نوید شاهد تهران بزرگ - صفحه 134

آخرین اخبار:
نوید شاهد تهران بزرگ
همراه با شهدای هفدهم شهریور

اضافه کاری!

شهید پورسیف اله اكثر شب ها دير به خانه مي آمد، هيچ كس نمي دانست او چه مي كند،برای اهل خانه کار را بهانه می کرد و می گفت اضافه کاری بوده ام اما در واقع فرامرز به دنبال پخش اعلامیه و آگاه سازی مردم بود.
همراه با شهدای هفدهم شهریور

خداحافظ معلم جوان...

شهید بستانچی در سن جوانی به آموزش قرآن و عربی پرداخت. در حادثه جمعه سیاه، هنگام تظاهرات به شهادت رسید و زیباترین درس، آزادگی را به شاگردانش آموخت.
همراه با شهدای هفدهم شهریور

اثبات یک عقیده

شهید افروزیه معتقد بود مسلمانان باید حرف و عملشان را یکی کنند. او از اسلام و آزادی سخن می گفت و در همین راه به شهادت رسید.
همراه با شهدای هفدهم شهریور

شهید اسدیان: خون من رنگین تر از خون دیگران نیست

شهید اسدیان صبح روز شهادت در پاسخ کسانی که از او خواستند تهران را بخاطر شرایط اضطراری ترک کند گفت: خون من رنگین تر از خون دیگران نیست. در تهران ماند و همراه سایر مردم برای مقابله با ظلم فریاد آزادی سر داد و به شهادت رسید.
همراه با شهدای هفدهم شهریور

برای کمک می دوید که به شهادت رسید

شهید "ربابه احمدیان" در حادثه جمعه سیاه در حالیکه برای کمک به زخمی های حادثه در حال رساندن دارو به بیمارستان بود مورد هدف گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید.
همراه با شهدای هفدهم شهریور

آخرین تپش!

شهید کردبچه از تظاهرکنندگان حادثه هفدهم شهریور 1357 است. او در جریان این مبارزه از ناحیه قلب مورد اصابت گلوله دست نشانده های رژیم پهلوی قرار گرفت و به شهادت رسید.
همراه با شهدای هفدهم شهریور

مرد مبارز

شهید "احمد ابراهیمی" برای به بار نشستن نهال آزادی و استقلال، همراه دیگر مردم این سرزمین فریاد نفرت نسبت به رژیم طاغوتی سر می داد. نهایتا در مسیر این مبارزه به لقاء الله پیوست.
همراه با شهدای هفدهم شهریور

برای نسل های بعد از من

شهید آسوده صبح روز هفدهم قبل از خروج از خانه نزد مادر آمد، حلالیت طلبید و گفت: اگر برنگشتم مرا حلال کنید و ناراحت نباشید، چون من و دوستانم باید به همین راه برویم تا نسل های آینده بتوانند با آزادی زندگی کنند.
همراه با شهدای هفدهم شهریور

قصه گوی شهدا

"شهرزاد آریا" از زنان مبارز زمان طاغوت است. وی با مبارزه و مقابله ملت ایران برای رسیدن به آرزوی همگانی هم پا شد. او در حادثه هفدهم شهریور 1357 به شهادت رسید.

نیمه پنهان ماه

به فرموده پیامبر اسلام با ازدواج نیمی از دین آدمی تکمیل می شود. شهید احمدی به عنوان آخرین وظیفه شرعی اش قبل از شهادت به این امر مبادرت ورزید. گویی او ماهی بود که نیم دیگرش را قبل از شهادت یافته باشد.
خاطره به نقل از خواهر شهید

سرچشمه نیکی

شهید اخلاقی اصل در نوجوانی به عشق پدر کمک حال او در تامین مخارج شد. حتی در زمان مرخصی اش هم به یاد دوستانش و وضعیت آن ها در جبهه بود. غذای لذیذ و جای راحت را نمی توانست قبول کند. شخصیتش مانند سرچشمه ای از نیکی ها بود.

همسفر نوجوان

شهید آشفته به خاطر سن کم نمی توانست با هم محله ای هایش که ثبت نام کرده بودند همسفر شود؛ به همین علت شناسنامه خود را به 16 سال تغییر داد و سپس از مسجدی دیگر که او را نمی شناختند، اعزام شد.

یاور تخریب چی!

«تخریب» واحدی تخصصی رزمی است که موانع پیشروی و نفوذ برای رزمندگان را حذف،خنثی یا نابود می‌کند و جلوی پیش روی دشمن را می‌گیرد. مهم‌ترین دستاورد فعالیت گردان تخریب،کاهش آمار شهدا در عملیات‌های مختلف و کمک به پیشبرد سریع‌تر و دقیق‌تر عملیات‌های تهاجمی رزمندگان است؛ وظیفه ای سخت و حساس در شروع و پایان هر عملیات. این مهم بهانه ای شد برای معرفی تخریب چی های شهید استان تهران.

شِفـــــا؛ویژه نامه ای از شهدای شفا یافته تهران

سرانجام همه انسان ها شتافتن به سوی حق است. در این میان شهادت بهترین و زیباترین راه رسیدن به معبود است. در ادامه نوید شاهد تهران بزرگ به معرفی شهدایی می پردازد که در طول زندگی شان با بیماری دست و پنجه نرم کردند، شفا یافتند تا در نهایت با شهادت به سوی پروردگار روانه شوند.

پوسترهای زیبای محرم و عزای حسینی

نويد شاهد تهران بزرگ مجموعه اي از پوستر هاي زیبا و جذاب به مناسبت ایام محرم و عزای حسینی (ع) را جمع آوري کرده است که تقدیم حضورتان می شود.

از کمبودها و نا هماهنگی ها گلایه داشت

شهید ابراهیمی وقتی به مرخصی می آمد از مظلومیت نیروهای خودی و کمبود امکانات و عدم هماهنگی این نیروها گله می کرد.او مسئول این ناهماهنگی را بنی صدر خائن می دانست.
وصيت‌نامه شهید "حسين ابراهيمى"

حسين به آرزوى خودش رسيده است

شهید ابراهیمی در وصیت نامه اش از مادرش می خواهد تا بر شهادت او گریه نکند. دلیل این خواسته را هم چنین بیان می کند که حسين به آرزوى خودش رسيده است و دوست دارد كه همه براى او شادى كنند، نه عزادارى.
مجموعه نامه های دست نویس شهید "حمید آفرینی"

پاره نامه ها!

از زمین های خاکی و راه دور مسافتی را طی کردند تا به دست دوست برسند، سال های حرف های پسری در جبهه را در خود جای داده اند و به امروز رسیده اند. برخی از نامه هایی که از شهید آفرینی به جای مانده پاره شده و از بین رفته اند.
زندگينامه شهيد "حميد آفريني"

دستی تنگ اما قلبی بزرگ

از مشکلاتی که خانواده شهید آفرینی مانند بسیاری از خانواده ها در زمان قبل انقلاب با آن دست و پنجه نرم می کردند، فقر بود. آنها بارها در گرسنگی به سر می بردند. در یکی از این روزها شهيد تكه ناني را خريداري كرد و به خانه آورد. به مادرش داد و گفت كه شما بخوريد و از گرسنگي بدر آیيد. او خود از آن نان نخورد مگر تكه اي كوچك!
طراحی و تولید: ایران سامانه