سر و صداترین دشمنان او هستند ،ناشی نمیشود . این حقیقت مشكلات بسیار شاه را بیش از پیش آشكار میكند. ناهمگونی عقاید مختلف ، گروههای سیاسی و مذهبی را در مقابل یكدیگر قرار نمیدهد . ماركسیستهای افراطی چپ روشنفكران تحصیلكردهی غرب ،پیشه وران ،بازرگانان ،متعصبین مذهبی افراطی راست و روحانیان همه به دلیل ازنزجارشان از دستاوردهای منحط تجددگرایی ،در یك ردیف قرار گرفتهآند آنچه كه قطعا در میان معترضین مشترك است ،نارضایتی و نفرت نسبت به ناكامی بسیاری از برنامههای اقتصای شاه است،تورم رو به افزایش حاصل از ثروت نفت ،نادیده گرفتن حقوق سیاسی و سالها حكومت نامهربانانه و سركوبگرانه یكی از كارشناسان وزارت خارجه آلمان غربی میگوید: " برای مدتهای طولانی شاه نسبت به گروههای فشار سیاسی اعم از چپ و راست اعتنایی نداشت ،آنان را مشتی آشوبگر به حساب آورده و نادیده میگرفت و اطمینان داشت كه ترقی سریع اقتصادی ایران ،اكثریت مردمش را راضی خواهد كرد. همچنین او گمان میكرد میتواند با شیوه سنتی " دست زور و خرد كننده "امور را تحت كنترل داشته باشد. واضح است كه این اقدام كارگر نبود
بی تردید این ناكامی موجب مداخلهی آمریكا و ماجراجویی شوروی شد ،زیرا منطقه اهمیت استراتژیكی بسیاری دارد.
دربارهی مداخلهی شوروی در ایران ، آمریكا علنا اظهار نظر نكرده است ، اما برخی از ناظران آن را محتمل میدانند . مسكو به فعالیت سیاسی در تهران ادامه میدهد فعالیتی كه بسیار گستردهتر از فعلیت سیاسی آمریكا است. رؤسای اطلاعات جاسوسی آمریكا معتقدند كه سفارتخانه [شوروی ] پوششی برای تعداد كثیری از عوامل كا . گ . ب است ،اما هدف مسكو چیست ؟ یكی از سران غربی میگوید: �از دیدگاه شوروی بازی در این جا [در ایران] بسیار ساده است: هر چه بدتر، بهتر. شاه دشمن آنها است و هر كسی كه مخالف او باشد، مورد حمایت قرار میگیرد.� یكی از دیپلماتهای سابق آمریكا [در ایران] میافزاید: �اگر شما در كرمیلین بودید و به حساسترین نقطه، خلیج فارس، برخورد میكردید، با خود میگفتیتد كه چه كنیم. شما قفس پرنده (شاه) را به شدت تكان میدادید. این چیزی است كه آنها [شوروی] انجام میدهند. اما بیایید بیصداقت نباشیم و نگوییم كه همه كمونیست هستند. این حقیقت ندارد. این، بازی قدرت سیاسی است كه ما انجام میدهیم؛ این ایدئولوژی نیست.�
با وجود این ، شاه عقیده دارد كه آشفتگی اخیر ایران را میتوان حاصل توطئههای كمونیستها دانست، آنچه كه وی، ان را همیشه ریشه مشكلاتش دانسته است. ماه گذشته شاه در یك كنفرانس مطبوعاتی این بحث را تكرار كرد. وی گفت: �امروز توطئه همان است و اطلاعات زیادی در اختیار دارم كه نشان میدهد شورشیان دستورات را از كمونیستها میگیرند.� میزان نگرانی در رژیم شاه آن چنان است كه در محافل سطح بالای حكومت صحبت از مجرم احتمالی دیگری نیز به میان آمده و آن سازمان سیاست. سازمان سیا، متهم به نفوذ عمدی در مخالفتهاست تا در صورت سرنگونی شاه عواملش در دولت جدید نیز در جای خود باقی بمانند. به هر صورت، حقیقت این است كه مسایل داخلی ایران شاه ر ا در آستانهی مصیبتی قرار داده است. هنگامی كه نارضایتیها افزایش یافت، مردم ایران به رهبران مذهبی و اسلامی خود ـ روحانیان ـ كه ظاهرا اعتراضات زیادی دارند، رجوع كردند. زندگی روزانه مردم در ایران، سالها توسط روحانیان محافظهكار شیعه هدایت شده ا ست؛ كسانی كه نه تنها در حیات روحانی، بلكه در فرهنگ غیر روحانی و نهادهای اقتصادی كشور نیز نفوذ دارند.
