نوید شاهد تهران بزرگ - صفحه 143

آخرین اخبار:
نوید شاهد تهران بزرگ
زندگی نامه شهيد "مجيد جواديان"

راه برادر شهیدم را ادامه میدهم

برادر بزرگتر شهید جوادیان، حسین، شش ماه زودتر از ایشان به شهادت رسید. شهید مجید جوادیان در آستانه ازدواج بود که به نقل از مادرشان پس از ساعت ها گریه اذعان داشت می خواهد راه برادرش را ادامه دهد و خود را وقف جبهه ها کند.
نامه شهید "سید احمدرضا باقری دمنه "

وقتی برگشتم درسم را می خوانم

شهید باقری در نامه خود به خانواده از اوضاع و احوالش در جنوب می گوید. از آنجایی که وی محصل بودند و به جبهه اعزام شدند در رابطه با درس خود به مادرشان این اطمینان را می دهند که زمانی که بازگردند درسشان را ادامه می دهند.
زندگینامه شهید "سید احمدرضا باقری دمنه"

گرمای جنوب از آتش جهنم گرم تر نیست!

شهید باقری دمنه مظلوم و کم رو بود. زمانی که می خواست برود پدرش به او می گفت پسرم نرو جبهه، تو آدم کم روی هستی، خدای نکرده بروی آنجا، هوا گرم است گرمازده می شوی و رویت هم نمی شود بگویی، پسر گفت از آتش جهنم که گرم تر نیست. تحمل می کنم.
زندگینامه شهید "حسین احمدی" در کلام برادر

شهیدی که برای حضور در جبهه در شناسنامه اش دست برد!

شهید حسین احمدی با اتمام تحصیلات راهنمایی خود به جهت اینکه زیر سن قانونی بودند برای حضور در جبهه تاریخ تولد خود را در شناسنامه به طور دستی تغییر دادند.
وصیتنامه شهید "حسین احمدی"

شهیدان ما را از اسارت رهانیدند

شهید احمدی در وصیت نامه خود خطاب به دوستان خویش چنین نوشته اند که همانطور که آن وقت ها و دوران کودکی تا به حال گذشت؛خوبی ما زیر مشتی شب و روز که گذشت مدفون ماند. همانطور در خاطر من ماند. به زیر مشتی خاک خواهم سپرد.
متن وصيتنامه سرباز شهيد "حميدرضا ايرانى"

شش وصیت طلایی شهید ایرانی

شهید حمیدرضا ایرانی در وصیت نامه خود به تفضیل به نکاتی چند در رابطه با خدا شناسی و معنویات پرداخته اند و از ملت شریف ایران و همچنین خانواده عزیز خویش عمل به آن ها را درخواست نموده است.
زندگينامه شهید "حميدرضا ايراني" منتشر شد

این شهید قول داد درسش را تمام کند تا اجازه اعزام بگیرد

شهید ایرانی با شروع جنگ تحميلي علاقه بسیاری به حضور در جبهه‌ هاي حق عليه باطل داشت؛ ولي خانواده‌اش از او خواسته بودند پس از اخذ ديپلم به جبهه برود؛ او هم قبول كرد.
وصيت نامه شهید "عليرضا اميرى مراغه"

روسفیدم کنید

شهید امیری مراغه در وصیت نامه خویش از مادر گرامی شان چنین درخواست می نمایند: اى مادر گرامى من، از تمام فاميل ها و همسايگان و بچه هاى بسيج براى من آمرزش طلب كن تا من خيلى راحت در آن دنيا پيش خدا رو سفيد شوم و از تو مى خواهم شيرت را حلال كنى .
خلاصه‌اي از زندگي‌نامه شهيد "علی پرستش"

دوخرچه سوار عاشق!

شهيد پرستش عاشق امام بود؛ بارها دور از چشم خانواده با دوچرخه‌اي كه داشت به بهشت زهرا به ديدار امام مي رفت.
خلاصه زندگی نامه شهید "صابرعلی جباری گرمــرودي"

زندگی نامه سرتیپ دوم، شهید صابرعلی جباری گرمــرودي

شهید جباری به عنوان سرگرد ارتش در جبهه حضور یافت. او در بیســت و نهم تیر 1367، با سمت سرتیپ دوم در مهران توسط نیروهاي عراقي بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد.
وصیت نامه شهید" حســين اسديان "

انسان امانت خداوند روی زمین است

انسان يك امانتى است در روى زمين كه از خود نيست؛ بلكه از معبودى به نام الله است. او يك سير تكاملى در روى زمين را طى مى كند تا هر اندازه به درجه اى از كمال برسد. دنيا يك بازيچه اى بيش نيست. جهان يك ماهيت از اويى و به سوى اويى دارد. انسان رفتنى است؛ انسان مى ميرد اما چه بهتر كه در راه خدا بميرد.
زندگینامه شهید "محسن ابوالحسنی"

حالا که باید بمیرم بهتر که در جبهه و راه خدا بمیرم!

