شاهد جوان - صفحه 2

شاهد جوان

کوچکترین رزمنده دوران دفاع مقدس کیست؟

تاریخ هشت ساله حماسه و مقاومت پیروان حضرت روح الله(ره) همواره شاهد قاسم های کربلاهایی بوده است که درس بزرگی به بشریت داده اند. در تفحص این گنج عظیم، رزمنده نونهالی را می بینیم که در اوج شور و شوق بازی های کودکانه اش، بازی جنگ را به تمام بازی ها ارجحیت داده و در زیباترین لحظات زندگی در کره خاکی، همبازی شهدایی بوده است که تا به امروز محفوظ بودنش را از برکت همان، هم نفسی می داند. «جواد صحرایی » از اهالی رستم کلای بهشهر مازندران (اعزامی از لشکر همیشه پیروز ۲۵ کربلا)، همان نونهال نماز شب خوانی که خود را همراه با موج بلند روح الهیان قرار داده و پای بر عرصه مجاهدت در مسیر رب الارباب نهاد.
استاد مطهری در کلام اساتید، شاگردان، دوستان و...

معلم مطهر

سالروز شهادت استاد مطهری هر ساله به نام روز معلم نامگذاری شده است. معلمی که تعلیم از او نه تنها در روزهایی که او هی دورتر و دورتر می نماید و دور از دست، اما با مراجعه به سیره عملی زندگی او و کتاب هایش، امری هر روزه است که می توان به آن دست یافت. آنچه در ادامه خواهید خواند بخشی از مقاله حکمت مطهر است که به استاد از کلام همراهانش اختصاص دارد. به نوعی نگاه از بیرون به خوی و خصلت و خلق استاد شهید مرتضی مطهری.

ماجرای دوغ تگری حاجی جوشن در جبهه

تابستان جبهه، در کوه های غرب، در مقایسه با دشت سوزان و شرجی جنوب، تومنی صد خروار فرق داشت، نسیم ملایم صبح کوهپایه های کردستان، خندان و شادمان، زندگی جنگی را در برهه شلیک گلوله های دو زمانه و خمپاره های سرگردان، در میان سوتی اتفاقی بعضی از رزمندگان، شادمانی بچه ها را دو صد چندان می کرد.

شاهد جوان با «یک شروع طلایی» رسید

یکصدو شصد و یکمین شماره ماهنامه شاهد جوان به همت گروه مجلات شاهد با سبک و سیاقی جدید منتشر شد.

تنهايى

لحظه اى كه تنگ خالى مى شود

دريا

دريا هر چه بيشتر آرام باشد / بيشتر بغض كرده است

گواه

و ديدم عاقبت، جان دادن خود را / به جرم بى گناهى، مردن خود را / كفن پيچاندم و تابوت آورد

سهم

مردى كه تار و پود وجودش علاقه شد / محكوم تا به ابد، به اعمال شاقه شد

آواز بخوان، نماز بخوان!

شاد باش كه جايى براى من وطن وجود ندارد

نگاه کن پدر این نقشه های ایران است شلمچه

نگاه کن پدر این نقشه های ایران است / به من بگو که شلمچه کجای ایران است

آبی تر از آنیم

آبی تر از آنیم که بیرنگ بمیریم / از شیشه نبودیم که با سنگ بمیریم

شهید زنده

گر چه با کپسول اکسیژن مجابت کرده اند / مادرت می گفت دکترها جوابت کرده اند

خوشا آنان.......

خوشا آنان که با ایمان و اخلاص / حریم دوست بوسیدند و رفتند

مرد هزار و يك شب

آمد صريح و موجز و شيوا و مستدل / پيچيده توي كوچه بن بست يک غزل

به پیشگاه سبز شهید

بیا و یک شب دیگر حضورت را مکرر کن / تمام لحظه هایم را به لبخندی معطر کن

فجر انقلاب

برخيز، كه فجر انقلاب است امروز / بيگانه صفت، خانه خراب است امروز

شعر شلمچه

ز آه سینه ی سوزان ترانه می سازم / چو نی زمایه ی جان این فسانه می سازم

ترنم حضور

به تو اقتدا کرده بودم همان شب/ تو "ایّاک" خواندی و من "نستعین" را

سرمشق

هرروز اروندی به خون خفته ، از گونه هايت مي شود جاري / جامانده خرمشهر در چشمت ، با زخم هایی کهنه و کاری

فرمانده می داند که خیبر سوز دارد

بعد از شهادت زنده تر خواهی شد ای عشق! عاشق که بی جان می شود، با جان می آید
طراحی و تولید: ایران سامانه