بدین سان رهبران شیعه هنگامی احساس نگرانی كردند كه شاه ایجاد ملتی به سبك غربی قرن بیستم آغاز كرد. وی مبارزه خود را انقلاب سفید (به دلیل عدم خونریزی) نامید و بعدها نام آن را به انقلاب شاه و ملت تغییر داد، اما این تغییر نام، مانع از برخورد غیر قابل اجتناب فرهنگها نمیشد. شاه بر خلاف میل روحانیان، فرمان اصلاحات ارضی گسترده را صادر كرد ....
وی دستور اعطای امتیازات تازه برای زنان، از جمله حق رأی و شركت در مؤسسات آموزش عالی را صادر نمود. در ژوئن 1963 [1342.ش] ، روحانیان كه نتوانستند مانع از اصلاحات شاه شوند، از مردم خواستند كه به خیابانها بریزند. تظاهرات به شورش تبدیل شد و شاه نیروهای نظامیاش را به صحنه آورد. شورش چندین روز بعد متوقف شد. 20 تن كشته شدند و رهبر روحانیان مخالف، آیتالله خمینی ، تبعید شد.
[آیتالله] خمینی در عراق به سر میبرد و هنوز هم مخالفت علیه شاه را رهبری میكند. وی ماه گذشته اعلام كرد: �تا نابودی حكومت پهلوی و محو تمام آثار حكومت جور از پا نمینشنید.� [آیتالله] خمینی با تمسخر وعده شاه برای برگزاری انتخابات آزاد در سال آینده گفت: �مادامی كه قدرت شیطانی شاه برقرار است، حتی امكان انتخاب یك نمایندهی واقعی از مردم وجود ندارد.�
قماربازی، روسپیگری و روسپینگاری به عنوان جلوههای تجدد به حساب میآید. محدود كردن آزادی های مدنی از جمله مطبوعات و مجامع سیاسی، نمونههای دیگری از اراده شاه مبنی بر بینصیب گذاشتن شیعیان از قدرت و تغییر كشور به یك كشور غیرمذهبی محسوب میشود ....
قلب مخالفتهای اسلامی داخلی ایران، قم ، شهر 000/300 نفری است كه همطراز با نجف در عراق به عنوان یكی از بزرگترین مراكز تعلیم شیعهی جهان است. قم، كه در 57 مایلی جنوب تهران واقع شده، سمبل و نمونهی ایرانی است كه روحانیان مشتاق آن هستند .... هیچ �بار� با مشروب فروشی وجود ندارد ... تمام زنان چادر سرشان میكنند ...
مساجد قم صرفا مكانهای تعلیم و نماز نیستند. این مساجد گذشته از این، مراكزی برای فعالیت سیاسی شدهاند. یكی از وكلای مخالف میگوید: �به ما اجازه ندادهاند احزاب سیاسی تشكیل دهیم. هیچ روزنامهای از خودمان نداریم. اما رهبران مذهبی یك سیستم ارتباطی درون ساخته دارند. آنها در خلال مراسم هفتگیشان در مساجد و با استفاده از شبكه ارتباطی روحانیان در سراسر كشور، به آسانی با تودههیا مردم ارتباط دارند. بدین خاطر است كه بسیاری از عناصر غیرمذهبی مخالفت خود را در پوشش مذهب پنهان میدارند. این شبكه به قدری فراگیر است كه برخی از مخالفین ایرانی غیر مذهبی از جنبش روانیان برای اهداف خودشان استفاده كردهاند. چندی پیش مخالفینی كه امیدی نداشتند مؤثر باشند، زیر لوای انگیزههای مذهبی ، در عراق به [آیتالله] خمینی پیوستند .....
