زندگینامه شهدا - صفحه 8

آخرین اخبار:
زندگینامه شهدا

در سرمای زمین، گرمای ایمان شعله کشید

در روستای کوچکی از فراهان، کودکی چشم به جهان گشود که دلش برای بزرگی می‌تپید. محمدقربان، پسر ساده‌دلِ کشاورز، با نان حلال و تربیتی عاشورایی قد کشید. جنگ که آغاز شد، روحش بیدارتر از همیشه به ندای ایمان لبیک گفت. در سرمای سخت حاج‌عمران، ایستاد و رفت. نه برای نجات جان خود، بلکه برای لبخند مردم سرزمینش. در میان بوران و برف، جسمش ایستاد، اما روحش پر کشید و در آسمان شهادت جاودانه شد.

ابراهیم؛ پرواز از ساوه تا شلمچه، در مسیر طواف عشق

از میان کوچه‌های ساکت ساوه، نوجوانی برخاست که دلش نه برای دنیا، که برای پرواز در آسمان‌ها می‌تپید. ابراهیم ملیح، جوانی از جنس ایمان و ایثار، تمام دلبستگی‌های زمینی را رها کرد و بت‌های دنیا را در دل شکست تا به معشوق آسمانی‌اش برسد. او رفت، بی‌هیاهو، بی‌ادعا، اما با گام‌هایی استوار و دلی لبریز از عشق، تا در شلمچه وضوی شهادت بگیرد و طواف عاشقی‌اش را کامل کند.

از کوچه‌های روستا تا افلاکِ شلمچه

در دل کوچه‌های خاکی روستای رحیم‌آباد، کودکی رشد کرد که سادگی نگاهش، نشانی از بزرگی فردای او بود. حسن جعفری‌زاده، نوجوانی با قلبی لبریز از ایمان، زودتر از سن و سالش قد کشید و عزم رفتن کرد؛ رفتنی که مقصدش آسمان بود. از همان کوچه‌های بی‌ریا، پا در راهی گذاشت که پایانش شلمچه بود؛ جایی که وضوی پرواز گرفت و در آسمان آبی شهادت گم شد.

سربازی تا آخرین نفس؛ روایتی از دلاوری تا شهادت

در دل روستایی کوچک، کودکی چشم به جهان گشود که بعدها، با قلبی سرشار از ایمان و دلی لبریز از عشق به میهن، راهی بزرگ را برگزید. شهید سرهنگ ابوالقاسم خداقلی، افسر مؤمن و فداکاری بود که در روزهای آتش و خون، نه‌تنها سلاح در دست گرفت، بلکه با ایمان راسخ خود در برابر دشمنان ایستاد و سرانجام، در سکوت سحرگاهی غریب، به دست دشمنان وطن، به پرواز درآمد. پیکرش در خاک آرام گرفت، اما نامش در دل‌ها جاودانه شد.

دخترم با تشویق «سید مصطفی» عاشق حجاب شد

مادر شهید «سید مصطفی حسینی» نقل می‌کند: «یک روز خواهرش را روی پایش نشاند و گفت: حالا که اینقدر قشنگ حجابت رو رعایت می‌کنی، یک جایزه خوب پیشم داری. تشویق‌های او باعث شد دخترم از بچگی علاقه‌ خاصی نسبت به حجاب داشته باشد.»

خدا تشییع باشکوهی قسمت‌مون کنه!

هم‌رزم شهید «علی حمیدی» نقل می‌کند: «برخورد کردیم به تشییع پیکر شهیدی که از قضا سرباز بود. حدود دو ساعت بعد با تشییع پیکر دیگری برخورد کردیم که با مرگ طبیعی مرحوم شده بود. پرسیدم: کدوم یکی رو می‌پسندی؟ گفت: معلومه اولی. بعد آهی کشید و گفت: خدا قسمت‌مون کنه.»

«سید محمود»، فرزندی از تبار پاکی و نور

شهید «سید محمود حیدری‌نژاد» یکم فروردین ۱۳۴۷ در روستای آستانه از توابع شهرستان دامغان متولد شد. پدرش نام زیبای او را با توسل به سلاله سادات، محمود خواند. سید محمود، فرزندی از تبار پاکی و نور.

تمام فکر و ذکرش آخرت بود

شهید «حسن خادمیان» بیست و هشتم تیرماه ۱۳۴۲ در شهرستان دامغان به دنیا آمد. به طور کلی دل بستگی به دنیا نداشت و بیشتر به آخرت می‌اندیشید. فردی منظم و با سلیقه بود و به نظافت شخصی اهمیت می‌داد. به کار کسی کار نداشت و معمولاً ساکت و سر به زیر بود.

فرمان ولی خدا را نباید عقب بیندازیم

مادر شهید «محمدمهدی خادمیان» نقل می‌کند: «گفتم: صبر کن یک کاسه آبی بیارم که ان‌شاءالله سالم برگردی! جواب داد: فقط باید خدا نگه دارم باشه. از اون گذشته فرمان امام رو نباید عقب بندازیم حتی یک ساعت.»

