آخرین اخبار:
کد خبر : ۶۰۵۶۶۷
۲۱:۳۷

۱۴۰۴/۰۹/۰۳
گفت‌و‌گو با دکتر «محمدعلی فرزانه» فرزند جانباز ۶۰ درصد

از سنگرهای دفاع از کشور تا حضور در جبهه‌های علمی و صنعتی

دکتر محمدعلی فرزانه، در گفتگویی روشنگر با «نوید شاهد تهران بزرگ»، پرده از پیوندی عمیق و تأثیرگذار میان میراث دفاع مقدس پدرش و مأموریت تخصصی خود برقرار می‌کند. او معتقد است که تولید محصولاتی، چون بازدارنده‌های خوردگی برای حفاظت از تأسیسات نفتی و زیرساخت‌ها، شکلی مدرن از همان دفاع از آب و خاک برای نسل‌های آینده است.


به گزارش نوید شاهد تهران بزرگ، در دنیایی که شتاب تحولات علمی هر روز بیش از گذشته می‌شود، گفت‌وگو با چهره‌هایی که هم قدم با این جریان پیش می‌روند، معنایی دوچندان پیدا می‌کند. دکتر محمدعلی فرزانه، کارآفرین، پژوهشگر و متخصص برجسته صنعت، از جمله همین چهره‌هاست؛ کسی که پرورش نسلی کنجکاو، به‌روز و آشنا با فناوری‌های نوظهور، به‌ویژه هوش مصنوعی، را رسالت اصلی خود می‌داند.

 او در روایت خود، پلی ظریف و معناگرا میان رشادت پدرش در دفاع از خاک میهن و مأموریت امروزش در صیانت از تأسیسات حیاتی کشور با بهره‌گیری از فناوری‌های نوین بازدارنده خوردگی برقرار می‌کند؛ پیوندی که از عمق باور و نگاه او به مفهوم «حفاظت» سرچشمه می‌گیرد.

 دکتر فرزانه در پایان، مهم‌ترین درس زندگی‌اش را (برگرفته از سبک زندگی پدرش) پیشکش جوانانی می‌کند که در مسیر رشد، به صبر و مداومت بیشتری نیاز دارند: «پیگیری بی‌وقفه» در یادگیری و آفرینش؛ دو کلید طلایی که به باور او می‌تواند قفل‌های موفقیت را برای هر انسان پرتلاشی بگشاید. در چنین فضایی، خبرنگار نوید شاهد پای صحبت دکتر محمدعلی فرزانه، کارآفرین، پژوهشگر و فعال اثرگذار عرصه صنعت نشسته است. در ادامه می‌توانید ماحصل این گفت‌وگو را بخوانید.

از سنگرهای دفاع از کشور تا حضور در جبهه‌های علمی و صنعتی

دکتر محمدعلی فرزانه هستم؛ دانش‌آموخته دکترای الکتروشیمی، رشته مهندسی مواد گرایش خوردگی و الکتروشیمی از دانشگاه صنعتی اصفهان. پس از سال‌ها فعالیت در شرکت‌های مختلف، حدود سه سال پیش با تکیه بر تخصصم، شرکت دانش‌بنیان خودمان را تأسیس کردیم و اکنون در مرحله تجاری‌سازی محصولاتی هستیم که بر پایه دانش آکادمیک و به روز دنیا تولید کرده‌ایم.

 متولد سال ۱۳۶۳ هستم و مجموعاً چهار فرزند در خانواده می‌باشیم، دو برادر و دو خواهر. در میان اعضای خانواده، من و برادرم دارای مدرک دکترا بوده و دو خواهرمان در مقطع کارشناسی ارشد تحصیل کرده اند.مادر گرامی‌مان نیز دارای مدرک دکترا هستند. من ساکن تهرانم، اما پدرم به دلیل ارادت مذهبی و نزدیکی به مکان‌های متبرکه، در قم اقامت دارند.  

دوران کودکی، نوجوانی و تأثیر خانواده

 ما دوران کودکی و نوجوانی خود را در اصفهان گذراندیم. پدرم جانباز شیمیایی و همچنین دارای عوارض اعصاب و روان هستند. با وجود شرایط جسمی‌شان، حضور ایشان در زندگی ما همواره پررنگ بوده؛ چه در مسیر تحصیل ما و چه در مراحل کار و اشتغال و زندگی.