بسیاری از مخالفان، فعالان مسلمان هستند كه در طلب خواستههای خود برای یك دولت اسلامی از روحانیان پیروی میكنند. تعداد كثیر دیگری به خاطر انتظارات رو به تزاید، به انقلاب روی آوردهاند .... تا به حال دانشجویان ایرانی خارج از كشور ، تأثیر بیشتری داشتند. امسال 000/100 نفر از دانشجویان ایران در سایر كشورها ـ تنها بیش از 37000 نفر در آمریكا ـ در حال تحصیل هستند، زیرا، در دانشكدههای خودشان جایی برای آنها وجود ندارد. آنها تقریبا در تمام شهرهای بزرگ جهان با خشم و صدایی رسا علیه شاه صف پر سر صدایی تشكیل دادهاند و با سر دادن شعارها در مترو لندن یا تظاهرات در لسآنجلس، واشنگتن یا نیویورك مخالفت خود را به همه نشان میدهند.
بسیاری از آنها در حین تظاهرات از ترس عوامل ساواك، پلیس مخفی خشن ایران، یا از ترس عناصر موجود رد سایر كشورها كه علیه آنها اطلاعات جمعآوری میكنند، ماسك بر صورت میزنند. طبق قانون اساسی ایران،انتقاد از شاه، حتی در خارج، جرمی قابل مجازات است كه سه تا ده سال زندان دارد.
تعدادی از دانشجویان خراجی هر چه میگویند حاكی از انزجار نسبت به شاه و محكومیت حامیان امریكایی اوست. فیلس بنس، یك وكیل كالیفرنیایی، با ارائه نام 165 نفر از دانشجویان ایرانی كه هفته گذشته در تظاهرات لسآنجلس دستگیر شدهاند میگوید: �ایران در خاورمیانه بازار مهمی شده است . شاه ابزاری برای شركتهای امریكایی است.�
عدهای نیز میگویند برنامه مدرنیزاسیون شاه به طور گسرتده یك افسانه است. فرهاد احیاء، سخنگوی انجمن دانشجویان ایرانی در اوكلا (U.C.L.A) تأكید دارد كه �مردم علیه رژیم شاه مبارزه میكنند، به دلیل این كه شاه هرگز اصلاحات ارضی انجام نداده است. او هر چه كرده بازگشت به گذشته بوده. مردم از آموزش و پرورش برخوردار نیستند . آنها بهداشت ندارد.�
شاه اغلب به دلیل برخورداری از زندگی مجلل، در حالی كه مردمش از تنگدستی در مشقتاند مورد انتقاد قرار میگیرد ... شاه و همسرش ، ملكه فرح، 40 ساله، ولیعهد رضا، 18 ساله، و سه بچه دیگر، در میان پنج كاخ ایران رفت و آمد دارند. شاه از بازی خوب تنیس، اسكی در سنتموریس، پرواز با جت استار (2) خود لذت میبرد ...
شش دهه قبل از این، پدر وی كه افسر ارتش بود، با یك كودتای نظامی ـ سال 1921ـ قدرت را تصاحب كرد. در 1941، هنگامی كه مهمترین نیاز [متفقین] به راه مطمئنی برای ارسال تجهیزات جنگی به روسیه بود، پدر شاه به دلیل جانبداری از آلمان وادار به استعفا شد. نیروهای بریتانیا و شوروی ایران را به اشغال خود در آوردند و بعد محمدرضا پهلوی 22 ساله به قدرت رسید .....
اقدامات شاه كه اغلب با شیوه دیكتاتوری آشكار و گاهی اوقات با شكنجه و ارعاب اجرا میشد، قابل توجه بود ...