از همان کوچکی سعی می‌کرد روی پای خودش بایستد

خواهر شهید «حمیدرضا رسولی‌نژاد» نقل می‌کند: «از همان کوچکی سعی می‌کرد روی پای خودش بایستد. اگر کسی خانه نبود، گرسنه نمی‌ماند و چیزی برای خودش می‌پخت.»
زندگینامه شهید ارتشی سروان «احمد مهماندوست خواجه داد»

به فقرا و محرومین کمک می کرد

شهید متواضع، ساده پوش و با همه مهربان بوده و در فکر رنجش کسی نبود و به این خاطر مورد احترام همه بود، وی معتقد بود این دنیا محل گذر و منزلی از منازل راه تکامل است و شایسته دلبستگی نیست به این خاطر در جهت جمع آوری مادیات گامی بر نمی‌داشت و به فقرا و محرومین کمک می‌کرد.

زندگی‌نامه شهید والامقام «خداوردی الهیارنژاد»

پایگاه اطلاع رسانی نوید شاهد آذربایجان غربی به مناسبت سالروز شهادت شهید «خداوردی الهیارنژاد» زندگی‌نامه این شهید بزرگوار را برای علاقه‌مندان منتشر می‌کند.

زندگی‌نامه شهید والامقام «مجید حقانی»

پایگاه اطلاع رسانی نوید شاهد آذربایجان غربی به مناسبت سالروز شهادت شهید «مجید حقانی» زندگی‌نامه این شهید بزرگوار را برای علاقه‌مندان منتشر می‌کند.

زندگی‌نامه شهید والامقام «عبدالمجید سیستانی زاده»

پایگاه اطلاع رسانی نوید شاهد آذربایجان غربی به مناسبت سالروز شهادت شهید «عبدالمجید سیستانی زاده» زندگی‌نامه این شهید بزرگوار را برای علاقه‌مندان منتشر می‌کند.

برکت روزمان را به یاد شهید «سلمانی» رقم بزنیم

  برکت روزمان را به یاد شهید «رحمن سلمانی» رقم بزنیم. شهید بزرگوار بیست و سوم فروردین ۱۳۶۶، در حاج عمران عراق بر اثر ریزش بهمن به شهادت رسید.

الگویی برای اخلاص

هم‌رزم شهید «محمدحسین تولی» نقل می‌کند: «با همه توانمندی که داشت از این که کنار نیروهای عادی کار می‌کرد خیلی خوشحال بود و همه می‌دیدند که چطور با جان و دل کار می‌کند و از او کار کردن خالصانه را یاد می‌گرفتند.»

من دیگه جبهه‌ای شدم!

پدر شهید «مرتضی پازوکی» نقل می‌کند: «بسیج فقط با رضایت پدر اعزام می‌کرد. یک راه به ذهنش رسید: کلک. یک روز وقتی پدر از خواب بیدار شد، دید انگشتش جوهری شده. مرتضی خندید و گفت: من دیگه جبهه‌ای شدم.»

شهید «رمضانعلی زرآبادی‌پور»، شهید رمضان بود

شهید «رمضانعلی زرآبادی‌پور»، سال ۱۳۴۶ در ماه مبارک رمضان به دنیا آمد و سال ۱۳۶۱، در حالی که ۱۵ سال سن داشت، در همین ماه مبارک با شرکت در عملیات رمضان به شهادت رسید.
شهید محمدابراهیم جمالی؛

پاسداری از دیار سنجان، فدایی راه ولایت در جزیره مجنون

شهید "محمدابراهیم جمالی"، جوانی باایمان و باحیا از روستای سنجان اراک، که از همان نوجوانی در راه دین و خدمت به خانواده گام برداشت، با پیوستن به سپاه پاسداران، جان خود را وقف انقلاب اسلامی کرد. او در قالب گردان علی‌بن‌ابی‌طالب (ع) عازم جبهه شد و پس از پنج ماه حضور در خط مقدم، سرانجام در عملیات خیبر و در جزیره مجنون، در فروردین‌ماه ۱۳۶۳، به شهادت رسید و در زادگاهش به خاک سپرده شد؛ جوانی که زندگی‌اش را با ایمان آغاز کرد و با افتخار به پایان رساند.
شهید نعمت‌الله بصیری؛

نگینی از جزنق، سربازی جاودانه در خط مقدم ایمان

شهید "نعمت‌الله بصیری"، جوانی دیندار و پاک‌سرشت از روستای جزنق خنداب، که از کودکی با نماز، کار و خدمت رشد یافته بود، در قامت پاسدار وظیفه به گردان ادوات لشکر ۷۱ روح‌الله پیوست. او که روحی عاشق و تعهدی کم‌نظیر داشت، در جریان عملیات «توکلت علی‌الله» و مقابله با تحرکات منافقین در منطقه جبل‌المروارید عراق، در ۱۲ فروردین ۱۳۷۰ بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید و در زادگاهش آرام گرفت؛ همان‌جا که به دنیا آمد و ایمان را زندگی کرد.
طراحی و تولید: ایران سامانه