شهید "علی اصغر رضایی "در بخشی از وصیت نامه اش می گوید: مدت هاست که به انتظار " شهادت " نشسته ام و از شهرمان هجرت و به جایی می روم که یاران حسین ( ع ) عاشقانه و با نیتی پاک جان خود را فدای الله و قرآن و اسلام می کنند.
شهدای مدافع حرم استان زنجان همچنانکه در جبهه های حق علیه باطل در هشت سال دوران دفاع مقدس جنگیدند در جبهه مقاومت نیز حضور یافته و جان خود را تقدیم کردند.
مادر شهید "شهریاری" با اشاره به اینکه مجید از همان ابتدا شخصیت موفقی در تحصیل و کارش بود، اما هیچوقت برایش اهمیتی نداشت و حتی انتظار تشویق هم بابت موفقیتهایش نداشت، گفت: زمانی که در مقطع دکتری قبول شده بود به هیچ یک از اعضای خانواده این موضوع را اطلاع نداده بود.
مادرش از حضور مستمر او در جبهه اظهار نگرانى مى كرد و "عبدالحسين" تا او را راضى نمى كرد راهى جبهه نمى شد و به شوخى مى گفت: "من بالاخره خواهم آمد يا عمودى يا افقى".
شهيد فاضلى داراى سواد ششم ابتدايى نظام قديم بود و اوقات فراغت را در منزل به خواندن كتاب و رساله هاى مذهبى مراجع تقليد و اشعار مذهبى مى پرداخت. او علاقه زيادى به مطالعه كتاب گنجور عشق كه اشعار آنرا مرحوم محمد سلطان خضرايى سروده است داشته و اكثر اشعار اين كتاب را حفظ بود.
قربانعلى پس از گذراندن دوره آموزشى در پادگان نوده به ناحيه هنگ ژاندارمرى همدان منتقل گرديد و از آنجا به كردستان اعزام شد.وی پس از يك ماه خدمت در مريوان در منطقه چناره به شهادت رسيد. داستان زندگى اين نوجوان شهيد را در نويد شاهد مازندران بخوانيد.
زمانى كه پيشنهاد ساختن راه روستای ینگجه مطرح شد گروهى به دليل مسائل مالى با آن مخالفت كردند. اما شهید "رضا زلفخانی" اولين قدم را برداشت و حلقه ازدواج خود را براى شروع كار تقديم كرد.