استاد مطهری در کلام اساتید، شاگردان، دوستان و...
دوشنبه, ۲۶ فروردين ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۲۸
سالروز شهادت استاد مطهری هر ساله به نام روز معلم نامگذاری شده است. معلمی که تعلیم از او نه تنها در روزهایی که او هی دورتر و دورتر می نماید و دور از دست، اما با مراجعه به سیره عملی زندگی او و کتاب هایش، امری هر روزه است که می توان به آن دست یافت. آنچه در ادامه خواهید خواند بخشی از مقاله حکمت مطهر است که به استاد از کلام همراهانش اختصاص دارد. به نوعی نگاه از بیرون به خوی و خصلت و خلق استاد شهید مرتضی مطهری.

معلم مطهر

استاد مطهری در نگاه علامه طباطبایی

به گزارش نوید شاهد، مرحوم علامه طباطبایی، در مقدمه مطلبی که برای یادنامه شاگرد بزرگوارشان، استاد مطهری ارسال کردند، از او این چنین یاد می کنند: به یاد یک شخصیت علمی و فلسفی که با درگذشت خود، دنیایی را غرق اسف و جهان فضل ودانش را با از میان رفتن خود عزادار نمود...
مرحوم مطهری با تاریخ زندگی پرارزش و سعادتمند خود  که پر از تلاش علمی و تفکر فلسفی بود  به شیفتگان علم و فلسفه پیغامی رسا و پر ارزش می فرستد که از کوشش و تلاش کمالی هرگز آرام ننشسته و مجاهده علمی و کمالی را هرگز فراموش نکنند و حیات خود را  که بهترین متاع انسانی است  در بازار حقایق، به حیات معنوی که حیات عالی انسانی است و تا دنیاست بقای ابدی دارد، تبدیل کنند و در این چند روز زندگی، شیفته و فریفته شخصیت های ساختگی و خیالی نباشند.

شاگرد و مرید با وفای امام خمینی رحمه الله

یکی از دوستان نزدیک شهید مطهری، درباره علاقه استاد به حضرت امام خمینی رحمه الله می گوید: ایشان مرید امام بودند، یعنی ارادت داشتند. حساب رهبری سیاسی و یک جریان سیاسی نبود، "مطهری" آدم عارفی بود و عرفان امام را خوب می شناخت. پیش از مسایل سیاسی، در مسایل عرفانی مرید امام بود. او شاگرد خیلی باوفای امام بود. ایمان کامل هم به افکار امام داشت. بنابراین، حرفهای امام را هم می دانست. آن جور نبود که حالا افکارو نظرات را بداند. ایشان همه چیز را می دانست. حالا دستورات حاضر سیاسی ممکن بود تازگی داشته باشد، ولی افکار را می دانست.

پافشاری به استقلال فکری

استاد مطهری، پافشاری شگفت انگیزی بر استقلال اندیشه اسلامی داشتند. یکی از دوستان ایشان می گوید: این شعاری که حالا ما داریم «نه شرقی نه غربی، جمهوری اسلامی » و دربعد سیاسی تشکیلاتی و نظام مطرح می کنیم، ایشان در مسایل فکری و ایدئولوژیکی یک چنین روحیه ای داشت. سخت روی فکر اسامی مستقل ایستاده بود و هرگونه فکر واراداتی را که بخواهد باعث از دست دادن بخشی از افکار اسلامی بشود، طرد می کرد و در مقابلِ فلسفه غرب و فلسفه مارکسیست که حالا مال شرق است، خیلی خودش را موظف می دانست که از فلسفه اسلامی حمایت بکند....البته نسبت به چیزهای وارداتی اگر حرف حسابی بود و منافاتی با اسلام نداشت، هیچ تعصب به خرج نمی داد. این افکار به عنوان یک دستاورد فکری انسانی برای ایشان قابل قبول بود، اما به محض این که تضادی پیدا می کرد با معارف ما، استاد در مقابلش می ایستاد و وظیفه پاسداری از معارف اسلامی را به خوبی انجام می داد.

