«ابوالفضل»؛ ثمره توسل و ایمان مادر
به گزارش نوید شاهد سمنان، «شهید ابوالفضل علائیان» فرزند نقی در بیست و ششم تیرماه ۱۳۴۰ در روستای رکنآباد از توابع شهرستان سمنان دیده به جهان گشود.

توسل به ائمه
مادر ابوالفضل نقل میکند: «شش سالی بود که بچهدار نمیشدیم. به ائمه متوسل میشدم. هر مجلس روضهای میرفتم، خدا را به آن امام قسم میدادم. یک روز سیدی که شال سبز به کمرش بسته بود، درِ خانهمان آمد. اعتقادی که به سید داشتم، نذرم را به او دادم و خواستم برای حاجتم دعا کند. گفت: مادر من! ناراحت نباش، خدا بهت پسری میده. اسمش رو ابوالفضل بگذارین! وقتی شوهرم از بیرون آمد، موضوع را بهش گفتم. نمیخواستم چیزی را از او پنهان کنم. ناراحت شد که چرا به کسی که نمیشناسیم و شاید هم رمّال باشد پول دادهام. گفتم: حاج آقا! ناراحت نشو، من به سیدها خیلی اعتقاد دارم. خدا رو چه دیدی؟ ان شاءالله به دعای همین بنده خدا، حاجتمون برآورده میشه. شب شوهرم خواب دید که جوانی رشید، پسر و شمشیری را به او میدهد و میگوید: تعزیه حضرت ابوالفضل بگیر و اسم بچهات رو هم ابوالفضل بگذار.»
پدرش کارگر راهآهن بود و وضع مالی خوبی نداشتند. به همین خاطر ابوالفضل نتوانست ادامه تحصیل دهد. تا اول راهنمایی درس خواند و ترک تحصیل کرد. برای کمک خرج خانواده به کارگری و بنایی در کنار پسر عمهاش پرداخت. بعد هم به عنوان کارگر در کارخانه نساجی سمنان مشغول به کار شد.
با تشکیل بسیج، به عضویت پایگاه روستا درآمد. خودش را برای خدمت سربازی آماده کرد. دفترچه آماده به خدمت گرفت و سرباز ارتش شد. در لشکر بیست و یک حمزه تهران آموزش دید و به عنوان محافظ و نگهبان به وزارت امور خارجه معرفی شد. بعد از یک سال خدمت، تقاضای اعزام به جبهه داد. به منطقه جنوب رفت. در منطقه زبیدات عراق مشغول به خدمت شد. بیست و یک ماه خدمت بود که در بیست و نهم آذرماه ۱۳۶۶ بر اثر اصابت ترکش به کمر شهید شد.
به دلیل تبادل آتش دو طرف ایران و عراق، پیکرش چند روزی روی زمین ماند. در فرصت مناسب پیکرش را به عقب منتقل و به سمنان فرستادند. پس از تشییع در گلزار شهدای روستای رکنآباد در جوار رفقای شهیدش به خاک سپرده شد.
انتهای متن/