نوید شاهد - به مناسبت چهلمین سالگرد دفاع مقدس تصاویر مربوط به زنان ورامین در پشتیبانی از جنگ در جبهههای حق علیه باطل توسط پایگاه اطلاع رسانی نوید شهرستانهای استان تهران منتشر میشود.
مادرم گفت تو بايد به جبهه بروي و در راه خدا شهيد شوي و افتخار ما باشي. و با گفتن اين جمله شروع كرد به گريه كردن. و من ميدانستم گريههاي سعيد براي چيست. سعيد به شهادت نرسيده بود و روي ديدن ما را نداشت.
آن شب سرپرستار بخش 6 بيمارستان طالقاني كرمانشاه بودم. شب جمعه بود و ماه رمضان. پيرزني با اصرار وارد بيمارستان شد و ميخواست مجروحين را عيادت كند، از ديدنش تعجب كردم. او را نزد دو سه تا از مجروحين كه بيدار بودند برديم. پيرزن دست و پاي آنها را ميبوسيد و گريه ميكرد.
همان روز از رادیو آبادان شنیدم که هلال احمر درخواست نیرو کرده است. رفتیم و خودمان را معرفی کردیم. روز بعد هلال احمر ما را به بیمارستان طالقانی فرستاد. بنا شد که من در اتاق عمل مشغول کار شوم. یکی دو نفری را هم به قسمت سردخانه فرستادند. ..
نه خون داشتیم، نه شرایط نگهداری آن را. به همین دلیل نمی توانستیم خونی را که از بدنش تخلیه می شد، جاگیزین کنیم. خوب نگاهش کردم، شاید بیست و دو سال داشت. جوان خوش سیمایی بود...
زنها همان طور كه در صدر اسلام مردها را به شركت در جنگ تشويق ميكردند و مجروحين را در پشت جبهه مداوا ميكردند در اين جنگ نيز بطور مستقيم و غيرمستقيم نقش موثري داشتند.
زهرا محمودی همان بانوی سالخوردهای که هشت سال دفاع مقدس را، هم در پشت جبههها و هم با حضور مستقیم در خط مقدم، برای رزمندگان مادری کرد و لقب «مادر جبههها» را از آن خود کرد