من و برادرم در زمینه‌های مختلف دکترا داریم و در شرکت نیز، ما سه نفر یعنی من، برادرم و پدرم سهامدار هستیم. از همان دوران کودکی، غرق در درس بودیم. پدرم علاقه‌ی شدیدی داشتند که ما تحصیلات عالی را ادامه دهیم؛ و به همین دلیل است که من، برادرم و هر دو خواهرمان، همگی تحصیل‌کرده‌ایم. ایشان قویاً ما را تشویق می‌کردند و نقش بسیار تأثیرگذاری در رسیدن ما به مدارج بالای تحصیلی، به‌ویژه دکترا، داشتند.

نکته مهم این است که علاوه بر کسب مدارک علمی، پدر تأکید داشتند که کار ما باید عملی، پایدار و مفید به حال خودمان و جامعه باشد. ما به عنوان فرزندان جانباز، هرگز از امتیاز پدرمان استفاده نکردیم؛ زیرا ایشان کاملاً با این رویه مخالف بودند. اگر امروز دست به کار و موفقیتی داریم، صرفاً مرهون توانایی‌های شخصی خودمان است، نه به واسطه نسبت ایثارگری پدرمان.

تعامل پدر با شرایط جسمانی خودشان و تأثیر آن بر تحصیل

پدرم تلاش می‌کردند تا با وجود شرایط جسمی، حداقل تأثیر منفی را بر زندگی ما داشته باشند و اطمینان حاصل می‌کردند که آسیبی به ما نرسد. از طرف دیگر، خلق و خوی پیگیر ایشان و حضور مستمرشان در جلسات مربیان و شورای مدرسه، و پیگیری‌هایشان از معلمان، برای ما انگیزه‌بخش بود.

وقتی می‌دیدیم که ایشان چقدر مشتاق پیشرفت ما هستند و خودشان به دلیل شرایطی نتوانسته‌اند تحصیلات عالی را ادامه دهند، این موضوع برایمان جذاب‌تر می‌شد. ایشان مدام ما را تشویق می‌کردند. مادر گرامی‌مان نیز در همین دوران، در حین معلمی و کار، موفق به اخذ مدرک دکترا شدند؛ چرا که علاقه پدر به تحصیل، ایشان را نیز ترغیب به ادامه تحصیل کرد. همه ما تحت تأثیر این عشق پدر به علم و دانش بودیم.

باید بگویم، در هر مقطعی، چه قبل از دیپلم و چه بعد از آن، هر مشکلی پیش می‌آمد، ایشان با وجود محدودیت‌های جسمی‌شان، هرگز ما را تنها نگذاشتند. همیشه در مسیر رفع مشکلات ما گام برمی‌داشتند و همراه ما بودند. حتی امروز که در حوزه کار با موانعی رو‌به‌رو می‌شویم، اولین کسی که حامی و یاری‌رسان ماست، ایشان هستند. با وجود افزایش سن و تشدید مشکلات جسمی‌شان، همچنان اشتیاق فراوانی دارند که درگیر کار باشند و پیگیر امورات ما بمانند..

دکتر محمدعلی فرزانه در جریان این گفتگو تصریح کردند که پدر ایشان با ۶۰ درصد جانبازی، پس از دوران دفاع مقدس، تحصیلات خود را ادامه ندادند و به فعالیت در جهاد سازندگی و جهاد کشاورزی، مشغول شدند.علیرغم صدور حکم از کارافتادگی، ایشان اصرار داشتند که تا پایان خدمت سی و دو ساله خود فعال باشند و حتی یک یا دو سال بیشتر از موعد مقرر مشغول به کار ماندند. تأکید ایشان بر این بود که چون هنوز توان کار کردن را دارند، باید خدمتشان را کامل کنند. در آن مقطع، پدرمن احساس می‌کردند که حضور و فعالیت در جبهه سازندگی، ارزشمندتر از ادامه تحصیل است.

