زندگینامه - صفحه 75

آخرین اخبار:
زندگینامه
خاطراتی از فرماندهان شهید استان زنجان(29)

فرمانده بايد همواره در جبهه باشد

مادر ياور از فرزند شهید خود چنین مى‏ گويد:"هر سه ماه يك بار به مرخصى مى‏ آمد، وقتى اصرار مى ‏كرديم كه بيشتر در خانه بماند، مى ‏گفت: خود فرمانده بايد همواره در جبهه باشد. بعلاوه افتخار ما اين نيست كه انقلاب كرده ‏ايم بلكه افتخار اين است كه انقلاب را ادامه دهيم."
خاطراتی از فرماندهان شهید استان زنجان(28)

فرماندهی که در آخرین لحظات به حالت درازكش نيروها را هدايت می كرد

شهید "اصغر محمديان" با يك دستمال محل جراحت را بست و على‏ رغم اصرار همرزمان جهت انتقال به پشت جبهه به خاطر تضعيف نشدن روحيه نيروها به حالت درازكش نيروها را هدايت مى ‏كرد و از معاون اول خود (شهيد) "ابوالفضل پاكداد" خواست تا هدايت عمليات را بدست گيرد.
خاطراتی از فرماندهان شهید استان زنجان(27)

عجله كنيد، نيروها حركت كرده‏ اند

خواهر شهید یعقوبعلی محمدی نقل می کند: آنقدر به فكر جبهه بود كه يك بار زخمى شده و در خانه به خواب رفته بود، ديدم در خواب مى ‏گويد، "عجله كنيد، نيروها حركت كرده‏ اند، شما عقب مانده ‏ايد."

پلاک/ شهیدی که در شوش به دیدار حق شتافت

زندگینامه شهید "ناصر باقری" در قالب نماهنگ پلاک توسط نوید شاهد منتشر شد.

ولایت پذیری یکی از ویژگی های بارز فرمانده شهید" محمد صالحی" بود

شهید "ابوالقاسم محمد صالحی" همیشه سعی می کرد از جبهه دور نشود؛ چرا که خود را پیرو امامت و ولایت و مقلد امام می دانست.

پلاک/ نماهنگ زندگینامه شهید "امیدعلی امامی"

نماهنگ زندگینامه شهید "امیدعلی امامی" توسط نوید شاهد زنجان منتشر شد.

پلاک/ شهید الهی همیشه در صحنه حاضر بود

نوید شاهد زنجان زندگینامه شهید "رجبعلی الهی حسین آبادی" را در قالب نماهنگ منتشر کرد.

راز شقایق های پیروزی را می دانم

شهید "حسین علی حشمتی" در وصیت نامه خود آورده است: من با خورشید سرخ رحمت، پیوند دارم و با بهار هم آوازم، راز شقایق های پیروزی را می دانم.
زندگینامه

شهید ابوالفضل شبان را بیشتر بشناسید

دوم دی ماه سالروز شهادت شهید ابوالفضل شبان است که زندگینامه این شهید والامقام را در ادامه می‌خوانید.

درگیری شهید «فارسی» با ماموران رژیم شاه

شهید «بهمن فارسی» در پشتیبانی از انقلاب اسلامی با ماموران رژیم شاه درگیر شد و 40 روز در زندان به سر برد.

دانشجوی جبهه

جهادگر شهید "مجتبی محمودی پناه" پس از اخذ دیپلم با معدل بسیار خوب در کنکور سراسری شرکت کرد و در رشته ی مهندسی مکانیک قبول شد طی نامه ای از دانشگاه درخواست 6 ماه مرخصی کرد تا بتواند 6 ماه دیگر سنگر سازان جهاد را یاری رساند.

شهید «حمزه‌پوریان» به آرزوی شیرین‌اش رسید

شهید «رامین حمزه‌پوریان» بعد از 3 بار اعزام به جبهه‌های نبرد حق علیه باطل به آرزوی شیرین‌اش که شهادت بود، رسید.

یا پیروزی یا شهادت

شهید "محمدعلی مهدوی" در وصیت شفاهی سفارش کرده بود:«من می روم. یا پیروز می شوم و یا شهید. لزومی ندارد که نزدیکانم نگران شوند.» نوید شاهد سمنان شما را به خواندن زندگی نامه این شهید بزرگوار دعوت می کند.

برادران! مبادا نمازتان ترک شود

شهید "علی سماقی" در بخشی از وصیت نامه اش نگاشته است: برادران شما را وصیت می کنم به نماز که مبادا ترک شود. به قرآن اهمیت بدهید، زیرا که قرآن چراغی است که فقط عاشقان پروانه وار در اطرافش پرواز می کنند و در شعله ی عشقش می سوزند.

پاسدارى كه آرزوى ديرينه اش شهادت در راه خدا بود

پاسدار شهيد "عيسى فرهادى" پس از شنيدن پيام ملكوتى امام امت، نشستن در خانه را ننگ مى دانست و هجرت از خانه بسوى ميعادگاه عاشقان يعنى جبهه هاى نور عليه ظلمت را برگزيد. بخاطر علاقه شديدى كه به سپاه داشت در كردستان به عضويت سپاه در آمد. داستان زندگى اين شهيد را در نويد شاهد مازندران بخوانيد.

تصاویر وصیتنامه شهید اکبر حیدری

نوید شاهد تصاویروصیتنامه شهید "اکبر حیدری" را در سالروز شهادتش منتشر کرد.

دست نوشته های شهید "اکبر حیدری" در قالب شعر

دست نوشته های شهید "اکبر حیدری" توسط نوید شاهد در سالروز شهادت این شهید والامقام منتشر شد.

تصاویر دیده نشده شهید اکبر حیدری

نوید شاهد تصاویر شهید "اکبر حیدری" را در سالروز شهادتش منتشر کرد.

وضوی شهادت

شهيد "صادق تيمورى" براى به ثمر رساندن انقلاب اسلامى در تظاهرات و راهپيمايى ها شركت مى كرد زيرا خود را مسئول پاسدارى از خون شهدا و دستاوردهاى انقلاب مي دانست.او در حالی که برای گرفتن وضو از سنگر بیرون آمده بود هدف خمپاره دشمن قرار گرفت و به خیل عاشقان یار پیوست. داستان زندگى اين رزمنده مازندرانى را در نويد شاهد مازندران بخوانيد.
خاطراتی از فرماندهان شهید استان زنجان(26)

شهادت با طعم یقین

مادر شهید "کمال قشمی" می‌گوید: " كمال كه نوجوانى بيش نبود شروع به گريه و زارى كرد و گفت مادرجان مى‏ خواهم حرفى را برايت بگويم. گفتم بگو، كمال گفت: مادر تو فكر مى‏ كنى من با پوشيدن اين لباس شهيد مى‏ شوم؟ نه چنين نيست، هرچه خداوند بخواهد همان است. من وقتى به اين حرف دقت كردم، ديدم به خوبى اين مطلب را درك كرده و بعد از آن مانعش نشدم."
طراحی و تولید: ایران سامانه