در راه تبلیغ و تشویق کردن به راه امام و اسلام کوشا باشید و نگذار ید که خون ما را پا یمال کنند، این ضد انقلابیو ن و استعمارگران در و ضعیت فعلی هر لحظه در فکر زدن ضربه به اسلام مقدس و امت ما می باشند.
اي خدا، آرزويم اين است كه چون مادرم نامم را عباس نهاده است، همچون ابوالفضل العباس (ع) بجنگم و در راهت دستهايم را بدهم. همچون او جان سپارم و در واپسين لحظات بدنم در راهت قطعه قطعه شود.
پسرک داستان ما که حالا جوانی 25 ساله شده، در کنار دیگر نیروهای مردمی در اطراف سامرا مشغول مبارزه بود. 26 بهمن 1393 روزی بود که این جوان پاک و مخلص، به آرزوی دیرینه ی خود رسید. شهادت در کنار حرمین عسکریین.
عباس می خواست مانند شهدای کربلابی بدون سر وارد محشر شود تا فردای قیامت در برابر مادر سادات، فاطمه زهرا «س» سربلند باشد و چنین شد و سر از تن او جدا گردید .
نوید شاهد یزد:سردار عاصی زاده در 24 مردادماه 1340 هجري شمسي در خانواده اي مذهبي و متديّن درمحلۀ مزرعه سیف شهرستان اردكان ديده به جهان گشود،سرانجام این سردار سپاه اسلام در 21مهر 62 مصادف با با هفتم محرم قبل از عملیّات والفجر۴ که جهت بررسی و توجیه طرح عملیات به منطقۀ غرب بانه سفر کرده بود، براثر اصابت ترکش توپ به شهادت رسید.
شهید علی صفا موسی زاده در وصیت نامه اش می نویسد: به تعبير على(ع) گنجى كه در عقلهاى مردم است از نوع طلا و نقره نيست بلكه سرمايه هاى فكرى و هدايتى در عقول مردم مدفون شده است که باید بهره برد.
نوید شاهد یزد:سردار شهید سید محمّد ابراهیمی سر یزدی، فرزند سیّد رضا، در 15شهريور 1341 در شهرستان انار دیده به جهان گشود، سرانجام در هشت بهمن 1365 در منطقه شلمچه بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید.
بر همه ما واجب است که از این مقام والای ولی و ولایت فقیه نایب برحق امام زمان اطاعت کنیم و موانع را برطرف و پرچم پرافتخار ایران اسلامی را در سراسر جهان به اهتزاز در آوریم
و اما برادرانم راه من را ادامه دهید و نگذارید اسلحه من به زمین بیفتد وجبهه ها را پر کنید وهمیشه گوش به فرمان امام باشید و اما خواهرانم زینب وار باشی و حجاب که سنگر شما است حفظ کنید خداوند ان شاء الله شما را با حضرت زینب محشورکند خداوند ان شاء الله به همه شما توفیق طاعت عطا نماید...
وصیت شهید: ما به خاطر اينكه اسلام را از چنگ دشمن متجاوز رها كنيم، با شوق و علاقه به خداوند متعال به جنگ حق عليه باطل رفته و در اين راه تا زمانیكه خون در رگ هايمان جارى است مبارزه خواهيم كرد.
درد من درد دين و آرزويم ، آرزوى پيروزى اسلام بر كفر جهانى بود . آمدم تا عربده هاى مستانه استكبار كه از حلقوم شوم صداميان بيرون مى آيد ، خاموش كنم و صدايشان را در گلو خفه كنم ، آمدم كه مرهمى باشم براى پدران و مادران و تمامى بستگان شهدا و معلولين و مفقودين و اسرا