 وقتی علاقه، مسیر دانشگاه را عوض می‌کند

 واقعیت این است که در دوران ما، یعنی دهه شصت، انتخاب رشته بر اساس علاقه نبود، بلکه صرفاً بر اساس رتبه‌ای بود که در کنکور کسب می‌کردیم. اما پس از ورود به دانشگاه و شروع به مطالعه دروس تخصصی، متوجه شدم که این حوزه چقدر جذاب است.

من شخصاً علاقه‌ی شدیدی پیدا کردم که تحصیلاتم را در حوزه خوردگی مواد ادامه دهم. شاید شروع کار با علاقه همراه نبود و صرفاً به دلیل رتبه کنکور بود، اما علاقه‌ای که در من ایجاد شد، باعث شد برای مقاطع ارشد و دکترا بسیار مصمم‌تر باشم و مطالعه کنم. دقیقاً گرایش مورد نظرم، یعنی خوردگی مواد و الکتروشیمیایی را انتخاب کردم. با وجود اینکه در دانشگاه‌های شریف و تهران نیز در رشته‌هایی مرتبط پذیرفته شده بودم، چون هدف اصلی‌ام خوردگی مواد بود، دانشگاه اصفهان را انتخاب کردم؛ زیرا در آن زمان، قطب و یکی از بهترین دانشگاه‌های ایران در رشته خوردگی مواد محسوب می‌شد. این انتخاب، پس از شناخت اولیه از رشته صورت گرفت.

رشته مهندسی مواد در گرایش خوردگی و الکتروشیمی به طور خاص به جلوگیری از اکسیداسیون و زنگ‌زدگی فلزات می‌پردازد.

دستاورد‌های علمی و پیوند علم با صنعت

دکتر فرزانه بیان کرد که در دوران تحصیل خود موفق به انتشار حدود پنج مقاله ISI در مجلات معتبر بین‌المللی شده است و البته تعداد مقالات داخلی‌مان بسیار بیشتر بود. همچنین سه مورد ثبت اختراع داریم و در حال حاضر پنج محصول داریم که هیچ‌کدام نمونه داخلی مشابهی ندارند و و از نظر فناوری و کاربرد، در بازار ایران کم‌نظیر محسوب می‌شوند.

در حال حاضر مشغول تجاری‌سازی این محصولات هستیم. اینها محصولاتی به‌روز و پیشرفته هستند که کاربرد‌های فراوانی در صنایع مختلف، از جمله پتروشیمی و ساختمان‌سازی دارند. این فناوری‌ است که شرکت ما به آن دست یافته و تولید داخلی نداشته است؛ و از آن مهم‌تر، اینها محصولات دانش‌بنیان محسوب می‌شوند.

تلاش اصلی من همواره این بوده که علم را وارد صنعت کنم. برخلاف برخی دیدگاه‌ها که علم را در برابر ثروت قرار می‌دهند، اعتقاد من این است که علمی ارزشمند است که بتواند ثروت‌آفرینی کند. هدف من تبدیل کردن علمی که در دانشگاه و طی این سال‌ها آموخته‌ام، به سرمایه‌ای مادی و معنوی بوده است.

تعادل میان پیشرفت شخصی و مسئولیت اجتماعی

 قبل از راه‌اندازی شرکت در سه سال اخیر، من حدود شش تا هفت سال در شرکت‌های مختلف، در سمت‌های مدیر فنی و مدیر داخلی، مشغول به کار بودم. در تمام این مدت، تمام تلاشم بر این بود که نیرو‌هایی را آموزش دهم که متخصص باشند.

متأسفانه صنعت ما با این معضل روبروست که افرادی که وارد می‌شوند اغلب صرفاً یک مسیر خطی را دنبال می‌کنند و چیز زیادی نمی‌آموزند؛ هدفشان بیشتر درآمدزایی است. اما من در هر کجا که بودم، سعی کردم کارکنان را طوری تربیت کنم که هر روز به دنبال یادگیری چیز‌های جدید باشند، دلایل تغییرات را جویا شوند و حس کنجکاوی‌شان فعال بماند. این حس کنجکاوی باید از دوران مدرسه نهادینه شود.

