کد خبر : ۶۰۸۲۸۱
۰۹:۱۷

۱۴۰۴/۱۰/۰۶
روایتی غریبانه از شهدای غریب؛

حیدرعلی و سیدجمال غریبانه پر کشیدند

شهیدان مختاری و اعلائی در غربت و غریبانه به شهادت رسیدند.


به گزارش نوید شاهد همدان، قطره‌های خون ‏شهدا در تمامی ذره‌های خاک این وطن جای گرفته و عطر نفس هایشان در هر شهر و دیاری استشمام می‌شود شهدای ما زنده هستند و به راستی چه زیبا گفت پیر جماران که «شهدا در قهقهۀ مستانه شان و در شادی وصولشان ‏‏عِندَ رَبِّهِم یُرزَقون‌اند». ‏

محمد فلاح از آزادگان شهرستان بردسکن در خاطره‌ای از شهدای غریب همرزمش می‌گوید: 

در اسفند ۱۳۶۲ در عملیات خیبر به اسارت نیرو‌های بعثی درآمدیم، در همان لحظات اول اسارت «حیدرعلی مختاری شورچه» از بچه‌های قوچان در بین اسرا دیده می‌شد که نسبت به سایرین سن بیشتر و هیکلی ورزیده تری داشت.

حیدرعلی و سیدجمال غریبانه پر کشیدند

شهید حیدرعلی مختاری

بعثی‌ها به دنبال پاسدار‌ها می‌گشتند و کسی چیزی نمی‌گفت به ناچار بعثی‌ها در بین اسرا گشتند و چند نفر را به خیال پاسدار بودن از جمع خارج کردند و یکی از همان اسرا شهید «مختاری» بود که به بیرون از جمع بردند، بعد‌ها شنیدیم که حیدرعلی و جمعی که گمان می‌کردند پاسدار باشند را در کنار مقر با تیر مستقیم به شهادت رسانده‌اند.

شهادتی غریبانه

پس از اسارت در اردوگاه موصل ۲ مستقر شدیم. بیشتر اسرا از اهالی خراسان بودند ولی در این میان تعدادی از شهرستان‌ها و استان‌های دیگر نیز دیده می‌شد.

یکی از اسرا شهید «سید جمال اعلایی» از بچه‌های شهرری بود که جوانی رعنا و بهشتی بود که اخلاق خوبی داشت.

حیدرعلی و سیدجمال غریبانه پر کشیدند

شهید سیدجمال اعلایی

اتفاقات اسارت، شکنجه ها، تغذیه نامناسب، عدم بهداشت و ... باعث شده بود تا سیدجمال به بیماری یرقان مبتلا شود.

بیماری سیدجمال هر روز پیشرفت می‌کرد و حالش را بدتر می‌کرد تا اینکه در یکی از روز‌ها بعثی‌ها او را به بیمارستان بردند و دیگر او را نیاوردند.


گزارش خطا

ارسال نظر
طراحی و تولید: ایران سامانه