اى فلك با من عجب نقش غربى ساختى
روي در آب چشمه مي شوييد از خــــدا عـــاشقانه مي گوييد
دي ماه آرام آرام مي گذشت و کفش و کلاه و پالتوي زمستانيش را به بهمن مي سپرد. روزهاي آخر بي قراري و اشتياق طاهره خانم فرارسيده بود و لحظه ها براي او به کندي مي گذشت. بالاخره بهمن آمد. اول بهمن ماه1338...