من جسارت و زیرکی هاشم را زیاد دیده بودم، اما باور نمی کردم که بتواند بعثی ها را هم بازی بدهد. با همه ی رفاقتی که با من داشت، در خصوص کارهای شناسایی، چیزی بروز نمی داد.
پروردگارا اى رب شهدا من در زندگى و در مدت زمانى كه از نعمات تو به هر نحو استفاده مى كردم متأسفانه نتوانستم كه با زبان با قلم با قدم با فكر و با تمامى وجود در راهت حتى يك قدم مثبت بردارم.
امروز هوا ابري و همراه با بارندگي بود و آقاي (ع ـ م) هم براي ملاقات با يکي از دوستانش با فرماندهي رفت و من خودم تنها بودم ساعت 5/1 بعد از ظهر بود که آقاي (م ـ ج) به اينجا آمد و کمي با هم صحبت کرديم و امروز هم همين طور گذشت.
دنيا مار خوش خط و خالى است كه افراد زيادى فريب ظاهرى آن راخورده اند ما مسافرى هستيم راهى دراز در پيش داريم ، دنيا جايگاه و مأواى ما نيست زندگى چند روزه دنيا با آن همه خوارى وضلالت هدف ما نيست.
مادر عزيزم مي بيني که امام حسين(ع) مرگ و زندگي و دنيا و آخرت را چگونه مي بيند ما نيز رهرو او هستيم و بايد اين گونه باشيم گرچه دنيا دوست داشتني است گرچه شما را دوست مي دارم گرچه به زندگي عشق مي ورزم اما همين وابستگي و دلبستگي ها نبايد و نمي تواند مانع رفتنم به جبهه شود.
عملیات کربلای ۴ بود. همراه با غواص های خط شکن، در کانال ماهی زیر پای دشمن بودیم. هنوز رمز عملیات گفته نشده بود. یک نگهبان عراقی کنار آب ایستاده بود و بی هدف به سمت شلیک می کرد.
چند روزي که در پادگان بود بارها و بارها به دوستانش سفارش کرده بود که من شهيد مي شوم به طوري که در يکي از نامه هايش که براي برادرش نوشته بود و چند روز بعد از شهادت نامه اي که به دست ما رسيد او در نامه قيد کرده بود که : من شهيد مي شوم.