شاه علیرغم ترسش از روسها، كمك گستردهای از اتحاد جماهیر شوروی دریافت میدارد. پروژههایی از قبیل كارخانجات استخراج و ذوب فلزات، تسهیلات مهندسی و خط لولهی اصلی سراسری ایران، با كك شوروی آغاز شده است. در اواخر ماه مارس ، شوروی كوره ذوب جدیدی در اصفهان اسخت كه در پی آن تأسیسات گذازش و نورد هم به زودی راهاندازی میشود ...در عین حال مسكو دشمن هم هست، شاه با تشخیص این مطلب و نقش محوری كه به عنوان ژاندارم خطوط نفتی خلیج فارس دارد، فرماندهی یكی از مقتدرترین ماشینهای جنگی خاورمیانه را در دست گرفته است. در طول 20 سال، وی زیر دریایی از آلمان غربی،تانك از انگلیس و ناوچههای جنگی از هلند خریده است ... واشنگتن ارتش شاه را نیروی كاملا مجهز و وفادار به خود ارزیابی میكند. نیروی انسانی ارتش شامل 220 هزار نفر، همراه با 300 هزار نفر ذخیره است. سرمایهگذارهای عظیم در امور نظامی، شاه را در معرض این انتقاد قرار داده كه مقداری از این پول كه وی برای حفظ تابعیت ارتش از خودش خرج كرده، میّایست برای توسعهی اوضاع زندگی غیر نظامیان به مصرف میرسید. تهران با كمبود شدید آب مواجه است. هزینههای مسكن سرسامآور است. كاهش در آمد نفتی در سه سال گذشته به دلیل سقوط ارزش دلار، ایران را از لحاظ مالی دچار مشكل كرده و به آشكار شدن برخی از اشتباهات انجامیده است.
در این میان توقعات فقرا و طبقات متوسط نادیده گرفته شده است. اجارهی آپارتمان دو اتاقه معمولی در تهران به میزان ماهانه 1000 دلار افزایش ایفته است. برای ویلاهای مجل لو بخش شمال شهر، اجازهی ماهانه 5000 دلار صرف میشود و برای تحویل یك اتومبیل 6000 دلاری ساخت ایران، باید یك سال در انتظار بود.
اثرات این �پیشرفت� اغلب مصیبتبار بود. صدها هزار تن از روستاییان به طمع یافتن كار سودمندتر در شهر، از دهكدههای بومی خود گریختند و زمینهای كشاورزی خود را گذاشتند تا به بیابان تبدیل شود.
در این موقع ، ایران، كه سالها خودكفا بود، ناگهان مجبور شد بیش از 60% از محصولات غذایی خود را وارد كند. علاوه بر مواد غذایی ، بیش از یك میلیون كارگر خارجی وارد ایران شدند. و رانندگان كامیون پاكستانی و فیلیپینی، مهندسین هندی، كارگران كرهای و ژاپنی وارد كشور شدند. به این عده بایستی بیش از 40000 پرسنل غیر نظامی و نظامی آمریكا كه اطلاعات و آموزش آنها برای تسلیحات و صنایع جدید مورد نیاز بود، اضافه شود. اكثر روستاییان هنوز فاقد آب لولهكشی، فاضلاب ، برق و پزشك هستند. بیشتر این آشوبها از این حقیقت ناشی میشود كه پروژههای بازرگانی توسط گروه كوچكی از تكنوكراتهای تحصیل كردهی غرب به امضا رسیده است؛ كسانی كه از تبعات برنامهها كه ممكن بود در آیندهی روحیهی ایرانی را تغییر دهد، اطلاع نداشتند.