تجربه تدریس به صورت حق‌التدریسی در دانشگاه‌ نیز این دیدگاه را در من تقویت کرد که باید در افرادی که با من کار می‌کنند، اشتیاق به یادگیری و کنجکاوی در مورد چرایی پدیده‌ها زنده بماند. زیرا همین دلایلِ به ظاهر کوچک، هم از نظر علمی و هم از نظر مادی، می‌توانند به دستاورد‌های بزرگی منجر شوند؛ درست مانند محصولاتی که ما تولید کردیم. داستان خوردگی و زنگ‌زدگی که یک پدیده طبیعی بود، اکنون تبدیل به راه‌حلی برای محافظت از صنایع مختلف شده است، و اکنون داستان تجاری‌سازی نیز به آن اضافه شده است.

ما اخیراً هوش مصنوعی را که یک فناوری کاملاً به‌روز دنیاست، وارد حوزه کاری خود کرده‌ایم و در حال بازاریابی برای آن هستیم؛ محصولی که حتی نمونه خارجی مشابه یا رقیب مستقیم ندارد و در سایر کشور‌ها نیز تازه در مراحل اولیه ورود است. سعی من این است که فراتر از محتوای صرفاً دانشگاهی، انگیزه‌ای در همکارانم ایجاد کنم که پیوسته دنبال یادگیری مطالب جدید باشند.

برنامه‌های آینده و مدارک علمی

هر روز تلاشم این است که یافته‌های علمی جدید روز دنیا را رصد کنم و ببینم کدام‌یک از آنها می‌توانند به بهبود کار ما در صنعت ایران کمک کنند. این رصد، روزانه اتفاق می‌افتد و از زندگی من جدا نیست. اگر کسی بخواهد در صنعت دوام بیاورد و مسیر خلق سرمایه را ادامه دهد، باید این کار را انجام دهد.من نیز مانند دیگران، مقالاتی که در حوزه کاری‌ام چاپ می‌شود و کتاب‌های جدید را مطالعه می‌کنم تا از این دستاورد‌های نوین تا حد امکان بهره ببرم. 

در حقیقت، من اعتقاد زیادی به مدرک ندارم؛ زیرا اسم و لقب برایم چندان جذاب نیست.

ادغام مسیر دفاعی پدر با تخصص امروز

در دوران جنگ ۸ ساله دفاع مقدس که امثال پدر من برای جلوگیری از حمله دشمن و حفظ آب و خاک برای آیندگان رفتند، هدفشان دفاع بود. هدف ما نیز این است که با تولید محصولاتی مانند بازدارنده‌های خوردگی، از تأسیسات کشور که سرمایه ملی محسوب می‌شوند، مراقبت کنیم و مطمئن شویم که این سرمایه‌ها برای آیندگان باقی می‌ماند.

همین خطوط انتقال نفت؛ نفتی که از هدر رفتنش به دلیل سوراخ شدن لوله‌ها جلوگیری می‌شود، و مصارفی که به دلیل فرسودگی کاهش می‌یابد، در واقع نوعی سرمایه‌گذاری برای آیندگان و پاسداشت سرمایه‌های ملی است. ماهیت عصر‌ها متفاوت می‌شود، اما شکل وظیفه و مسئولیت حفظ منابع، تفاوتی ندارد.

مهم‌ترین درس و پیامی برای جوانان

مهم‌ترین درسی که از پدرم آموختم و آن را سرلوحه کار و اهداف خود قرار دادم، پیگیری است. این اصل به من می‌آموزد که باید در هر امری، حتی آن‌هایی که در کوتاه‌مدت بازدهی ندارند، به طور مستمر پافشاری کرد؛ چرا که قطعاً در بلندمدت به نتیجه مطلوب خواهد رسید.

 پیگیری در همه روش‌ها و مسائل. تا زمانی که جوان هستند، پیگیر یادگیری باشند و وقتی یادگیری‌شان به حد مشخصی رسید، پیگیر تولید باشند. این پیگیری را آنقدر ادامه دهند تا مطمئن شوند به موفقیت رسیده‌اند. متأسفانه نسل جدید کمی کم‌صبر و کم‌حوصله شده‌اند. به نظر من، صبور بودن و پیگیر بودن دو واژه‌ای هستند که می‌توانند بیشترین کمک را به جوانان ما بکنند تا در آینده موفق شوند.


گزارش خطا

ارسال نظر
طراحی و تولید: ایران سامانه