مطهری پاسدار اسلام

شهید باهنر، در توصیف تیزبینی و دقت و حساسیت استاد مطهری در مقابل مسائل مخدوش کننده چهره اسلام می گوید: «کوچکترین انحرافی که در یک برداشت تفسیری، فلسفی، اقتصادی و اجتماعی درباره اسلام میدید، عکس العمل نشان می داد. یادم نمی رود در شرایط بسیار تند وحاد انقلاب، در آن روزهایی که راهپیمایی های بزرگ و تظاهرات پرشور علیه حاکمیت رژیم طاغوتی برقرار می شد، ناگهان ایشان در گوشه ای... مطلبی درباره اسلام می دید که می خواسته چهره اسلام را مخدوش جلوه دهد، گویی این حادثه مثل یک بمب در درون استاد منفجر می شد... استاد بزرگوار عمدتا پاسدار اسلام بود و هوشیار در برابر اسلام. یادم نمی رود کتابی را ایشان شنیده بود که این کتاب منتشر شده،... می گفت این کتاب را از هر جا که هست برای من پیدا کنید... بالاخره یک نسخه پیدا کردیم... شاید بیست روز بیشتر نگذشت که ایشان فرمودند: با این کتاب چه کردی؟ گفتم: من هنوز گذاشته ام ان شاءالله وقت کنم مطالعه کنم. بعد دیدم این کتاب را ایشان تمامش را خوانده، روی فصل به فصلش تحلیل کرده و نقطه های ضعفش را درآورده است.

مسئولیت در برابر انحرافات عقیدتی

شهید مفتح، در زمینه احساس مسئولیت استاد مطهری در مقابل انحرافات عقیدتی می گویند: «به حق جز برای خدا و اسلام، به هیچ چیز نمی اندیشید. بارها در مسایلی که پیش می آمد، بنده به ایشان عرض می کردم که حالا فلان مطلب را ممکن است عنوان نکنید، فعلاً مصلحت نیست. می فرمود: این حرف ها نیست. این را باید گفت. عقیده است و انحراف فکری به وجود می آید و من نمی توانم دربرابر انحراف عقیده و فکر که در بین جامعه اسلام به وجود بیاید، آرام باشم. در زمینه مبارزات عقیدتی عجیب مجاهد بود؛ مجاهدِ به تمام معنا.


معلم مطهر
مطهری، بحر موّاج

واعظ شهیر، مرحوم حجة الاسلام والمسلمین فلسفی، ضمن نقل خاطراتی از شهید مطهری، می گوید: «چند سال پیش واعظ فهمیده و دانایی می گفت: وقتی که زیارت عتبات آزاد بود، من در نجف بودم. روزی سه چهار نفر از منبری های محترمِ تهران را دیدم که با هم جایی می روند. پرسیدم کجا می روید؟ گفتند: امروز آیت الله آقای خویی ما را به ناهار دعوت کرده است. ناهار دوستان های به عنوان سه چهار نفر منبری ترتیب داده اند، تو هم بیا. او می گفت مرا هم بردند.... در آن مجلس از آقای مطهری که آن موقع برای زیارت به نجف آمده بود، سخن به میان آمد... آیت الله خویی فرمودند: مطهری بحر مواجی است و گاه به نقل از اشخاص دیگر، از او چنین یاد کرده اند: مطهری، از دور به منطق شبیه بود (خیلی آهنین)، از میانه راه به فلسفه و حکمت شبیه می شد و اما از نزدیک، عین عرفان بود.

الگوی شایسته حوزویان

آیت الله بهاءالدینی، از چهره های کم نظیر اخلاق و معنویت حوزه، در یکی از توصیه های خود به طلاب، استاد مطهری را از جمله اشخاصی معرفی می کند که می تواند برای حوزویان الگوی مناسب باشد. ایشان می فرماید: به نظر من، از جمله کسانی که می تواند به عنوان الگو و نمونه برای حوزه های علمیه و طلبه ها مطرح باشد، شهید مطهری رحمه الله است. او رابه عنوان محصول نمونه حوزه و فردی که در حوزه موفق بوده است، می توان به عنوان الگو برگزید. چیزی که در شهید مطهری چشم گیر بود، خستگی ناپذیر بودن ایشان در کار و تقوا بود. مطهری، به راستی مرد کار و تلاش بود. به جرأت می توان گفت از 24 ساعت شبانه روز، 18 ساعت کار و تلاش داشت. در تقوا هم مرد کم نظیری بود. از جلسات کم فایده به شدت پرهیز داشت. رفت و آمدهای معمولِ دیگران را نداشت و بی شتر به کار خود مشغول بود.

ویژگی خط فکری و آثار شهید مطهری

حضرت آیت الله فاضل لنکرانی، درباره خط فکری و علمی شهید مطهری می فرماید: بی تردید خط فکری استاد شهید مرحوم مطهری، خط اسلام راستین و اسلام اصیل بود. به یقین می توان گفت مطهری در خط فکری خویش، هی چگونه انحرافی از خط اسلام راستین و اسلام اصیل نداشت و بلکه در اسلام شناسی، تا حدی کم نظیر بود و می توان گفت آن انتظاری را که اسلام از یک روحانی به تمام معنا داشت، در مطهری این معنا جمع بود... مطهری، تنها کسی است که توانسته مشکل ترین مسایل علمی را در قالب الفاظ ساده، به نحوی که حتی یک «واو » نه زیاد باشد نه کم، بیان کند. کتا بهای دیگر، یا از نظر مشکل نویسی به حدی است که حتی افرادی که در سطح بالا هستند کمتر می توانند استفاده کند و یا ازنظر ساده نویسی به حدی است که ارزش و عظمت مقام علمی آن از بین رفته است. تنها در کتاب های مرحوم مطهری این معنا رعایت شده است.

