بوی بهشت در جبهه پیچیده است
به گزارش نوید شاهد هرمزگان، شهید «عباس دهقانی نخلی» دوم اردیبهشت ۱۳۴۶، در شهرستان بندرعباس دیده به جهان گشود. پدرش محمد و مادرش حوا نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. به عنوان سرباز نیروی دریایی ارتش در جبهه حضور یافت. نهم دی ماه ۱۳۶۶، در بمباران هوایی ایستگاه رأس البیشه عراق به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.

جانم هم در برابر دینم ارزشی ندارد
عباس در خانوادهی ما بهترین فرزند بود؛ گلِ سرسبدِ خانه. آنقدر به درس علاقه داشت که همهی معلمانش از او رضایت کامل داشتند. خودش نیز از ورزشکاران تیم کاوه بود.
تا زمانی که امام امت از پاریس عازم ایران شد و در اینجا دشمنان اسلام به پا خاستند و به مقابله با امام پرداختند.
عباس همراه من شبها با هم به مسجد میرفتیم. ماه مبارک رمضان بود؛ روزه و نمازش هیچگاه قضا نمیشد و احکام دینی را به طور کامل و درست میفهمید.
روزی که امام به وطن تشریف آوردند، او از تلویزیون تماشا میکرد. به من گفت: «پدرم، نگاه کن! ببین امام امت چگونه نور از چهرهاش میبارد. ببین خدا چه نیرویی به این مرد بزرگ داده است؛ مثل حسینبنعلی علیهالسلام. حالا که او را دیدهام و شناختهام، محبت امام در دلم جای گرفته است.»
بعد گفت: «پدرجان، به من اجازه بده به مدرسه نروم.»
گفتم: «چرا نروی؟ میخواهی ترک تحصیل کنی؟»
گفت: «بله. دین در خطر است. سواد چه ارزشی دارد؟ حتی جانم هم در برابر دینم ارزشی ندارد.»
پس خودش را داوطلب معرفی کرد و پس از سربازی، عازم جبهه شد. وقتی از جبهه به مرخصی آمد، برایم از آنجا تعریف میکرد. گفت: «بابا، بنشین تا برایت از جبهه بگویم. اگر توانش را داری، تو هم بیا. شبها دعای کمیل و دعای ندبه میخوانند و با دوستان، از سرِ عشق و اخلاص کنار هم هستیم. فکر میکنم بوی بهشت در جبهه پیچیده است.»
من در پاسخ به او گفتم:
فرزندم!
فرزندِ هنر باش، نه فرزندِ پدر
که فرزندِ هنر، زنده کند نامِ پدر
(به نقل از پدر شهید، محمد دهقانی نخلی)
انتهای متن/