شهید محسن ابوالحســنی بر خلاف پیشنهادات اطرافیان مبنی بر خودداری از جبهه رفتن به علت متاهل بودن، تصمیم گرفت به هر نحو ممکن برود. دیگران را هم با این بیان که در تهران فقط بخور و بخواب است و مادر خویش را هم با منطق "من که باید بمیرم، پس چه بهتر که در رختخواب نمیرم و در جبهه و راه خدا بمیرم" قانع می نمود.
وصيت نامه پاسدار مفقود، شهید "احمد آقایی"

اگر جنازه ام به دستتان نرسید...

شهید آقایی در انتهای وصیت نامه خود به خانواده اش چنین وصیت کرده است که امكان دارد كه اتفاقى واقع شود كه جنازه من به دست شما نرسد؛ آنگاه بايد به ياد شهداى كربلا بيافتيد و ناراحت نشويد. آنوقت درد خود را فراموش خواهيد كرد. به بهشت زهرا برويد بر سر قبر شهيدان گمنام گريه كنيد .
زندگینامه پاسدار مفقود، شهید "احمد آقایی" به نقل از پدر ایشان

شهید احمد آقایی به روایت پدر

شهید آقایی با کسانی که در خط سازمان ها بودند، وارد بحث می شد. برای آنها آخرش اسلام را باز می کرد. سواد کمی داشت اما ایمانی قوی و پس از امید به خدا، در کارهایش صبر پیشه می کرد.
زندگینامه شهید "فریبرز آبادطلب" از زبان خانواده ایشان

جمله ای که در نامه های دیگرش نبود

بیست و ششم تیرماه سال 1362، حدود 28 روز می شد که از خانه رفته بود. اتفاقا صبح همان روز نامه اش از جبهه آمد. در نامه اش نوشته بود همین روزها به مرخصی خواهم آمد. جمله ای که در هیچ کدام از نامه هایش ننوشته بود.
خلاصه اي از زندگي نامه شهيد "محمد آب خیز"

با یک چوب دستی هم می شود جنگید

شهید آبخیز شب ها در مساجد نگهباني مي داد و با سن كم خود تنها سلاح ايشان يك چوب دستي بود.
وصیت نامه شهید "محمد آب خیز"

یا مهمات به بچه ها می رسانیم یا شهید می شویم!

شهید آب خیز در وصیت نامه اش می گوید: از دو حال بیرون نیست، یا مهمات را به سلامت به دست بچه ها می رسانیم یا اینکه رحمت خداوند شامل حال این بنده سراپا تقصیر شده و به درجه عظمای شهادت نائل می شوم.
ویژه نامه شقایق محله شهید آباد زرگنده تهران

شقایق محله شهید آباد زرگنده تهران / بخش سوم

محله زرگنده تهران پر است از مردمی که از روزهای اول انقلاب گرفته تا سال های سخت جنگ از وجب به وجب خاک کشور دفاع کردند. کوچه به کوچه این محله مزین به نام یک شهید است. کوچه هایی که قدمت فرسودگی آن به یک قرن نیز می رسد.
ویژه نامه شقایق محله شهید آباد زرگنده تهران

شقایق محله شهید آباد زرگنده تهران / بخش دوم

محله زرگنده تهران پر است از مردمی که از روزهای اول انقلاب گرفته تا سال های سخت جنگ از وجب به وجب خاک کشور دفاع کردند. کوچه به کوچه این محله مزین به نام یک شهید است. کوچه هایی که قدمت فرسودگی آن به یک قرن نیز می رسد.
ویژه نامه شقایق محله شهید آباد زرگنده تهران

شقایق محله شهید آباد زرگنده تهران / بخش اول

محله زرگنده تهران پر است از مردمی که از روزهای اول انقلاب گرفته تا سال های سخت جنگ از وجب به وجب خاک کشور دفاع کردند. کوچه به کوچه این محله مزین به نام یک شهید است. کوچه هایی که قدمت فرسودگی آن به یک قرن نیز می رسد.
طراحی و تولید: ایران سامانه