من امشب شهيد مي شوم کاش وصيت نامه ام را نوشته بودم
احمدجان، نگاه آيينه ي دل دوباره بارانى است. سال هاي زيادي است که گلويم از بغض و دلم از دلتنگي، لبريز است. بيست سال از جدايي ما مي گذرد از روزگاري که تو با بال و پر عشق به کوي دوست رفتي و از سبوي طهور سرمست شدي. مي گفتي زندگي، به شوق لحظه ي پرواز زيباست و آن شب، شب بيست و يکم بهمن ماه 64 را مي گويم چه عاشقانه پرگشودي و به آرزويت رسيدي.