به عنوان نمونه پروژههای مسكن برای اكثر ایرانیان ناامید كننده است؛ مردمی كه سنت آنها خواستار سبك معمولی است و بر تفكیك فضای خصوصی تأكید د ارد. بسیاری از ساكنان این مجتمعها احساس میكنند كه در انظار عمومی به سر میبرند و از آن نفرت دارند احسان نراقی جامعهشناس كه دكترای خوت را از سوربن گرفته، معتقد است تحت تأثیر توسعهی اقتصادی ، فرهنگ ایران به شكلی زیانبار و غمانگیز نادیده گرفته شده است. وی میگوید: با تأكید بر جنبههای مادی زندگی، هویت فرهنگی خود را از دست دادهایم. امیركادوی ، 38 ساله، سردبیر روزنامهی كیهان بزرگترین روزنامهی ایران با شمارگان 700000 نسخه میافزاید: روند غربزدگی با ریخت و پاشها به ما چه میدهد؟ بانكهای غربی، تفنگهای غربی، پلیس مخفی غربی، ساختمان غربی. بناست اینها مشكلاتمان را حل كند اما آیا حل میكنند؟ من گمان نمیكنم. ما باید فرهنگ خودمان را داشته باشیم ... دكتر هما دارابی كیهانی؛ 38 ساله، پزشك متخصص اطفال و روانكاو كودكان، فارغالتحصیل از نیویورك به ذكر تجربیات خود در یك روستای كوچك ایرانی میپردازد. وی میگوید: �مردم مثلی دارند كه میگوید� اولین بچه مال كلاغ است، این معنی احتمال این كه بچه زنده بماند، نیست! شنیدن این موضوع تلخ و ناگوار است. میلیونها صرف ساخت كازینوهای بزرگ و قماربازی میشد. فساد اطراف ما را گرفته است. حال آنكه بچهها میمیرند؛ چون آب آلوده میآشامند. [در ایران] برای بیماریهای واگیردار واكسنی وجود ندارد. آیا اكنون تعجب میكنید كه چرا ما بیطاقت شدهایم؟ شاه خیلی دیرتر از آنچه كه باید و به بهایی بسیار گزاف، ماهیت واقعی نارضایتی مردم ایران و نقش خود را در ایجاد آن درك كرده است.�
در جوامع دیگر كه توسط فرمانروایان مقتدر اداره میشوند، نظیر : �لیكو آن یو� (3) در سنگاپور، �لئوپولدسنگور� (3) در سنگال و �تیتو� در یوگسلاوی ، تودههای فرهیخته و با سواد موفق شدند پیشرفت سیاسی را با توسعه ی فرهنگی و اقتصادی هماهنگ كنند. اما جامعهی منحصر به فرد ایران، كه تحت تأثیر ساختار مذهبی خاص خود قرار داشت و قرنها ریشه داشته، به سادگی نمیتواند خود را با این به ظاهر تحولات هماهنگ كند. شاه نتوانست بفهمد كه تغییرات شگرفی كه در خیال خود برای پیشرفت اقتصادی ملت دیده بود، نیاز به توسعهی سیستم سیاسی قابل قبولی هم داشت. وی بر ارتش و مؤسساتی كه در ارتباط با قدرت اجرایی هستند، تمركز كرده است.
مجلس، مطبوعات ، شوراهای شهری ، قوه قضاییه، اتحادیههای تجاری و مؤسسات شغلی هیچ فرصتی برای پیشرفت نداشتند: در همین حال فساد ادامه دارد. حقالعمل ده درصدی فروش تسلیحات مرتبا به جیب تیمسارها و سایرین در دربار و دولت شاه میرود. تحریم حق اعتراض در ایران، همچنین گزارشات مستند درباره وجود شكنجه در 1975 م، باعث شد تا سازمان عفو بینالمللل بگوید كه�در زمینهی حقوق بشر هیچ كشوری در جهان سابقهی بدتر از ایران ندارد.�
نفرت غریزی شاه از دموكارسی، وی را بر آن داشت كه در همان سال به سیستم دوحزبی در كشور پایان دهد و رستاخیز (حزب رستاخیز)را به عنوان تنها سازمان سیاسی ایران تأسیس كند. امیرعباس هویدا، نخست وزیر ایران ـ 1965 م تا 1977 م ـ حال تصدیق میكند كه اهمال در آزادی سیاسی اشتباه بود.
