من شهادت را با چشم باز و گوش شنوا خریدم

به گزارش نوید شاهد استان قزوین، شهید «داود قاسمیمیزوجی»، بیست و چهارم اردیبهشت سال ۱۳۳۶، در شهر قزوین به دنیا آمد، پدرش شکرالله (فوت۱۳۵۵) و مادرش هاجرخاتون نام داشت، تا چهارم ابتدایی درس خواند، آهنگر و جوشکار بود، سال ۱۳۵۷ ازدواج کرد و صاحب سه پسر شد.
این شهید بزرگوار از سوی بسیج در جبهه حضور یافت، دهم اردیبهشت سال ۱۳۶۵، در فاو عراق بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید و مزار مطهرش در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
وصیتنامه شهید داود قاسمیمیزوجی:
همسرم از تو میخواهم که مثل حضرت زینب(س) که در کربلا امام حسین(ع) را تنها نگذاشت شما هم بچههای مرا تنها نگذاری میدانم برایت سخت میگذرد. مهدی جان و مصطفی جان و مرتضی جان شما هم بابا را حلال کنید که در حق شما نتوانستم پدری کنم و شما ادامهدهنده راه من باشید.
در ضمن من راه خودم را با چشم باز و گوش شنوا، امام خود و رهبر خود را انتخاب کردم و در راه دین و راه حق و میهن شهادت را خریدم و رفتم. شما هم برایم عزیزانم گریه نکنید و از دوستانم بخواهید ادامهدهنده راه شهدا باشند و امام را تنها نگذارند میدانم که تنها نمیگذارند.
برادر بزرگوارم به دوستانم و فامیلهای دور و نزدیک بگویید که نماز جمعه را خالی نگذارند. چون که مشتی هست بر دهان آمریکا و منافقین و یاوهگویان است. برادر جان بچههای من را درسی بده که انبیا و اولیا در راه خدا برداشتند و ادامه دهنده راه شهدا و راه امام و راه اسلام دین و رهبر باشند. امیدوارم از خداوند که دوستان و آشنایان و همسرم مرا ببخشند.
مهدی جان و مصطفی جان و مرتضی جان با آن دستهای کوچکتان امام را دعا کنید؛ و رزمندهها امام را دعا کنید. خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار. والسلام علیکم و رحمه اله و برکاته و من الله التوفیق. داود قاسمی میزوجی
