اسرای عراقی در حلقه محبت رزمنده نونهال مازندرانی
این ها اسیر هستند. گناه دارند. دلم برای آن ها می سوزد؛ پارچ آب را گرفتم و از اولین اسیر شروع کردم و به همه شان آب دادم. احساس می کردم فرمانده ی این هایم. حس تسلّطی بر آن ها داشتم. همه شان بی سلاح بودند...