همرزم شهید «مسلم رضایی» میگوید: تانک از روبرو به سمت ما می آمد. له شدن و مرگ در پیش روی خویش متصور نمودیم. لحظات به سرعت می گذشت و تصمیم گرفته شده با زندگی و مرگ ما ارتباط داشت.
شهید «علیرضا امینی آقبلاغی» در فرازی از وصیتنامه خود نوشته است: برادران فریب اين دنيا را نخوريد زيرا ظاهرش زيباست ولي باطنش پست است و دنی، دنیا دردی از ما را دوا نمیکند كه بخواهيم كامي از آن ببريم و ما بايد با عملهاي نيک خود در اين دنيا و آخرت عاقبت بخیر شویم.
شهید «مسلم رضایی» به طور مداوم تا هنگام شهادت چهار سال بطور پیوسته در جبهه بود.
شهید «صیدرحمان بهرامیان» در فرازی از وصیتنامه خود نوشته است: خواهرانم و برادرانم ای عزیزان مرا حلال کنید و ببخشید و اشتباه مرا ببخشید و برای من گریه و زاری نکنید این روز شادی روح من در آن دنیا می باشد.
شهید «نیازعلی گل خاتونبانی» با آغاز جنگ تحمیلی به جبهه رفت. حتی بعد از قبولی در دانشگاه نیز نتوانست تحمل کند و رفتن به جبهه را به ماندن در دانشگاه ترجیح داد.
شهید «حمید پیراهن سیاه» در وصیتنامه خود نوشته است: لحظه مرگ كه گريزي از آن نيست براي همه پيش خواهد آمد چه بهتر كه انسان خودش انتخابگر بهشت شود قبل از آن كه مرگ او را انتخاب نموده و فرصت را برايش ضايع كند.