طرفدار اسلام حقیقی

آیت الله مشکینی، در پاسخ این پرسش که چه خطوطی و چه کسانی سعی دارند اندیشه استاد مطهری را به فراموشی بسپارند و اصولا خطوطی که با استاد مطهری مخالف هستند، کدام اند و ریشه های واقعی مخالفت آنان چیست؟ فرمود: ایشان یک اسلام شناس و درک کننده اسلام راستین بود و چون عقاید و عمل و اخلاق و روش و فروع را خوب درک می کرد و اسلام راستین را می گفت و می نوشت و طرفدار اسلام حقیقی بود، قهرا عده ای با مرحوم مطهری مخالفت داشته و دارند و حداقل سه تیپ با ایشان مخالفند: تیپ اول مادیون و ضد الهیون هستند؛ چرا که استاد، اسلام شناس و پیاده کننده اسلام بود و مخالفان او در درجه اول آنهایی هستند که ضد اسلام اند؛ تیپ دوم، آقایان التقاطی ها هستند و تیپ سوم از مخالفین استاد مطهری، ملی گرایان هستند. یک عده ای که داد از اسلام می زنند و می گویند اسلام بله، روحانیت خیر. بزرگترین دشمن ایشان، توده ای ها و ضد الهی ها بودند؛ چون می دیدند این آدم، واقعا سدی است در مقابل آنها.

فضایل استاد مطهری

آیت الله جعفر سبحانی، در اشاره به ویژگی های شهید مطهری می فرماید: ایشان مرد خدا بود؛ یعنی اگر تشخیص می داد مسأله ای حق است، محال بود که آن را اظهار یا از آن دفاع نکند. اگر شخصی هم از خودش خیلی کوچک تر در مجلس حرف می زد و تشخیص می داد که حق است، از او دفاع می کرد و او را می پذیرفت. مرد حق و انسانی بود که حق را بر همه چیز ترجیح می داد؛ یعنی ارزش ترویج حق برای او از همه چیز بیشتر بود. نکته دیگر از فضایل اخلاقی ایشان، این است که مرحوم آقای مطهری، فرد جامعی بود.از آن افراد بود که در مقام نویسندگی، نویسنده خوبی بود. در مقام تحلیل، تحلیل های زیبایی داشت. در فلسفه، متفکر بود. در مسایل سیاسی، صاحب نظر بود. در عین حال یک عارف کامل بود که واقعا اگر ما بخواهیم بعد از مرحوم حضرت امام و علامه طباطبایی افرادی را معرفی کنیم، تالی تلو آنها بود.

حق مداری شهید مطهری

یکی از امتیازات مهم شهید مطهری حق محوری ایشان است. همیشه به دنبال حقیقت بود به حقیقت پافشاری می کرد. به هیچ قیمتی حق را زیرپا نمی گذاشت و در مقابل نادیده گرفته شدن حق ایستادگی می کرد. دکتر سیدمحمدباقر حجتی می گوید: .. مزیّت دیگر ایشان همان گونه که اسلام دستور داده است در برابر مسایلی که بر حق بود از هیچ چیز ملاحظه نمی کرد و در اینکه حق را اظهار کند به دلیل دوستی مجامله نمی کرد ایشان اگر به مسأله حقی می رسید پرخاشگرانه و جسورانه دستور می دادند که باید این وظیفه را انجام داد و به قدری در این گونه مسائل شجاعت داشتند که حتی گاهی اگر در یک محیط حاکم آن وقت می گرفت بدون هیچگونه ملاحظه ای از کسی و یا بدون ترس از کسی به خاطر اسلام و پایبند بودن به حق و دین و آیین با کمال شهامت مسایل را مطرح می کرد و از نتایجی که احیانا ممکن بود برای دیگران ناخوشایند باشد اصلا نمی هراسید... از گفتن هیچ حقیقتی دریغ نمی کرد حقیقتی که با دین پیوند مستقیم داشت اما دیگران چون دلیل نداشتند و یا اینکه شهامتش را نداشتند از اظهار خیلی از حقایق خودداری می کردند.

منبع: ماهنامه شاهد جوان شماره 117
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده