من میشوم مدافع حرم، تو هم مدافع چادر مادرمان باش!

به گزارش نوید شاهد، سید سرور هاشمی وقتی که نوجوان بود، همراه با پدر و مادر و ۴ خواهرش به دلیل اشغال شهرهای افغانستان به سوی مرزهای ایران روانه شدند و در مشهد مقدس اقامت کردند.
سیدسرور وقتی ۱۴ ساله بود برای اعزام به جبهه و جنگ با دشمن بعثی پیش قدم شد اما به خاطر سن کم و مخالفت خانواده نتوانست به جبهه برود. بعد از این ماجراها او خیاطی را یاد گرفت؛ به این کار به صورت حرفهای مشغول شد و کارگاه خیاطی هم راه انداخت. او در ۲۵ سالگی و در آبان ۱۳۷۰ با سیده زهرا حسینی ازدواج کرد که ثمره این ازدواج ۴ فرزند است؛ به نامهای نسرین، پروین، حامد و معصومه.
این شهید مدافع حرم علاقه زیادی به خانواده داشت و به پیامبر(ص) و ائمه اطهار (ع) و به خصوص امام زمان(عج) عشق میورزید. او در ایام جنگ داعش و تکفیریها در سوریه با بچههای فاطمیون به خصوص ابوحامد فرمانده تیپ فاطمیون ارتباط داشت. همین آشنایی سبب شد برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) به سوریه اعزام شود.
سیدسرور بعد از ۲ ماه نبرد در سوریه به اسارت دشمن نفوذی درآمد و پس از شکنجه توسط دشمن در حالی که ضربه سختی به سرش خورده و فکش نیز شکسته بود، به بیمارستانی در دمشق منتقل شد و بهدلیل شدت جراحات او را به ایران فرستادند. این مدافع حرم در بیمارستان بقیه الله تهران بستری شد اما معالجات او موفق نبود و سرانجام در ۲۵ خرداد ۹۴ به سالار شهیدان پیوست و پیکر مطهرش در بهشت رضا(ع) به خاک سپرده شد.

فرزند شهید سید سرور هاشمی روایت جالبی دارد از توصیه پدرش که در روز اجتماع خانوادگی حجاب فاطمی در ادامه میآید.
این فرزند شهید میگوید: پدرم همیشه مرا تشویق میکرد تا درسهای زندگی را خوب یاد بگیرم. همیشه به من میگفت: زندگی مثل موجهای دریا بالا و پایین دارد، باید خیلی صبور باشی تا در زندگی موفق باشی. وقتی هم که پدرم عازم سوریه میشد به من گفت: دخترم من به سوریه میروم و مدافع حرم میشوم تا دست هیچ نامردی به حرم بیبی حضرت زینب (س) نرسد. از تو میخواهم مدافع چادر مادرمان حضرت زهرا(س) باشی.
دختر شهید مدافع حرم سرور هاشمی بیلن میکند: پدرم میگفت: دخترم حجاب برای زن مثل سلاح میماند؛ باید بتوانی خوب از آن استفاده کنی. حالا من سعی میکنم با حفظ حجابم پدرم را خشنود سازم.
انتهای پیام/