خدايا مي دانم که دوستم داري که به سوي جبهه راهنمايم کردي تو زبانم را به حمد و ثناي خود و يا قلمم را به در آشنا ساخته اي مرا در راهي که در پيش دارم ثابت قدم گردانيدي
هدف صدام هم مانند اربابانش از بين بردن جمهورى اسلامى است و در اينجا كه اسلام درخطر است وظيفه خود مى دانم تا به جبهه نبرد حق عليه باطل روم و عليه صداميان براى تداوم انقلاب اسلامى جان نثارى كنم.
گيرم که عمر شما تا هزاران سال برسد که هرگز نمي رسد عاقبت رفتن است عاقبت بايد از اين دار فاني دست کشيد. پس چه بهتر که با توشه آماده به اين سفر عازم شوي.
عملیاتی که از حدود بیست روز پیش شروع شده به جای سخت و نفس گیر خودش رسیده, اکثر تیپ ها خود را به دروازه های خرمشهر نزدیک می کنند. یکی دو روز مانده بود به فتح خرمشهر. در آن گیرو باگیر چشمم افتاد به رزمنده ای که آر پی جی به دوش می رفت. از هیبت و راه رفتنش خوشم آمد. بلند فریاد زدم خدا قوت برادر.
چند سال پیش، شب قدر بود. نیمه شب در گلزار شهدا قدم می زدیم، یکی از جانبازان عزیز را دیدم، نشسته کنار مزار حسین. گفتم چرا اینجا کنار این قبر احیا گرفته ای. با دیده ای خیس روایت کرد.
اسراييل كه به دستور ارباب خيانتكار خود آمريكا هر روز از طريق هوا و زمين و دريا مسلمانان و مستضعفان فلسطين و لبنان را با وضع فجيعى به شهادت مىرساند و هزاران نفر از پير و جوان و كبير و صغير را آواره كرده است.
شهيد حسن اسکندری در وصیت خود می نویسد: «ما در مکاني به دنيا آمده ايم که نور و ايمان و خدا همه در آن درخشانند و پيدا در زماني زندگي مي کنيم که زمان خروشيدن و پيروزي توده هائي است که مي خواهند و فهميده اند که بالاخره بايد آزاد و آزاده زندگي کنند...» متن کامل وصیت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.