بسیاری از ناظران آمریكایی معتقدند كه شاه مشكل خود را خود ایجاد كرده است. پرفسور جی سی هرویتس (4) رییس مؤسسه خاورمیانه در دانشگاه كلمبیا میگوید : �شاه در اقتصاد و سیاست خارجی خود انعطاف ناپذیر بود. اما به مردم ایران هیچ آزادی نداد. نتیجه این است كه ایران از خلاء سیاسی رنج میبرد، مردم احساس می كند كه دیگر كنار گذاشته شدند�. تنها یك جای امیدواری میتواند باشد و آن این كه مخالفت اساس مشتركی ندارد. از این رو چنانچه به جناح چپ و راست هر كدام به فراخور خود سهم بیشتر در دولت داده شود و محدودیتهای مطابق با قانون اساسی نسبت به حكومت مطلقه شاه اعمال شود، احتمالا راضی خواهند بود. واشنگتن باور ندارد كه به دلیل شورشهای خشونتامیز هفتهی گذشته، شاه باید كنار گذاشته شود. یكی از سران اطلاعات جاسوسی آمریكا میگوید: این شورش یا ناگوارتر میشود یا فروكش میكند.
ما این احساس را نداریم كه وی مو رد تهدید قرار گرفته یا كنترل از دست وی خارج شده است. با این وجود امریكا در حوادث اخیر متوجه خطرهایی است كه دامنگیر غرب میشود. دولت آمریكا مراقب است، تا رابطهاش را با شاه تیره نسازد. دلیل آن بسیار ساده است. از نظر استراتژیكی و ژئوپولتیكی، كمتر كشوری در جهان برای آمریكا تا این حد اهمیت دارد. این به دلیل موضع طرفدار غرب حكومت ایران، موقعیت آن در مرز شوروی، روابط آن با همسایگان مهم، اما كمتر با ثبات آن و نقش آن در خاورمیانه است. خلاصه شاه در مركز خطوط نفتی خلیجفارس، از مدافعان ضد كمونیسم است. جای امیدواری است كه در ماههای اخیر، شاه اصلاحات آشكاری در مسایل سیاسی و حقوق بشر در كشور آغاز كرده است. وی رییس ساواك را، كه با عمال بدترین شیوههای ارعابكننده شهرت داشت، اخراج كرد؛ تعدادی از زندانیان را آزاد كرد و قول داد مخالفین را در دادگاههای غیرنظامی و نه در دادگاههای نظامی، محاكمه كنند. برخی از كارشناسان منطقهی خاورمیانه، اعطاء این آزادیهای جزئی را در آشوبهای محلی اشتباه میدانند. یكی از كارشناسان میگوید: �بسیاری از مردم ایران این تحولات را نشانهی ضعف شاه میدانند. شاه كه به دلیل حوادث اخیر، رویایش در هم ریخته است، هفته گذشته در پی یافتن راهی برای آرام كردن مردم خشمگین بود. پسر وی، ولیعهد رضا كه تاكنون در آموزش خلبانی در تگزاس به سر میبرده، تلفنی با پدرش تماس گرفته و پیشنهاد كرده كه سعی كند با مخالفین خود مذاكره داشته باشد ... شاید شاه بتواند بخشی از قدرت مطلقهی خود را به سلطنت مشروطه تغییر دهد و آیندهی خود را تضمین نماید. در این حال وی به ثبات منطقه هم خواهد افزود كه شاید در غیابش به هرج و مرج كشیده شود. اگر شاه سقوط كند؛ چیزی كه وفادارترین پیروانش نیز امكانپذیر میدانند؛ پایان حكومت طولانیاش به دست خارجیان، مخالفین ، یا ارتش صورت نمیگیرد، بلكه توسط نیروهای اجتماعی صورت خواهد گرفت كه وی از درك آنان عاجز است.
پینوشتها:
1 با توجه به اسناد و مداك موجود و قضاوت عادلانه افكار عمومی پس از وقوع این حادثه دردناك برای كسی جای تردید نگذارد كه عامل آن كسی جز رژیم پهلوی نبود. حوادثی چون به آتش كشیده شدن مسجد جامع كرمان و هفده شهریور بر داوری ملت ایران صحه گذارد.
2. Jet sta
3. Leopld Senghor
4. L.J.C. Harewitz
" مجله تایم ؛ 18 سپتامبر 1978 ؛ ص 16-10 ؛ ترجمه : محمود كریمی شفیعی "
نظر شما