«وقتی مهتاب گم شد» قبل از آنکه شرح زندگی علی خوش لفظ باشد، روایتی عینی از یک واقعهی تاریخی است که موجب شد سرنوشت خیل وسیعی از مردمان ایران تغییر کند. علی خوش لفظ که نامش را بخاطر نزدیکی تولدش با ولیعهد پهلوی، جمشید گذاشتهاند، سالها بعد در نوجوانی، همزمان با وقوع انقلاب اسلامی خود نیز دچار تحول و دگرگونی در اهداف و آرمانها میشود. همین انقلاب درونی باعث میشود که او در اولین اعزام به جبهه نام خود را به علی خوش لفظ تغییر دهد و سرانجام زندگیاش هم تغییر کند.
با شروع جنگ تحمیلی، درس و دانشگاه را رها کردم و به عنوان نیروی مردمی بسیجی، عازم خوزستان شدم. خرمشهر پس از 35 روز مقاومت مردمی، سقوط کرده بود و دشمن به دنبال تصرف آبادان بود.
فراخوان نخستین کنگره شعر کتاب دفاع مقدس با هدف عمل به منویات امام راحل(ره) و مقام معظم رهبری در پاسداشت ادبیات دفاع مقدس، با محوریت کتاب «وقتی مهتاب گم شد» خاطرات علی خوشلفظ،متشر شد.
گلعلی بابایی،به بهانه در پيش بودن مراسم رونمايی از كتاب خاطرات همسر شهيد حاج حسين همدانی یادداشتی بر این کتاب نوشت. وی این کتاب را درباره مردی میداند که خستگی را خسته کرده بود.
همزمان با رونمایی از کتاب «وقتی مهتاب گم شد» برگرفته از خاطرات سردار سلگی، سردار همدانی اعلام کرد که کتاب را سه بار مطالعه کرده و با آن گریه کردهاند اما هنگام سخنرانی درباره کتاب به جای قدردانی و پرداختن به رشادتهای سردار سلگی به بخشی از کتاب که شامل خاطرات همسر معزز این رزمنده بود اشاره کرد. در ذهنم خاطره آن روز و کار شهید همدانی تداعی میشد انگار تدوین کتاب خاطرات همسران شهداء، تاکید رفتاری سردار همدانی بود.
همزمان با دومین سالگرد شهادت حاج حسین همدانی صورت گرفت
همزمان با دومین سالگرد شهادت سردار رشید اسلام حاج حسین همدانی فرمانده دوران دفاع مقدس و پیش قراول مدافعان حرم، از همسر ایثارگر و صبور این مجاهد در راه خدا تجلیل و از کتاب خاطرات وی با نام «خداحافظ سالار» رونمایی شد.
کتاب «بچههای مَمّد گِره» نوشته حمید حسام ، 179 خاطره از دیدهبانی لشگر 32 انصارالحسین را در بر دارد که یکی از این خاطرات به «آتش به اختیار» میپردازد.