یادداشت های سفر(27)؛ در دل آسمان
دوشنبه, ۲۵ مرداد ۱۳۹۵ ساعت ۱۰:۲۰
نوید شاهد: پس از صرف صبحانه در تالار وحدت دربندي با انداختن چند دستمال کاغذي روي صندلي محلي را براي ايستادن صياد و صحبت او فراهم مي کند او 6 تذکر مي دهد
پس از صرف صبحانه در تالار وحدت دربندي با انداختن چند دستمال کاغذي روي صندلي محلي را براي ايستادن صياد و صحبت او فراهم مي کند او 6 تذکر مي دهد :
1.در بخش کارهاي باقي مانده قرارگاه نصر ، قرارگاه فجر و قرارگاه کربلا و هوانيروز بايد کارهايشان را قبل از ساعت 10 صبح به انجام برسانند .
2.بقيه برادران که از محل اقامت خارج نمي شوند . براي تهيه فهرست اقدامات 48 ساعت گذشته ، اقدام کنند ، و معاونين هماهنگ کننده اين فهرست را به تيمسار هاشمي بدهند .
3.پرسشنامه ، 12 ماده اي است که با حال و حوصله آن را پر کنيد ، مشورتي است با تک تک شما .
4.تا ساعت 12 به لباس نظامي ملبس بمانيد .
5.ساعت 10 صبح با اتوبوسها به طرف سالن سينما مي رويد ،از ساعت 10 تا 12 مراسم توديع و خداحافظي است .
6.بعد از مراسم توديع ، براي صرف غذا مي رويد . قبل از نماز ترتيب بازگشت را اعلام مي کنيم .
تيمسار حسني سعدي به شدت گرفتگي کمر پيدا کرده است ، صياد از او مي خواهد که قبول کند به جاي او براي ادامه برنامه ها برود ولي او نمي پذيرد و مي گويد که چون برنامه ريزي کرده بايد خودش برود .
سوار برا خودرو تويوتا به محل استقرار هلي کوپترها براي ادامه مأموريت مي رويم . در داخل خودرو ، صياد از فرصت استفاده کرده آياتي از قرآن تلاوت مي کند .
در مهمانسراي قرارگاه جنوب ، صياد نقشه اي روي ميز گذاشته و مسير را براي خلبانان توصيه مي کند و بعد بر روي يک کاغذ نقشه مسير را مي کشد :
وقتي در دل آسمان جاي مي گيريم ، براي شناسايي سايتهاي 1 و 2و 3 و 4و چند بار منطقه را دور مي زنيم . بعد از مناطق دره خنک و رودخانه رقابيه ، سه راهي قهوه خانه و جاده شوش ، به طرف سايت ها ، پل کرخه ، غرب رودخانه کرخه ، سه راهي انگوش ، سايت سکوهاي پرتاب موشک و مي رويم و از آنجا به مهمانسرا برميگرديم . صياد از فرصت براي نوشتن يادداشتهايش ، استفاده ميکند تا به هتل ستاره برگرديم . همين که داوري وارد خودرو مي شود تا در کنار من بنشيند ،صياد خطاب به داوري مي گويد : "آقاي کاظمي له نشود " ! و او جواب مي دهد : " کاظمي مگر پشه است که له شود " !
هنگام عبور از خيابانها صياد مي گويد : " ديروز اگر با آن ميني بوس قراضه نرفته بوديم ، امروز اين پيشرفت را نداشتيم " از چهره اش پيداست که از برد کار امروز بسيار راضي است .
پس از رسيدن به پايگاه چهارم ، با تعدادي از دوستان به سالن سينما مي رويم ، کمي منتظر مي مانيم تا افراد جمع شوند ، هنگام ورود تيمسار صياد شيرازي ، تيمسار سليمان جاه ، پشت ميکروفون رفته و خبردار نظامي مي دهد .
بر روي سن به ترتيب : سلامي از قرارگاه قدس ، سليمان جاه از قرارگاه نصر ، صياد شيرازي از قرارگاه کربلا ،جاوداني از قرارگاه فجر ،خالقيان از قرارگاه فتح و هاشمي به عنوان مدير اجرايي پشت ميز قرار مي گيرند .
غيبت حسني سعدي نشانگر اين است که درد گرفتگي کمر او جدي است .
صياد شيرازي در اين جلسه جمع بندي خود را از مجموع کارهاي صورت يافته در اين چند روز ارائه مي کند :
" برادران عزيزم خسته نباشيد ،خدا قوت ! با تمام وجود لمس کرديد که چقدر سخت است به قلم آوردن و به تصوير کشيدن سر جنگيدن در راه خدا ،واقعاً آدم هرچه عميق تر مي شود باز هم راضي نمي شود . وقتي امروز به منطقه فجر رفتم ،نکاتي را پيدا کردم و به تصوير کشيده شد که معلوم شد بيشتر از اين مي توان کار کرد . رمز اين کار در اخلاصهاست . در يادآوريهاي کلي ، اگر کار با اخلاص باشد ،قلب روشن و قوي تر مي شود ما مرحله اول را به پايان رسانديم ، تلفات نداشتيم ، فقط تيمسار حسني سعدي ناراحتي کمر پيدا کرد . و يک نفر هم تب و لرز گرفته داريم . روحيه برادران را در حرکت روحيه جبهه اي مي بينم ، و استمرار آن به خاطر همين روحيه جنگي است . "
سپس وي جمع بندي خود را از برنامه هاي عمل شده ارائه مي کند و در پايان از مهمان نوازي فرمانده و پرسنل پايگاه تشکر مي کند .
در فرودگاه وحدتي ، يکي از همراهان به نام عبدي گرمازده شده است ، دوستان وي درصدد کمک به او هستند . کياني يکي از دوستان او به شوخي به وي مي گويد : الان جنگ نيست ، تهران برسي خوب مي شوي ، فکر نکن که جنگ است " !! و بعد به شوخي خود ادامه مي دهد :" اگر شهيد شوي عکست را مي زنند اول کتاب معارف جنگ " ! ! و سپس براي او نوشابه اي مي خرد . عبدي جرعه اي مي نوشد و بعد آن را پس مي زند . در نتيجه کياني مي گويد : " يک نوشابه به دستور من نمي خوري ، چه جور به دستور من مي خواهي جلو بروي " ! !
پس از اعلام اسامي وارد سالن انتظار مي شويم . در هواپيماي اول ، بيشتر پرسنل هوانيروز هستند و زودتر پرواز مي کنند . اين هواپيما ابتدا به اصفهان و بعد به تهران مي رود . ما نيز با هواپيماي دوم به طرف تهران پرواز مي کنيم.
نظر شما