نوید شاهد - مادر شهید عبدالرضا شاهی: «یک شب اسیرها رو که آوردند، خیلی گریه کردم. دخترم و پسرم هم خیلی گریه کردند. گفتیم: «کاش عبدالرضا هم بود و یا جانباز میشد.» شب خوابش را دیدم که گفت: «مامان! من آرزوی شهادت داشتم. هیچوقت از این آرزوها نکن. اگر جانباز و اسیر بودم، شما باید دائم دور من میچرخیدید و عذاب میکشیدید. آروزی من شهادت بود.»
نوید شاهد - آرزو داشتند که پيروزي کامل اسلام را ببينند، آرزو داشتند که گسترش اسلام را در همه ي ابعادش ببينند و با اين آرزوها پا به ميدان گذاشتند با اين اميد که اگر شهيد شدند ما زنده ها راهشان را ادامه بدهيم.
نوید شاهد - شهید «حسینرضا چاللو» از شهدای دوران دفاع مقدس است. او در وصیتنامهاش نوشتهاست: «من آرزويم اين است كه در راه خدا، در راه قرآن و در راه دين اسلام جانم را فدا نمايم.»
نويد شاهد - مادر«شهید رضا نوری » می گوید: بعد از شهادت یکی از اقوام، پسرم گفت ای کاش من هم شهید می شدم و مردم با این همه احترام مرا تشییع می کردند! او آرزوی شهادت داشت و معتقد بود شهدا نور چشمی مردم اند.
نوید شاهد _ شهید "انوشیروان كياحيرتي" از شهدای دوران دفاع مقدس است. او در وصیتنامهاش از آرزوهایش نوشته است که نوید شاهد البرز در سالروز شهادت این شهید متن وصیتنامهاش را منتشر میکند.
محمدرضا گفت: خدا را شکر که من در این تصادف کشته نشدم امیدوارم مرگ به نحوی دیگر در جبهه هنگام انجام ماموریت به سراغم بیاید و از فیض شهادت برخوردار شوم. اواخر پاییز سال همان سال بود که به آرزویش رسید.
شهید غلامرضاصادقيان هامانه دوم شهريور 1349، در روستاي شهيديه از توابع شهرستان ميبد به دنيا آمد.به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. يكم بهمن 1359، با سمت خمپارهانداز در مريوان هنگام درگيري با گروههاي ضدانقلاب بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسيد.
ارزش بندگان خداوند هنگامی که در جهت تعالی قرار می گیرند که بکوشند و سعی نمایند خودشان را بشناسند و قوه های نهفته در ذاتشان را متبلور کنند و این تبلور تخلق به اخلاق الله می باشد.
شهید سید محمدعلی علوي شوركي بيست و پنجم تير 1337، در روستاي شهيديه از توابع شهرستان ميبد به دنيا آمد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور يافت. هشتم آذر 1360، با سمت فرمانده دسته در بستان به شهادت رسيد.
و خدا نظر لطفی کند چرا که خدا اراده کرده است که مستضعفان وارث زمین شوند. سعادت آخرت و زندگی جاوید را که وعده خدای قادر و متعال است بر سعادت زودگذر و دنیای مادی نفروشید که به همان خدای قادر متعال ضرر کرده اید.
شهید حسین نوروزی در سال 1341 در شهر اراک دیده به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی را در دبستان شهید ادبجو گذراند و وارد مدرسه راهنمایی شد ولی به دلیل مشکلات اقتصادی بعد از مدتی مدرسه را رها کرد و به کار نقاشی ساختمان مشغول شد و در سال 1356، با شروع انقلاب شکوهمند اسلامی ایران کار را رها کرده و به صفوف فشرده ملت پیوست...
فریبا که مشغول خواندن قرآن بود و منتظر رسیدن به معبود خویش صدای غرش هواپیماها پنجره ها را لرزاند بمب هایشان را به سر مردم بی گناه خالی کردند و آن هنگام بودکه ...
به خدا قسم آرزویی جز شهادت ندارم و به همین منظور به جبهه ی حق علیه باطل آمده ام از من حقیر باورکنید جوان ها را به جبهه بفرستید تا هر چه زودتر شر صدام، صدامیان و دژخیمان ظالم از منطقه کنده شود.
فرازی از وصیتنامه شهید: براى من گريه نكنيد چون پسرتان را در راه خدا داده ايد و شهيد هيچوقت نمىميرد بلكه در آن دنيا زنده ميشود و به زندگى خويش ادامه مىدهد...
خدایا، بارها از تو تقاضا کردم که من را در بستر نمیرانی و مرگم را شهادت در راه خود قرار دهی.یک چیز است که از جان نیز عزیزتر و ارزش آن بیشتر است و آن اسلام است.مال و زندگی خوب است، تا وقتی که به جان آسیبی وارد نکند. از شما می خواهم که تقواي الهی را پیشۀ خود سازید.